یکی از تحقیقات مهمی که درباره تأثیر دروغگویی بر سلامت جسمانی افراد تحت سرپرستی «لین برینکه» انجام شده، توسط استاد دانشگاه هاروارد با عنوان «فیزیولوژی بیصداقتی، آیا بر سلامتی تأثیر میگذارد؟» بوده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که اعمال غیر صادقانه با تغییرات مشخصی در فیزیولوژی همراه است. به عبارت دیگر، تأثیرات فیزیولوژیکی در مغز و بدن به وضوح قابل مشاهده است، همچنین نتایج تحقیقات مختلف نشان میدهد که اعمال ناصادقانه میتواند تحت پوست ما تأثیر بگذارد و این موضوع قابل تصور است.
وقتی یک تجربه انسانی تجسم پیدا میکند، به طور معمول اثرات عمیقتری بر سلامت کوتاهمدت و بلندمدت بدن انسان میگذارد. در اینجا، ما بین ادبیات موجود در مورد فیزیولوژی (عدم) صداقت و استدلالی که طبق آن بیان میشود عدم صداقت برای سلامتی ما مضر است پیوند بر قرار میکنیم.
تجربه فیزیولوژیکی درگیر شدن در (عدم) صداقت
برخی از مردم زندگی بافضیلتی دارند. آنها صادق و راستگو هستند و وقت گرانبهای خود را صرف امور خیریه، حقیقتگویی، وفاداری به دوستان و همسر و… میکنند. اما افراد متفاوت دیگری هم در جوامع هستند که حتی وقتی نیازی ندارند یا مستمند مستحق نیستند، صدقه میگیرند، دروغ میگویند، تقلب میکنند یا دزدی را پیشه خود میسازند. علم مدرن به ما میگوید که نبود صداقت در افراد به دلایلی نظیر وضعیت و موقعیت و تصمیماتی که آنها میگیرند بروز پیدا میکند. جنبههای ساختاری محیطهای فیزیکی و فرهنگی ما که عدم صداقت را ترویج میکند، باید شناسایی شود اما به گفته این استاد دانشگاه هاروارد در این مطالعه روی نشانگرهای زیستی قابل اندازهگیری استخراج شده از مغز (به عنوان مثال تفاوتهای عملکردی ام آرآی) و بدن (به عنوان مثال صربان و کارایی قلب) تمرکز شده است.
عدم صداقت در مغز
پیشرفتهای اخیر در فناوری به محققان این امکان را داده است که فعالیتها را در مغز وقتی درگیر یک عمل غیرصادقانه است، اندازهگیری کنند. برخی از تفاوتهای عملکردی MRI در مغز بازیگران صادق با بازیگران غیرصادق وجود دارد. به عنوان مثال قبل از اینکه یک دورغ تازه گفته شود و زمانی که در ذهن تازه شروع به شکلگیری میکند، قشر سینگولیت قدامی (کورتکس) تمایل به فعال شدن را نشان میدهد. در حین گفتن دروغ یا در زمان انجام عمل غیرصادقانه، حوزههای مرتبط با کنترل اجرایی مغز درگیر هستند. قشر جلو و پشتی و جانبی و قشر جداری خلفی مغز پاسخهای صادقانه را مهار و منابع حافظه فعال را فراهم میکند. جالب توجه است که به نظر میرسد مناطق عصبی به کار گرفته شده با نوع دروغ متعادل میشوند. در حالی که تحقیقات ارتباط دروغگویی با مغز نیاز به دقت و توجه بیشتری دارد، ترکیبی از نتایج اعلام میکند که مناطق کنترل اجرایی مغز در زمان دروغ گفتن درگیر میشوند. به طور کلی کاهش منابع گرانبهای شناختی (که در زمان دروغ گفتن و برای جبران فشار ناشی از آن به کار گرفته میشوند) باعث میشود که توانایی استفاده موثر از این منابع برای اهداف دیگر از جمله کمکردن استرس و افزایش سایر واکنشهای پاراسمپاتیک سالم و حفظکننده هموستاز کاهش پیدا کند.
تاثیرات مخرب دروغگویی در بدن
دروغگویی همچنین اثر خود را در بدن و درون ما به جا میگذارد از جمله تغییر در ضربان قلب، تعداد تنفس و رسانایی پوست. تغییرات در این نشانگرهای فیزیولوژیکی هم میتواند به طور مستقیم بر سلامت تاثیر بگذارد. این در حالی است که حتی یک صداقت کوچک هم احساسات مثبت در افراد را افزایش میدهد و میتواند به کاهش اختلالات بیش از حد برانگیختگی مانند اضطراب کمک کند. چنین اعمال صادقانهای همچنین میتواند به طور مستقیم مزایای سلامت مانند کاهش فشار خون و افزایش طول عمر را برای بدن ما به ارمغان بیاورد.
برخلاف اعمال صادقانه فضیلتآمیز، بیصداقتی و دروغگویی عموما با تاثیر منفی بر جسم و بدن همراه است. به طور کلی، دروغ گفتن با افزایش برانگیختگی همراه است که منجر به افزایش رسانایی پوست و کندتر شدن روند احیای پوست، افزایش فشار خون، بالا رفتن ضربان قلب، افزایش سرعت تنفس و گشاد شدن مردمک چشم میشود. افزایش مزمن ضربان قلب و فشار خون هم میتواند منجر به اختلال تیروئید، دیابت و سایر شاخصهای سندرم متابولیک شود.
منافع راستگویی و مضرات دروغگویی برای بدن
راستگویی، نوع دوست بودن، منصفانه رفتار کردن و به طور کلی دیگرگرا بودن، فضیلتهایی هستند که مستقیما با مجموعهای از نتایج مثبت سلامتی مانند سلامت جسمانی، استرس کمتر، کاهش پیری سلولی و افزایش آسودگی روانی و در مجموع سلامت بهتر و طول عمر بیشتر مرتبط هستند. اما در سوی دیگر، دروغ گفتن، خودخواه بودن، تقلب و خیانت کردن با مجموعهای از پیامدهای سلامتی منفی مانند افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، انقباض عروق، افزایش کورتیزول و کاهش قابل توجه حجم و عملکرد مناطق مرتبط با تنظیم عاطفی و فیزیولوژیکی در مغز میشود.