سندرم خستگی مزمن (CFS) اختلالی است که شامل خستگی شدید، خواب خسته کننده و بدتر شدن علایم بعد از فعالیت می باشد. علت اصلی آین حالت ناشناخته است ولی باور عمومی بر این است که مجموعه ای از عوامل ژنتیکی و محیطی سبب بروز این اختلال می گردد. فقدان آزمایش خاصی جهت تشخیص این بیماری، از مجموعه علایم موجود و رد سایر علل تشخیص نهایی حاصل می شود. درمان شامل کمک به تغییر سبک زندگی و تسکین علایم با استفاده از داروها و مراقبت ها می باشد. نام دیگر این بیماری میالژیک انسفالومیالیتیز/ سندرم خستگی مزمن (ME/CFS) یا بیماری سیتمیک عدم تحکل در برابر تقلا (SEID) می باشد.
علایم سندرم خستگی مزمن
علایمی که برای تشخیص بیماری ME/CFS لازم است عبارتند از خستگی، درد بعد از انجام فعالیت، مشکلات خواب، نقص شناختی (مه مغزی) که البته علاوه بر این موارد بر تشدید علایم به هنگام ایستادن ( عدم تحمل وضعیتی) نیز اشاره کرد. هر فرد مبتلا به بیماری خستگی مزمن مجموعه ای از علایم خاص را دارا می باشد که شدت آنها در هر فرد می تواند متفاوت باشد.
سطح خستگی هر فرد بعد از انجام فعالیت باید برای شش ماه متوالی ادامه داشته باشد. ویژگی خاص این سندروم عدم تسکین خستگی بعد از خواب یا استراحت می باشد. این حالت نتیجه فعالیت شدید نمی باشد. این ویژگی می تواند به طور چشمگیری توانایی نرمال شما را در بسیاری از موقعیت ها بکاهد. علایم ممکن است طی 24 ساعت، چندین روز و یا حتی هفته ها بعد از انجام فعالیت جسمی یا ذهنی بدتر گردد.
سایر علایم شایع عبارتند از :
– شروع ناگهانی و واضح، به ویژه به دنبال عارضه ای مانند آنفولانزا
– درد شامل درد عضلانی، مفاصل و یا سردرد
– علایم شبه آنفولانزا مثل گلودرد، غدد لنفاوی متورم و تب
– حساسیت و عدم تحمل گرما، سرما، نور یا الکل
علایم فراوان دیگری نظیر اضطراب یا تپش قلب نامنظم هم می تواند وجود داشته باشد.
سایر اختلالاتی که می تواند با این بیماری همپوشانی داشته باشد عبارتند از افسردگی، سندرم روده تحریک پذیر، وزوز گوش، سندرم پیش از قاعدگی و اندومتریوز.
علل سندرم خستگی مزمن
محققان هنوز قادر به تشخیص علت اصلی سندرم خستگی مزمن نشده اند اما بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این بیماری حاصل جهش های ژنتیکی و قرار گیری فرد در معرض ویروس ها یا سم های خاصی می باشد. این بیماری در میان زنان شایع تر از مردان می باشد که شاید بتوان در صورت تشخیص علت اصلی، دلیل آن را توضیح داد.
تعدادی از ویروس ها و سایر عوامل عفونی مرتبط با این اختلال کشف شده اند که عدم ارتباط برخی از آنها با این بیماری به اثبات رسیده است، در حالی که برخی دیگر روابطی با بروز این بیماری دارند.
برخی محققان و پزشکان باور دارند شماری از پاتوژن ها مثل ویروس آپشن بار، HHV-6، بیماری لایم و انتروویروس در برخی از موارد بروز بیماری ME/CFS دخالت دارند.
تخریب یا عدم کارکرد صحیح سیستم عصبی سمپاتیک یا هورمون های محور هیپوتالاموس – هیپوفیز-آدرنال (HPA ) نیز می توانند عامل بروز این بیماری باشند. محور HPA سبب کنترل پاسخ بدن به استرس و تنظیم خواب می گردد و در اختلالات ذهنی مانند افسردگی دخالت دارد.
ناهماهنگی هایی نیز در سیستم ایمنی افراد مبتلا به ME/CFS یافت شده است که البته از الگوی خاصی نیز پیروی نمی کند. در برخی افراد نیز سیستم ایمنی به طور مزمن فعال است. در برخی دیگر نیز سلول ها به شکلی غیر عادی فعال یا کم کار هستند. با این حال ضعف سیستم ایمنی ویژگی اختصاصی ME/CFS است.
تشخیص
روند تشخیص بیماری ME/CFS طولانی و پیچیده است. تشخیص این بیماری یک تشخیص افتراقی است به این معنا که پزشک سایر اختلالات با علایم مشابه را قبل از تشخیص این بیماری رد کرده باشد. آزمایش خونی یا اسکن تصویربرداری برای تشخیص این بیماری وجود ندارد. در واقع تشخیص بر پایه علایم موجود می باشد.
سایر اختلالاتی که مورد توجه قرار می گیرند و می توانند با بیماری ME/CFS هم پوشانی داشته باشند، عبارتند از عفونت های مزمن، اختلالات خواب، اختلالات خود ایمنی، بیماری های قلبی، کم کاری تیروئید و افسردگی بالینی .
سندرم خستگی مزمن و فیبرومیالژی
بسیاری از افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن علایمی مشابه و غیر مشابه با سندرم فیبرومیالژی (FMS) دارند و به همین دلیل ابهامی بین محققان وجود دارد که آیا این دو بیماری از هم متفاوت می باشند یا هر دو انواعی از یک بیماری مشابه می باشند. هر دو بیماری فاقد علت مشخص و تعریف شده ای هستند و هیچ آزمایشی جهت تشخیص آنها وجود ندارد ولی هر کدام علایم خاص خود را دارا می باشند.
وجود خستگی علامت اصلی ME/CFS است، در حالی که برای سندرم فیبرومیالژی علامت اصلی درد می باشد. همچنین در ME/CFS علایم بیشتر شبه آنفولانزایی می باشد.
علایم شایع ME/CFS و فیبرومیالژی
– خستگی
– درد مزمن فراگیر
– خواب خسته کننده
– نقص شناختی
– گیجی و ناهماهنگی
اگر چه ممکن است در هر دو بیماری درد بروز کند ولی در FMS این درد به چندین اختلال درد و خواب مرتبط است در حالی که این اختلالات هیچ ارتباطی با ME/CFS ندارد. یک آزمون و پرسشنامه حساس می تواند سبب افتراق FMS گردد، در حالی که ME/CFS زمانی قابل تشخیص است که بتوان سایر اختلالاتی که با آن همپوشانی دارد را رد کرد.
درمان برای این دو اختلال از سال 2007 دچار تغییر شد به طوری که برای FMS یک داروی ضد تشنج به نام پرگابالین جهت درد عصبی تجویز شد و داروهای ضد افسردگی دولکستین و میلناسیپران نیز برای این سندرم به تایید سازمان غذا و دارو رسید. البته داروهای ضد افسردگی تایید شده برای درمان بیماری ME/CFS نیز کاربرد دارد ولی ویژه درمان خود این بیماری نیست بلکه فقط برای همپوشانی بیماری افسردگی مرتبط با این سندرم می باشد.
درمان
درمان شامل تسکین علایم و بهبود کیفیت زندگی می باشد. تغییر سبک زندگی شامل کنترل علایم خستگی، خستگی شدید پس از فعالیت، مشکلات خواب، و مه مغزی می باشد. به دلیل اینکه ME/CFS می تواند وضعیتی به شدت نگران کننده باشد و با استرس بدتر گردد، برخی افراد از روش های کاهش استرس استفاده می کنند و به گروه های حمایتی می پیوندند و به مراکز مشاوره مراجعه می کنند.
هیچ داروی تایید شده ای توسط سازمان غذا و دارو جهت درمان ME/CFS وجود ندارد. رژیم درمانی معمول می تواند شامل داروهای غیرتجویزی جهت درمان علایم خاص، مکمل ها یا درمان های جایگزین باشد و حمایت عاطفی نیز نقش یه سزایی در درمان دارد. برخی از پزشکان درمان های شناختی-رفتاری و ورزش را توصیه می کنند ولی این رویکرد به شدت با خستگی شدید پس از فعالیت در تناقض می باشد. برخی پزشکان نیز تغییر رژیم غذایی، یوگا و طب سوزنی را توصیه می کنند.
بسیاری از افراد مبتلا به این بیماری باید چندین روش درمانی را مورد سنجش قرار دهند تا بهترین و سازگارترین را برای خود انتخاب کنند. بیماری ME/CFS اختلالی سخت جهت زندگی می باشد. با این حال می توان راهکارهای درمانی و روش های سازگاری با این بیماری را یافت تا بتوان زندگی پرباری را تجربه کرد. به امید اینکه روزی نتیجه تلاش محققان برای کشف علت، تشخیص و درمان این بیماری به بار نشیند. امیدوار باشید و اطمینان داشته باشید که ارتباط با پزشکی که حامی شما در جهت بهبودی بیماری تان است، برایتان کمک کننده است.