از این رو خیلی از افراد با شنیدن نام ایدز رفتارهای هیجانی نادرستی از خودشان نشان میدهند و حتی به درستی نمیدانند که راههای انتقال بیماری به چه شکل است. تحقیقات پژوهشگران نشان میدهد که برای درمان قطعی ایدز روند امیدبخشی وجود ندارد و تا این لحظه راهی برای از بین بردن ویروس اچآیوی کشف نشده اما برای افزایش طول عمر و امید به زندگی این بیماران راههایی وجود دارد. این روزها سریال «پریا » بیماری ایدز را نشانه رفته و در قالب داستان زوج جوانی، موضوع بیماری، ویروس اچآیوی، شیوههای انتقال و روشهای شناسایی افراد مبتلا را به مخاطبان نشان میدهد تا آگاهی عمومی در مورد این بیماری بیشتر شود. همین موضوع بهانهای شد تا سراغ روشهای ارتباط با بیمار مبتلا به ایدز برویم و به خانوادهها بگوییم چنانچه یکی از نزدیکانشان به این بیماری مبتلا شده چطور باید با او رفتار درستی داشته باشند. محمود هندیپور، روانشناس و مشاور خانواده به شما میگوید که روش درست رفتار با ب
یمار مبتلا به ایدز به چه شکل است و در مقابل واکنشهای طبیعی این افراد باید چه کار کنیم.
تفاوت ایدز با سایر بیماریهای لاعلاج
در اچآیوی فرد مبتلا به این موضوع فکر میکند که چطور باید اثبات کنم این بیماری از طریق رفتار پرخطر جنسی به من منتقل نشده و این ویروس به واسطه سرنگ آلوده و از راه فرد دیگری انتقال یافته است. در بیماریهایی مانند سرطان یا ام اس، فرد مبتلا بیشتر میتواند نقش یک قربانی را ایفا کند اما در اچآیوی، جامعه و اطرافیان این انگشت اتهام را به سمت فرد نشانه میگیرند که خود فرد هم حتما در بروز این حادثه مقصر بوده است؛ به همین دلیل بین بیماری لاعلاج ایدز با سایر بیماریهایی که درمان ندارند، این تفاوت وجود دارد. در گذشته تصور میشد که ایدز بیشتر از طریق خون و فرآوردههای خونی آلوده به افراد سالم منتقل میشود اما این روزها الگوی انتقال بیماری تغییر کرده و بیشتر از راه روابط پرخطر جنسی احتمال انتقال وجود دارد.
وقتی بیمار شوکه و خشمگین میشود
نمیتوانیم از فردی که به این بیماری مبتلا شده انتظار داشته باشیم شوکه نشود. حتی افرادی که رفتار پرخطر را تجربه کردهاند و احتمال بروز بیماری در مورد آنها وجود دارد باز هم امیدوارند که به این بیماری مبتلا نشده باشند، اما وقتی جواب آزمایش مثبت میشود آنها هم غافلگیری و حال بد را تجربه میکنند. از این رو انتظار نداریم که خیلی منطقی و آرام برخورد کنند.
حمایتهای کلامی داشته باشید
بیمار مبتلا به ایدز در ابتدا احساس میکند چیزی از عمرش باقی نمانده و انگشت اتهام جامعه به سمت او گرفته میشود. علاوه بر این نمیتواند بیماریاش را جایی عنوان کند چون به واسطه عدم اطلاعات احتمال دارد سایر افراد از او فاصله بگیرند و تصور کنند که با هم کلام شدن با او ویروس ایدز انتقال پیدا میکند. بنابراین جای تاسف است که هنوز در جامعه ما چنین مشکلات و عدمآگاهیهایی وجود دارد. البته همه افراد راههای ابتلا را نمیدانند. شاید هم برچسبهایی در مورد داشتن رفتارهای پرخطر جنسی به بیمار نسبت داده شود.
موضوع مهم این است که اطرافیان به فرد بگویند ما در هر شرایطی کنار تو هستیم و از نظر مالی، عاطفی و. . . کاملا تو را حمایت میکنیم. دست به دست هم میدهیم و بر این بیماری غلبه میکنیم. باید به فرد گفته شود خیلی از افراد بودهاند که سالها با این بیماری زندگی کردهاند. البته بیمار به واسطه خشمش اوایل این حمایتها را پس میزند اما اطرافیان موظفند نقش حمایتی را در کلام هم اعلام کنند و در عمل حمایتشان را نشان دهند؛ حتی اگر بیمار بگوید فایدهای ندارد و کاری از دست کسی ساخته نیست؛ به طور مثال اگر بیمار مبتلا به ایدز از اطرافیانش بپرسد که مثلا کمک شما به چه شکل خواهد بود، بهتر است اطرافیان بگویند: « شاید نتوانیم کار خاصی انجام دهیم ولی به عنوان کسی که میخواهد در درد تو شریک باشد دوست داریم در کنارت باشیم. »
بپذیرید که این اتفاق به هر حال رخ داده است
همسر و اطرافیان باید بدانند که به هر دلیلی این اتفاق رخ داده باشد، خود فرد حتی یک درصد هم فکر نمیکرده که چنین مشکلی پیش بیاید و طبیعتا خودش هم قربانی است. در شرایطی که بیمار هم در شرایط روانی نامساعدی است نباید با سرزنش کردن او حالش را بدتر کنیم. باید بپذیریم که حادثه ناگواری پیش آمده و حتی اگر خودش هم مستقیما مسوول باشد واقعیت این است که گرفتار شده. درست مثل کسی که کمربند ایمنی نبسته و این باعث شده مجروح شود؛ در چنین شرایطی باید ببینیم چطور میتوانیم به او کمک کنیم و وقت این نیست که از او بپرسیم چرا کمربند نبسته است پس باید به او کمک کنیم تا درمان شود. با این بیماری هم باید به این شکل برخورد کرد.
درباره بیماری اطلاعات بیشتری کسب کنید
نکته دیگر دریافت اطلاعات کامل در مورد راههای انتقال بیماری است. هنوز بعضی از افراد فکر میکنند روبوسی با افراد مبتلا سبب انتقال ویروس میشود اما این طور نیست. بعد از ابتلا هم خود فرد باید آگاه شود و اطرافیان هم باید در جلسات جداگانه اطلاعات لازم را دریافت کنند تا در نهایت جامعه به این سمت برود که نگاه به این بیماری تغییر کند و مانند سایر بیماریها دیده شود. راههای انتقال باید شناسایی شود و فرد و اطرافیان بدانند به چه مراقبتهایی نیاز دارند. از آنجا که در این بیماری سیستم ایمنی بدن درگیر میشود وضعیت خلقی میتواند سبک زندگی، میزان شادمانی و امید به زندگی را تغییر دهد. از این رو لازم است که سطح این موارد در فرد بیمار بالا نگه داشته شود؛ در غیر این صورت احتمال اینکه فرد زودتر تسلیم مرگ شود وجود دارد.
منبع : مجله ی زندگی ایده آل