در ادامه ی این مطلب قصد داریم ۱۰ نمونه از مثال هایی که نشان می دهند مغز چگونه رفتار ما را کنترل کرده و رازهای درونی ما را برملا می کند را به شما معرفی کنیم.
۱- اگر برای مدت طولانی به کسی نگاه کنید و نتوانید جلو خود را بگیرید
این بدان معنا خواهد بود که شما به فرد مذکور علاقه دارید. از این رو مغز شما فکر می کند که جزییاتی را در صورت او متوجه نشده است که باید بیشتر دنبال آن ها بگردد و این همان دلیلی است که نمی گذارد چشم از شخص مورد نظر بردارید.
۲- اگر شما معمولاً در بحث ها و مجادلات بازنده می شوید
ممکن است این بدان معنا باشد که شما یک فرد بسیار باهوش هستید. شاید این موضوع باورنکردنی باشد اما شما در چنین شرایطی اطلاعاتی که در ذهن خود دارید را تحلیل می کنید. همزمان که در حال بحث هستید به طور مداوم خود را ارزیابی کرده و اغلب به این نتیجه می رسید که ادله و بحث های شما به بررسی ها و استدلالات منطقی بیشتری نیاز دارند. افرادی که هوش کمتری دارند توانایی ارزیابی خود را ندارند به همین دلیل همواره در دفاع از عقاید معمولاً غلط و اشتباه خود پافشاری کرده و بر موضع خود اصرار می ورزند.
۳- اگر شدیداً به انتقاد حساس هستید
باید بدانید که شما یک فرد متزلزل و بی ثبات هستید. از آن جا که به نظرات منفی دیگران نسبت به خود و نه تمجیدات آن ها حساسید مشخص می شود کمبودها و نقاط ضعفتان را نه دیده و نه باور کرده اید. به عبارت دیگر، از آن جایی که انتقادات معمولاً نقاط ضعفتان را به شما گوشزد می کنند، خودداری از پذیرش آن ها (در صورت درست بودن انتقادات) نشانه دیگری از ضعف شماست که از اعتماد به نفس کاذب نشأت می گیرد. وقتی که یک نفر اظهارات منفی را در مورد شما ابراز می کند مغزتان این اظهارات را به مثابه یک موقعیت غیرمعمول که تهدیدآمیز است تلقی کرده و با ترشح هورمون کورتیزول به آن عکس العمل نشان می دهد. ترشح هورمون کورتیزول نیز با عکس العمل تدافعی و شدید شما در برابر انتقادات همراه می شود.
۴- اگر دستخط شلخته و نامرتبی دارید
این بدان معنا خواهد بود که مغز شما سریع تر از دست هایتان عمل می کند. سرعتی که شما در فکر کردن دارید باعث می شود که از وقت تلف کردن برای تمیز نوشتن دست بردارید و بدین ترتیب وقت کمتری برای نوشتن تمیز اختصاص می دهید.
۵- اگر نمی توانید از یک عادت روزمره بد و مضر خلاص شود
این موضوع بدان معناست که شما تقریباً انسان تنبلی هستید. مغز شما از این عادات استفاده می کند تا بتوانید با کمترین میزان مصرف انرژی و تلاش هم استراحت کرده و هم کار کنید. زیرا با تکرار برخی از کارهایی که به خوبی به ذهن سپرده شده اند، شما می توانید انرژی کمتری مصرف کنید. از این رو مغز سعی می کند هر رفتار تکرار شونده ای را به یک عادت روزمره تبدیل کند.
۶- فراموشی ناگهانی کاری که می خواستید انجام دهید و یا جایی که می خواستید بروید
بدین معنا خواهد بود که شما به صورت آگاهانه یا غیرآگاهانه، درگیر یک یا چندمشکل دیگر هستید. به عبارت دیگر مشغولیت ذهنی شما با مشکلات دیگر بدون این که خود متوجه باشید باعث فراموشی شما می شود. ظرفیت حافظه کوتاه مدت بسیار کم است و وقتی که مغز ما در آنِ واحد با چندین مشکل و فکر مشغول است، اشتباهات سهوی و نقص هایی رخ دهد که باعث می شود قطعه ای از اطلاعات به اجبار یک قطعه ی دیگر را از حافظه کوتاه مدت انسان بیرون کند.
۷- اگر در حالی که عجله دارید نمی توانید چیزهایی که دنبالشان می گردید را پیدا کنید (حتی اگر در جلوی چشمان شما قرار داشته باشند)
این بدان معنا خواهد بود که چشمان شما از افکارتان سریع تر عمل می کنند. مغز شما در چنین شرایطی زمان کافی برای پردازش اطلاعاتی که از جانب چشمان شما دریافت می کند ندارد. شاید این موضوع به دلیل تنش عصبی باشد که باعث کند شدن مغز در پردازش اطلاعات بصری می شود.
۸- اگر خواب های شما اغلب شامل فعالیت هایی است که در طول روز انجام می دهید یا مسائلی که در طول روز با آن ها سر و کار دارید
پس باید بدانید که شما زمان زیادی را به انجام کارهای تکراری اختصاص می دهید. مغز شما این فعالیت ها را به عنوان سیگنالی برای یادگیری تلقی کرده و در هنگام خواب نیز این اطلاعات را پردازش می کند تا اتفاقاتی که در طول روز برای شما می افتد و فعالیت های روزانه ای که دارید را با دقت بیشتر و بهتری شبیه سازی کند.
۹- اگر نمی توانید اسم شخصی را که می شناسید و صورتش برایتان کاملاً آشناست را به یاد بیاورید
شما یک شخصیت کاملاً بصری دارید. به عبارت دیگر، دیدن یک فرد برای اولین بار مغز شما را از اطلاعات جدید پر می کند، بنابراین مغز برای کاهش مصرف انرژی به سراغ چیزهایی می رود که به خاطرسپاری آن ها از همه اطلاعات دیگر آسان تر است. در مورد افرادی که چنین شرایطی دارند آسان ترین اطلاعات برای به یادسپاری اطلاعات تصویری هستند.
۱۰- اگر در وسایل نقلیه دچار ناخوشی حرکتی می شوید
این بدان معنا است که بدن شما فکر می کند مسموم شده اید. چشم ها و ماهیچه های شما سیگنال هایی به مغز می فرستند که شما در حال استراحت هستید در حالی که سیستم تعادلی و جهت یابی بدن شما به خوبی درک می کند که بدن شما در حال حرکت و تکان خوردن است. مغز نیز این تناقض را نشانه ی مسمومیت تلقی کرده و شروع به ترشح هورمون هایی می کند که به شما احساس ناخوشی می دهند.
منبع:سیمرغ