وقتی به مسیری که طی نکردهایم فکر میکنیم، عامل دیگری که در ذهنمان شکل میگیرد این است که به طور معمول، صرفا نکات مثبت و رویایی را تصور میکنیم و جزئیات پیش پاافتاده و ناامیدیهای اجتنابناپذیر را نادیده میگیریم. پشیمانی از انتخابهایی که واقعا انجام دادهایم، سختتر است، زیرا آنها به بسیاری از موارد خاص دیگر منجر شدهاند.
چه چیزی باعث پشیمانی میشود؟ “اِمی سامرویل” دانشمند تحقیقاتی که مطالعاتی را در مورد احساس پشیمانی انجام داده میگوید: “سه ویژگی برای پشیمانی وجود دارد. یکی آن که احساس بدی دارد. دوم آن که مبتنی بر فکر در مورد چگونگی بهتر شدن اوضاع است. سوم آن که فکری است که بر اقدامات شخص شما متمرکز است”. به عبارت دیگر اگر پس از انجام یک مصاحبه شعلی احساس بدی دارید و آن شغل را به دست نمیآورید پشیمان نیستید. اگر احساس بدی به شما دست داده آن هم بدان خاطر که شب پیش از مصاحبه تا دیروقت بازی ویدئویی انجام داده و در مصاحبه خواب تان برده این میتواند باعث پشیمانی شما شود.
سامرویل میگوید متداولترین پشیمانیها از شغل و مسائل عاشقانه ناشی میشوند. با افزایش سن افراد و ورودشان به دهه ششم و هفتم عمر خانواده و سلامتی نیز به عوامل ایجاد کننده پشینانی افزوده میشوند، اما پشیمانی عاشقانه در مراحل زندگی همچنان سازگار است.
او هم چنین دریافته که پشیمانی ناشی از انفعال بیش از پشیمانی ناشی از عمل است. به عبارت دیگر ما تمایل داریم بیشتر از کارهایی که انجام ندادهایم پشیمان شویم و نه از کارهایی که انجام داده ایم. سامرویل میگوید: “حافظه انسان به طور انطباق پذیر برای یادآوری چیزهای باز در فهرست کارهای مان است نه چیزهایی که از آن عبور کرده ایم که ممکن است به این معنا باشد که ما برای اهداف محقق نشده حافظه بهتری داریم و آنها برای مدت زمان طولانی تری باقی میمانند”.
عامل دیگر آن که وقتی به مسیری که طی نکرده ایم فکر میکنیم صرفا نکات مثبت رویایی را تصور میکنیم و جزئیات پیش پاافتاده و ناامیدیهای اجتناب ناپذیر را نادیده میگیریم. پشیمانی از انتخابهایی که واقعا انجام داده ایم سختتر است، زیرا آنها به بسیاری از موارد خاص دیگر منجر شدند.
“دنیل پینک” نویسنده کتاب “قدرت پشیمانی: چگونه نگاه کردن به عقب ما را به جلو میبرد” میگوید: “با پشیمانی درباره عمل انجام داده میتوانید یک خط نقرهای پیدا کنید، اما با پشیمانی درباره انفعال نمیتوانید این کار را انجام دهید”.
افسوس خوردن به خاطر آن غریبه پر زرق و برق در ۲۲ سالگی کار آسانی است، زیرا دعوا و دل شکستگی احتمالی پس از آن را نمیبینید. پشیمانی از ازدواج ناخوشایند دشوارتر است به ویژه اگر حاصل آن ازدواج فرزندانی فوق العاده بوده باشند.
قرار دادن پشیمانی در بستر و زمینه
اگر دچار پشیمانی شده اید با خودتان مهربان و واقع بین باشید. سامرویل میگوید: “اگر میانسال هستید فرزند و وام مسکن دارید به راحتی میتوانید بگویید: “چرا یک سال مرخصی نگرفتم و بعد از کالج به اروپا زندگی نکردم”؟ اما اگر واقعا بعد از فارغ التحصیلی با وامهای دانشجویی و فشار خانواده برای به دست آوردن شغل به خود فکر کنید به یاد میآورید که چگونه مسئولیتها و عوامل استرس زا داشتید”. بسیار مهم است که احساسات را در بستر و زمینه خود نیز در نظر بگیرید به ویژه اگر در جامعهای زندگی میکنید که برای انتخاب و مسئولیت شخصی ارزش زیادی قائل است.
پینک که هدایت نظرسنجیهایی را بر عهده داشته که هزاران مورد پشیمانی را در امریکا و سراسر جهان ثبت کرده میگوید:”در ایالات متحده مثبت بودن را بیش از اندازه مورد تاکید قرار داده ایم. ما تمایل داریم فکر کنیم که مسیر رسیدن به یک زندگی خوب آن است که همیشه مثبت باشیم و هرگز منفی نگری نکنیم و رو به جلو حرکت کرده و هرگز به عقب نگاه نکنیم”.
زمانی که پینک در میانسالی شروع به صحبت در مورد پشیمانی با دیگران کرد میگوید که احساس کسالت میکرد و انتظار داشت آن افراد از گفتگو جدا شوند. با این وجود، آن چه او دریافت برعکس بود: سایرین هم پشیمان بودند اگرچه اغلب احساس میکردند که قرار نیست پشیمانی شان را بیان کنند.
پینک میافزاید:”اگر اجازه دهیم پشیمانی میتواند چگونگی زندگی را روشن کند: زندگی ما چگونه با ارزشهای مان هماهنگ نیست؟ چگونه میخواهیم در زمانی که قرار داریم متفاوت عمل کنیم؟ این میتواند به ما کمک کند تا متفکران واضح تر، حل کنندگان بهتر مشکلات و افرادی بهتر در یافتن معنای زندگی باشیم. برخی از ما پشیمانی را نادیده میگیریم. با این وجود، کاری که ما باید انجام دهیم مواجهه با پشیمانی و استفاده از آن به عنوان داده و اطلاعات است”.
برای مثال، بگویید ۶۰ ساله هستید و پشیمان هستید که به جای اینکه کسب و کار خود را راه اندازی کنید در یک شغل ضعیف ماندید. نخست به جای این که نسبت به خود کوچک ترتان احساس تحقیر کنید با مهربانی و کنجکاوی با خودتان رفتار کنید. انتخابهای خود را در زمینه و بستر قرار دهید: دلایل ماندن شما در آن شغل چه بود؟ فشارها و ناشناختههایی که در آن زمان با آن مواجه بودید چه بودند؟ به یاد داشته باشید این انتخاب تنها بخش کوچکی از شخصیت شماست. به برخی از انتخابهایی که انجام دادید فکر کنید که باعث میشوند احساس غرور کنید.
سپس تجزیه و تحلیل کنید. از این پشیمانی چه چیزی میتوانید در مورد خودتان بیاموزید؟ برای یک فرد ۶۰ ساله ممکن است درس آموخته شده از پشیمانی آن باشد که اکنون برای جسارت و ریسک پذیری بیش از گذشته ارزش قائل میشود. شاید یک کار خلاقانه را شروع کنید یا به جوانان راهنمایی ارائه دهید یا در یک گروه در کتابخانه نقش رهبری کنندگی را بر عهده بگیرید.
پینک میگوید:” شما سعی میکنید به عقب نگاه کنید تا به جلو بروید. شما نمیتوانید کاری را که انجام داده اید لغو کنید، اما میتوانید از آن احساس منفی نافذ به عنوان پیامی در مورد آن چه برایش ارزش قائل هستید و به عنوان یک ستاره راهنمای برای هدایت بقیه زندگی تان استفاده کنید”.
مواجهه با پشیمانی دردناک و ترسناک است. اگر آرزو میکنید کهای کاش به گونهای دیگر عمل کرده بودید پس به نقصهای خود اعتراف میکنید. شما کسی نیستید که بدون پشیمانی زندگی کنید. با این وجود، زمانی که خود را از دوگانه کاذب موفقیت یا شکست رها میسازید آزاد هستید که به شیوهای متفکرانهتر و آگاهانهتر زندگی کنید؛ راهی که با درک نقاط قوت و ارزشهای شما شکل میگیرد.
هیچ وقت دیر نیست که از پشیمانی خود درس بگیرید و از آن برای شکل دادن به فردی که میخواهید امروز باشید استفاده کنید: اگر دوست داشتید کلاسهای انگلیسی را در کالج جدی میگرفتید از دوستان خود در مورد کتابهای مورد علاقه شان سوال کنید و برنامه درسی خود را از توصیههای آنان تهیه کنید.
اگر از شبهایی که در دوران کودکی فرزندان تان تا دیروقت کار کردهاید پشیمان هستید با آنان در مورد این که چگونه میخواهید اکنون رابطه نزدیک تری با آنان و شاید با نوههای تان داشته باشید صحبت کنید. داشتن پشیمانی آسیب پذیر است، اما بهترین راه برای جلوگیری از انباشته شدن پشیمانی بیشتر در آینده میباشد.