بهتر است در ابتدا به نکاتی دربارهی افرادی که دچار بیاشتهایی عصبی هستند بپردازیم:
-برخی مواقع آنها بر این باورند که بیاشتهایی به معنای گرسنه بودن نیست و اگرچه در کنترل غذا بسیار ماهرند، اما بیشتر مواقع گرسنه اند.
-از اضافه شدن وزنشان میترسند.
-گرسنگی باعث میشود که به دشواری فکر کنند.
-با اینکه خیلی لاغرند، اما احساس نمیکنند که لاغرند. در مراحل اولیهی درمان، تأکید بر این مسئله که این دیدگاهشان غیرمنطقی ست، چندان جواب نمیدهد.
درمان بیاشتهایی باید متناسب با فرد بوده و این به ویژگیهای زیادی مربوط میشود که برخی از آنها عبارتند از:
-میزان خطرات فیزیکی ناشی از کم کردن غذا، میزان کم شدن وزن و سایر عوامل مثل اینکه آیا کسی دچار مشکلات فیزیولوژیکی مانند افسردگی هست یا نه. گرسنگی ممکن است باعث افسرده شدن فرد شده و در بسیاری از افراد، رسیدن به وزن متعادل میتواند باعث از بین بردن ویژگیهای بیاشتهایی عصبی شود.
-نخستین مرحلهی درمانی اعتماد به متخصص درمانیتان است. این شناخت طی فرآیندی رخ میدهد.
-در حالت مطلوب، متخصص رژیم غذایی، بر اساس نیازهای فعلی فرد و سطح بلوغ او برنامهی رژیمی خاصی را تدوین میکند. اگر وزن او خیلی پائین باشد نباید انتظار داشته باشیم که شخص به یکباره به روال عادی غذا بخورد چرا که ممکن است خطرناک باشد.
-در هفتههای نخست درمان، متخصص از روشهای «انگیزه درمانی» استفاده میکند تا به بیمار کمک کند وضعیت خود را بپذیرد و با روش درمانی کنار بیابد به جای آنکه با آن بجنگد.
-برای برخی از افراد هدف این درمان در وهلهی اول کمک به متوقف ساختن کاهش وزن است. این مسئله زمان میبرد و احتمال کنترل این مسئله از سوی فرد ۵۰-۵۰ است.
-هدف این درمان تنها این نیست که فرد به وزن متعادل خود برسد. بلکه فرد باید تلاش کند تا یاد بگیرد به خوبی از خود مراقبت کند، و در موقعیتهای اجتماعی بتواند غذاهای متعددی را بخورد و به رابطهاش با دیگران کمک شود. بیاشتهایی نشانهی آن است که فرد کنترل بسیاری از جنبههای مختلف زندگی به جز غذا خوردن را از دست داده و بنابراین چاره آن است که بتواند با زندگی و مردم رودررو شده و آنها را بپذیرد.
(منبع: medicinenet)
عوارض بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی چیست؟