تغییرات خلق و خو در دوران بارداری مسئلهای شایع بوده و علت آن استرس، خستگی و تغییرات هورمونی است که بر سطح انتقالدهندههای عصبی بدن (یعنی پیامرسانهای شیمیایی در مغز) رخ میدهد. و البته این نکته را هم باید گفت که طیف گستردهای از احساسات وجود دارد که ممکن است درباره مادر شدن داشته باشید.
هر کس به شکل متفاوتی نسبت به این تغییرات واکنش نشان میدهد. برخی از مادران پا به ماه احساسات شدیدی را از سر میگذرانند، هم مثبت هم منفی. بعضی دیگر احساس افسردگی و تشویش بیشتری خواهند داشت. بسیاری از زنان باردار درمییابند که این بدخلقی یا دمدمی مزاج بودن در حوالی هفته ششم تا دهم بارداری افزایش یافته و در سه ماهه دوم بارداری کاهش یافته و دوباره در نزدیکی زمان زایمان زیاد خواهد شد.
بارداری، دورانی سرشار از استرس و توأم با فشار است. ممکن است یک روز از داشتن بچه احساس سرخوشی زیادی داشته باشید و روز بعد از این متحیر شوید که تن به چه کاری دادهاید. ممکن است درباره این مسئله نگران شوید که آیا میتوانید مادر خوبی باشید، آیا فرزندتان سالم خواهد بود یا اینکه آمدن یک کودک در خانواده چه تأثیری در اقتصاد آن خواهد داشت.
حتی اگر بارداریتان برنامهریزیشده باشد، در زمانهایی ممکن است احساس گنگ و مبهمی نسبت به آن چیزی داشته باشید که در پیش دارید. ممکن است دائما از این مسئله در تعجب باشید که «آیا دارم کتابهای درستی میخوانم؟ آیا دارم چیزهای درستی میخرم؟ آیا میدانم چطور کودکم را در مسیر رشد و تکامل درستی تشویق کنم؟»
در دوران بارداری: هفته دهم تا چهاردم
در این دوران، اثر انگشتها و ناخنها شکل گرفته و چشمها و گوشها در جای خود قرار میگیرند، بنابراین بچه قادر خواهد بود چشمانش را در هم بکشد. در این مدت، با تغییرات بدنتان احساس ناخوشایند و نامطلوبی خواهید داشت و احتمال دارد نسبت به اضافهوزن یا چاق به نظر رسیدن، نگران باشید، خصوصا اگر نتوانید آنطور که باید و شاید ورزش کنید.
علائم فیزیکی بارداری مانند دلپیچه، خستگی و ادرار مکرر هم میتواند مزید بر علت باشد. احساسی مانند از دست دادن کنترل بر بدن و زندگی در این دوران اصلا حس و حال عجیبی نیست. همه این نگرانیها باعث تغییرات و نوسانهای زیادی در احساساتتان خواهد شد.
چطور میتوانید این تغییرات خلقی را مدیریت کرد؟
سعی کنید این مسئله را به خود یادآور شوید که دگرگونیها و تحولات احساسی در این دوره کاملا طبیعی است. به عبارت دیگر، تلاشی آگاهانه برای تقویت و پرورش خود به شما کمک خواهد کرد تا در این دوران سرشار از آشفتگی، در وضعیت متعادلی باشید.
-اوضاع را ساده بگیرید؛ در مقابل ضرورت انجام کارهای بیشتر پیش از به دنیا آمدن بچه مقاومت کنید. ممکن است با خود فکر کنید که باید روی اتاق کودک با شابلون عکس خرگوش بکشید، یا تمام کمدها را دوباره مرتب کنید یا پیش از آنکه دوره مرخصی پیش از زایمانتان آغاز شود باید حسابی کار کنید، در حالیکه اینطور نیست. خودتان را در صدر لیستی از تمام کارهایی که باید انجام دهید بگذارید.
-خودتان را بیشتر به همسرتان نزدیک کنید؛ ابراز احساساست و نوع آن وقتی عشق خود را به همسرتان ابراز کرده و از آن مالامال میسازید در مسیر رابطهتان در آینده تأثیر بهسزایی دارد. سعی کنید زمان بیشتری را با هم سپری کنید و اگر میتوانید با هم به تعطیلات بروید. پیوندتان را همین حالا قوی کنید تا بتوانید بعد از به دنیا آمدن بچه، به جای هم از او مراقبت کنید.
-کاری انجام دهید که باعث میشود حس خوبی پیدا کنید؛ این کار به معنای تخصیص یک زمان خاص به خود و همسرتان بوده یا ممکن است به معنای صرف زمان به تنهایی فقط و فقط برای خودتان باشد: مثلا بخواهید چرتی بزنید یا پیادهروی کنید، یا با یک دوست فیلم ببینید.
-مسئله را حل و فصل کنید؛ نگرانیهای خود را با صحبت با دوستان عاقل و فهیمتان به مشارکت بگذارید. تنها کافیست نگرانیتان را در قالب کلمات بیاورید؛ چرا که در اکثر مواقع به شما کمک خواهد کرد بتوانید آنها را مدیریت کرده یا نگرش تازهای نسبت به حل آن به شما بدهد. سعی کنید مسیر ارتباط بین شما و همسرتان همواره باز باشد و آن را به خیابان دوطرفهای تبدیل کنید: علاوه بر آنکه خود را تخلیه احساسی میکنید، سعی کنید به حرفهای او هم گوش بدهید.
-استرستان را مدیریت کنید؛ بهجای آنکه بگذارید عجز و درماندگی در زندگیتان تلنبار شود، راههایی برای از بین بردن فشار آنها پیدا کنید. مثلا سعی کنید زیاد بخوابید، خوب غذا بخورید، ورزش کنید و کمی خوش بگذرانید. توصیه میشود منشأ استرس را در زندگیتان پیدا کرده و آنچه را میتوانید تغییر دهید. اگر همچنان فکر میکنید که تشویش به نوعی دارد در شما و زندگیتان رخنه میکند، میتوانید درکلاسهای یوگای مخصوص بارداری شرکت کرده، تمرینات مراقبه یا سایر روشهای ریلکسیشن را انجام دهید.
منبع: babycenter