اشتباهات ما، به خصوص آنهایی که تا مدتها پس از وقوعشان ما را به گریه میاندازند، این حس را منتقل میکنند که گویی بیست قدم به عقب رفتهایم. فکر کردن به این اشتباهات و نیز تجزیه تحلیل کردن آنها گاهی فلج کننده میشود. از سوی دیگر ذهنمان نیز حقه میزند و این طرز فکر را به ما القا میکند که اشتباهمان غیرقابل جبران است و نمیتوانیم آنرا پشت سر بگذاریم. اما خبر خوب این است که اکثر اشتباهات، آنقدرها هم که به نظر میرسند بد نیستند. میتوانید از آنها عبور کنید. میتوانید آنها را پشت سر بگذارید.
در این مقاله، سعی شده به طور کاربردی و در عمل، کارهایی که افراد موفق و کارآفرین، به هنگام رویارویی با اشتباهاتشان انجام میدهند را با شما به اشتراک بگذاریم. از این افراد این سوال مطرح شد که شما چطور با اشتباهات خودتان کنار میآیید؟ وقتی اشتباهاتتان را پشت سر میگذارید چه آموختهای برای آینده بر میدارید تا عملکرد بهتری در آینده داشته باشید؟ در ادامه پاسخهای این افراد را باهم میخوانیم:
۱_ به این فکر کنید که چه شد این اشتباه را انجام دادید
وقتی من اشتباهی را انجام میدهم، شروع میکنم به ارزیابی حالات ذهنی و احساسیام که در آن موقع داشتهام. حالاتی که منجر شدند من آن تصمیم را بگیرم. در بسیاری از موارد متوجه میشوم که دلیل گرفتن آن تصمیم از روی ترس بوده است. سپس عمیقتر میشوم تا ببینم چه چیزی باعث ترس من شده بود و باعث شده بود مدل ذهنیام با الگوی ترس شکل بگیرد. برای فهم این پرسش، زمان میگذارم، با این امید که در آینده اگر همان احساس به سراغم آمد بتوانم آنرا تشخیص دهم و از تاثیر منفی آن در آینده جلوگیری کنم.
۲_ جمع بندی مجدد اشتباهات
اشتباهات، اجتناب ناپذیر هستند. برای همه رخ میدهند. وقتی اشتباهی را مرتکب میشوم، آنرا بعنوان فرصتی برای جمعبندی و ارزیابی مجدد به کار میبرم. بسته به نوع اشتباهی که انجام دادهام، یا یک روز کامل یا در حد چند قدم پیادهروی روی آن وقت میگذارم. این زمان، فرصتی به من میدهد تا از غلیان احساساتم رها شوم و شروع کنم به طور منطقی بررسی کردن در مورد اینکه اگر در آینده دوباره چنین موردی رخ دهد چطور میتوانم به روش متفاوتی با آن روبرو شوم تا نتیجهی متفاوتی بدست آورم.
۳_ اجازه ندهید احساسات به شما هجوم بیاورند
به باور من نکته کلیدی این است که به احساسات اجازه ندهیم سر راهمان سبز شده و مشکلاتمان را بیشتر کنند. چراکه مشکلاتی که در ذهن خود میسازیم خیلی بزرگتر از آنی است که واقعا در واقعیت وجود دارند. سعی کنید به جای غوطهور شدن دراشتباهی که انجام دادهاید بر روی راهحل متمرکز شوید. وقتی بر روی راهحلها و انجام یکسری کار برای تصحیح اشباهاتتان متمرکز میشوید، احساس بهتری به شما دست میدهد. حس اینکه اوضاع هنوز تحت کنترل شماست.
۴_ ادامه بدهید
من، در اغلب مواقع و وقتیهایی که فاجعهی بزرگی رخ نداده، روی حرکت بعدیام متمرکز میشوم که خودش قدمی باشد برای سروسامان دادن به حرکت اشتباه قبلیام. در ضمن من قبلا فکر میکردم اشتباهاتم هرکدام یک فاجعه هستند اما اکنون متوجه شدهام کمتر اشتباهی وجود دارد که غیرقابل جبران باشد.
۵_ به دنبال یک نتیجه مثبت باشید
اشتباهات همیشه در حال رخ دادن هستند و ما نمیتوانیم زندگی را با ترس انجام اشتباه، ادامه دهیم. وقتی اتفاق نادرستی رخ داد مهم است که فکر کنیم چرا این اتفاق رخ داده و یاد بگیریم که چطور در آینده از رخ دادن همان اتفاق جلوگیری کنیم. همچنین مهم است که جستجو کنیم تا قسمت مثبت اشتباهی که انجام دادهایم را ببینیم. اینکه کشف کنیم چه چیز مثبتی در این اشتباه بوده، مهم است. اگر چه پل زدن به گذشتهی پر ازاشتباهمان، و جان سالم به در بردن از احساس انجام کارهای اشتباه، سخت است اما شما با این کار با دریایی از تجربههای جدید به سراغ آینده میروید و ارزشش را دارد.
۶_ اشتباهات را تصحیح کنید
من نمیتوانم به گذشته بروم بدون اینکه روش صحیح انجام کارهایی که قبلا اشتباه انجام میدادم را پیدا کنم. حداقل تا جایی که بتوانم. رفتن به گذشته به این معناست که شما سراغ شخصی میروید که تحت تاثیر آن اشتباه قرار گرفته و خودش را مالک آن اشتباه میداند. به بیانی دیگر پذیرفته و اذعان میدارد که این اشتباه را خودش انجام داده و هیچ انکاری در کار نیست و آن شخص خود شمایید.
۷_ مطمئن بشوید که آن اشتباه دیگر رخ ندهد
بدترین اشتباه در زندگی اشتباهی ست که مرتبا آن را تکرار کنید وگرنه بقیهی اشتباهات، چیزی بدی نیستند. یاد بگیرید که یک اشتباه را دو مرتبه تکرار نکنید. مطمئن شوید که نه تنها از اشتباهتان درسی آموختهاید بلکه روندی را پیادهسازی کنید که آن اشتباه دیگر رخ ندهد. البته بر سر آن اشتباه نمانید و از آن عبور کنید.