با اینکه اکثر ما روزانه دستکم پنج، شش ساعتی در خانه در بیداری کنار اعضای خانوادهمان هستیم، اما هر کسی در مدار جغرافیایی خودش زندگی میکند؛ یکی در شرق است و دیگری در غرب، یکی در شمال است و دیگری در جنوب.
شاید به جرأت بتوان گفت تنها چیزی که ما را در قالب یک خانواده در خانه کنار هم نگه میدارد، نیازمان به داشتن جایی برای خوابیدن است. البته این بلا، مشکل ناگزیر همهی خانوادهها نیست و هر خانوادهای در هر زمانی که بخواهد میتواند وضعیت خود را تغییر بدهد. این مقاله دربارهی همین موضوع است و در آن راهکارهایی را بررسی میکنیم که میتوانند مدار جغرافیایی ما را در خانه به هم نزدیکتر کنند.
سالهای دور از خانه
قبول! اداره کردن زندگی در این زمانه برای خیلیها با یک شغل اگر نگوییم غیرممکن، اما سخت است. از طرفی معیارهای زندگی هم عوض شده است و همهی اینها باعث شدهاند که ساعات بیشتری را صرف کار بیرون از خانه بکنیم. اما با هر حجم کاری هم که باشیم بالأخره هر روز، ساعتی میرسد که به خانه برمیگردیم. عدهی کمی با تمام وجودمان و اکثرمان با درصدهایی کمتر خودمان را صرف خانواده میکنیم. تازه همان درصدهای باقیمانده را هم صرف زندگیکردن با خانوادهمان نمی کنیم و با توجیه خستگی در کردن، خودمان را در تلویزیون و فضاهای مجازی غرق میکنیم. تا به خودمان میجنبیم، دیگر چشمهایمان توان باز ماندن ندارند و به ناچار خود را به آغوش گرم رختخواب میسپاریم. این رویه مدتها تکرار میشود تا اینکه یک روز به خودمان میآییم و احساس میکنیم سالهاست که جایی دور از خانهمان زندگی کردهایم. اگر شما هم با این مشکل مواجه هستید و میخواهید راهی برای برونرفت از آن پیدا کنید، راهکارهای زیر را امتحان کنید.
چگونه خانه را دوباره سر پا کنیم؟
به خوابگاه تبدیلشدن خانه یک وضعیت غیرقابلتغییر نیست و شما میتوانید هر زمانی که بخواهید با بهکارگیری چند راهکار ساده، صمیمیت و احساس حضور را به خانهتان برگردانید:
سکوت را بشکنید: برای اینکه خانهتان دوباره خانه شود، باید چرخهی معیوب قبلی را قطع کنید. پس همین حالا به اعضای خانوادهتان بگویید که از این وضعیت ناراحت و نگران هستید و سعی کنید انگیزهی آنها را برای ایجاد تغییرات مثبت برانگیزید.
مهندسی معکوس کنید: شما به این نتیجه رسیدهاید که خانهتان به خوابگاه تبدیل شده است. برای اینکه بتوانید از این وضعیت عبور کنید لازم است پیچ و مهرههای این وضعیت را باز کنید و بعد از اینکه از سازوکار تأثیرگذاری آن آگاه شدید، آنها را بهنحوی دوباره سر هم کنید که در جهت عکس رویهی قبلی، مفهوم واقعی خانه را به زندگی شما برگرداند.
معنی خانه را کالبدشکافی کنید: با اعضای خانوادهتان صحبت کنید، مفهوم خانه از نظر خودتان را با آنها در میان بگذارید و نظر آنها را هم بپرسید. روی مفاهیم کلیدی تمرکز کنید و سعی کنید از طریق گفتوگو این مفاهیم را به هم نزدیکتر کنید.
برنامهریزی کنید: برای هر چند ساعتی که در خانه هستید، برنامهریزی داشته باشید. در این زمینه هم حتما با اعضای خانوادهتان جلسه بگذارید و با هم صحبت کنید. روشن است که هر قدر این برنامه با منافع و نظرهای خانوادهتان همسوتر باشد، احتمال تداوم آن بیشتر خواهد بود.
هزینهها را مدیریت کنید: هر قدر ساعات کاری شما و سایر اعضای خانواده کمتر بشود، فرصت بیشتری برای کنار هم بودن و تبادل عاطفی با هم خواهید داشت.
همکاری داشته باشید: احساس لذت از حضور در خانه، الزاما مستلزم داشتن ساعات فراغت و بیکاری بیشتر نیست. خیلی از اوقات کنار هم کار کردن در خانه به همان اندازه و حتی شاید هم بیشتر، حس حضور داشتن شما را به تکاپو میاندازد. اصلا به نظر میرسد خود این بیهدفی و بیکاری که در ساعات در خانه بودن گریبان اعضای خانوادهها را گرفته است، عامل مهمی در دور شدن آنها از همدیگر و تبدیل شدنشان به هماتاقیهای یکدیگر باشد.
قرارداد بنویسید: از کارهایی که مانع صحبتکردن و صمیمیت شما و خانوادهتان در خانه میشوند فهرستی تهیه کنید و برای هر کدام از آنها قوانینی را تعیین کنید، سپس قوانین را روی کاغذ بنویسید و بعد از امضای الزامآور همهی اعضای خانواده، آن را در جایی که در معرض دید باشد بچسبانید. برای مثال استفاده از گوشی همراه در خانه را به موارد ضروری محدود کنید و یا ساعت مشخصی را در هر هفته به صحبتکردن دربارهی اتفاقات مهم و احساسات همدیگر اختصاص دهید.
همدیگر را بیشتر بشناسید: برای اینکه خانه را از حالت خوابگاه بودن خارج کنید، لازم است به جذابیتهای آن اضافه کنید. یکی از مهمترین جذابیتهای حضور در خانه، گذراندن عمر در کنار کسانی است که احساس میکنیم روحیات و خلقیات ما را میشناسند و برای آنها ارزش قائل هستند. پس بیمعطلی دست به کار شوید و سعی کنید با کسب شناخت بیشتر از اعضای خانوادهتان و توجه نشاندادن نسبت به ویژگیهای آنها، جاذبهی حضور داشتن در خانه و خانواده را برای ایشان زنده کنید.
روی کیفیت تمرکز کنید: خیلی از اوقات امکان افزایشدادن ساعات حضور اعضای خانواده در خانه فراهم نیست. برای جبرانکردن آن، ساعات حضورتان را مؤثرتر کنید. برای مثال گهگاه وقتی را به بازیکردن دستهجمعی در خانه اختصاص بدهید یا بین خودتان مسابقهی لطیفهگفتن راه بیندازید. یک کار دیگر هم که میتوانید بکنید این است که به صورت نوبتی به فعالیتهای مورد علاقهی تکتک اعضای خانواده بپردازید. مثلا این هفته با شوهرتان فوتبال تماشا کنید و دربارهی آن صحبت کنید و هفتهی بعد با همسرتان فیلم ببینید و آن را تحلیل کنید.
صلهی رحم انجام بدهید: دید و بازدید کردن باعث میشود کرختی و یکنواختی از خانهی شما دور بشود و خانهتان از حالت خوابگاه دربیاید.
از معجزهی قدرشناسی غافل نشوید: خانه باید محلی باشد برای برجستهشدن خوبیها و توانمندیهای اعضای خانواده. این یکی از جاذبههای انحصاری خانه و خانواده است که مثل نخ تسبیح شما و سایر اعضای خانوادهتان را کنار هم نگه میدارد. پس به بهانههای کوچک از اعضای خانوادهتان تقدیر کنید تا آنها برای تداوم حضور مؤثرشان در خانه انگیزهی محکمی داشته باشند.