متن نوحه برای شب پنجم محرم

پانته آ توتونپیان
متن و شعر نوحه برای شب پنجم محرم را در این مطلب بخوانید

متن مداحی مداحان شب پنجم محرم

زمینه

به اسم مادرت قسم
برا عمو دلواپسم
عمه برام دعایی کن                   به قتلگاه دیر نرسم
رجز رو لبهام یا حسنه
نوبت علمداریه منه
مگه مرده باشم که سر از تنت جداشه
مگه مرده باشم که سرت رو نیزه جاشه
مگه مرده باشم که رقیه بی باباشه

باید تو رو یاری کنم
هر جوری هست کاری کنم
وقتشه که پیش بابام                           من ابرو داری کنم
بعد داداشم من ای عمو جونم
دیگه نمی خوام زنده بمونم
نمی خوام ببینم تنت و به زیر مرکب
نمی خوام ببینم غارت حرم رو امشب
نمی خوام ببینم که اسیری میره زینب

تو لحظه های اخرت
تو قتلگاه مادرت
تو اغوش تو جون میدم                        مثل علی اصغرت
برای تو دستام یه سپره
یه نفرم اینجا یه نفره
بمیرم عمو جون شده کربلا مدینه
بمیرم عمو جون که تنت روی زمینه
بمیرم عمو جون پا میزاره روی سینه

متن سینه زنی زمینه شب پنجم محرم عبدالله بن الحسن (ع)

درسته که عمو بی پناهه
 درسته بی کس و بی سپاهه
ولی روبرو میدون نیست، قتلگاهه
نمیتونی دستمو بگیری
نمیمونی از غصه بمیری
 دیگه عمو جون برنمیگرده
 کجا داری میری
زینب میگه نرو عمه
حسین میگه نیا بابا
زهرا میگه برو مادر
حسن میگه بیا بابا
آخه تو بال و پری نداری
 تو مرکب و سپری نداری
چرا برا رفتن انقد بیقراری
اونیکه دل تورو سوزونده
عموت و تو قتلگاه کشونده
یه ذره آروم باش عمه
 دیگه چیزی نمونده
زینب کنار میدونه
حسین رو زمین افتاده
زهرا کنار گوداله
حسن کنارش ایستاده
زینب میگه نرو عمه
حسین میگه نیا بابا
زهرا میگه برو مادر
حسن میگه بیا بابا
چه اشکایی چه دل زلالی
عجب عقاب بی پر و بالی
داره میره بسمت لشگر
 دست خالی
روی سری که سپری نداره
از آسمون و زمین میباره
بدن کوچیکش زخما رو دووم نداره
زینب میگه کجا رفتی
حسین به زیر دست و پا
زهرا نوه شو میبوسه
حسن میگه سلام بابا
زینب میگه نرو عمه
حسین میگه نیا بابا
زهرا میگه برو مادر
حسن میگه بیا بابا

متن نوحه برای شب ششم محرم

 

سبک مداحی شب پنجم محرم

متن سینه زنی واحد شب پنجم محرم عبدالله بن الحسن (ع) – حال دل خیلی خرابه – مهدی میرداماد

حال دل خیلی خرابه، کار دل ناله و آهه
شب پنجم محرم، دل ما تو قتلگاهه
چقدر تیر چقدر سنگ، چقدر نیزه شکسته
روی خاک تو موجی از خون، یوسف زهرا نشسته
یا حسین غریب مادر
اون کیه میره تو گودال، گمونم یه نوجونه
مثه بچه شیر می مونه، وقتی که رجز می خونه
میگه من هنوز نمردم، که عمومو دوره کردید
سی هزار گرگ دور یک شیر، به خدا خیلی نامردید
از امامش مثه مادر، تو بلا دفع خطر کرد
جلوی طوفان شمشیر، لاله دستشو سپر کرد
یا حسن غریب مادر
توی خون داره می خنده، عمو جون دیدی که مردم
اگه تو خیمه می موندم، جون عمه دق می کردم
خدا رو شکر نمی مونم، تو غروب قتل و غارت
مثه بابام نمی بینم، سوی ناموسم جسارت

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ