دکتر سعید صادقیه اهری در نوشتاری به موضوع روز جهانی قلب اشاره کرده و عنوان داشته است: پدیده های شهرنشینی و صنعتی شدن جوامع در کنار افزایش میزان امید به زندگی، مهم ترین عوامل افزایش بار بیماری های غیرواگیر نیز بوده اند. در این رابطه فدراسیون جهانی قلب با همکاری با سازمان بهداشت جهانی و با نگرش پیشگیری از همهگیری جهانی بیماری های قلبی عروقی ۲۹ سپتامبر(۷ مهر) هر سال را به عنوان روز جهانی قلب تعیین کرده است و شعار «قلب سالم اولویتی برای همه کس و همه جا /بیماری قلبی علت اصلی مرگ در دنیا» را برای سال ۹۶ در نظر گرفته است.
سئوال: بیماری های قلبی عروقی واقعا چقدر مهم هستند.
۱- شایع ترین علت مرگ و میر در دنیا و ایران بیماری های قلبی است.
۲- در ایران بالغ بر ۳۳ درصد مرگ های زیر ۷۰ سال مربوط به بیماری های قلبی است.
۳- سن ابتلا به بیماری های قلبی در کشور کاهش یافته است.
این در حالی است که می توان با رفتارهای سالم و برنامه های علمی از مرگ های قلبی بسیاری پیشگیری کرد و بر اساس برنامه سازمان بهداشت جهانی برای کنترل بیماری های غیرواگیر در جهان تا سال ۲۰۲۵ باید مرگ های زودرس ناشی از بیماری های غیرواگیر مانند سکته های قلبی ۲۵ درصد کاهش یابد.
پس امروزه با تغییر الگوی بیماری ها از بیماری های عفونی به بیماری های غیر واگیر با معضلات جدی مانند سکته های قلبی و مغزی، پوکی استخوان، سرطان ها و حوادث جاده ای و شهری روبرو هستیم و پرداختن به این بیماری ها با رویکردهای قدیمی پیشگیری مانند واکسیناسیون و داروهای آنتی بیوتیکی ممکن نیست و اساسا این بیماری ها مربوط به سبک زندگی شهروندان و چگونگی تدبیر امور شهرها از طریق مدیران شهری است.
شیوه زیستن یا سبک زندگی مردم به الگوی نسبتا پایدار در زندگی روزمره شهروندان اطلاق می شود و به معنی میزان تحرک فیزیکی، الگوهای غذایی، مصرف سیگارو قلیان و مواد مخدر، میزان و کیفیت خواب، استفاده مرتب ازلبنیات و میوه و سبزی کافی و…، اطلاق می شود، ولی در مورد پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی آنچه بسیار مهم است این واقعیت است که نمی توان فقط در عرصه آموزش متوقف ماند و به توصیه های فردی اکتفا کرده و بدون توجه به عوامل اجتماعی موثر در ابتلا به این بیماری ها، صرفا با افزایش دانش مردم در مورد سبک زندگی سالم ،توپ پیشگیری را در میدان مردم انداخت.
در کشور ایران امروزه شرایط برای تعدیل و اصلاح بسیاری از شیوه های غلظ زیستن مانند زندگی بدون تحرک، ترک سیگار، رژیم غذایی فقیر از لبنیات و سبزی و میوه کافی کمتر فراهم است. به عنوان مثال در کشور مراکز ترک سیگاری که بتوانند خدمات موثری برای افرادی علاقمند به ترک سیگار ارائه دهد به تعداد انگشتان یک دست نیست و این درحالی است که میلیاردها تومان صرف درمان بیمارانی می شود که در زمینه رفتاری های مانند استعمال سیگار مبتلا به بیماری های قلبی عروقی شده اند.
به استناد شواهد متعدد، متغیرهای اجتماعی تعیین کننده سلامت مانند تجارب سال های اولیه زندگی، کیفیت آموزش های همگانی، سواد سلامت، تراکم جمعیت، استرس های شغلی درآمد ناپایدار و غیر مکفی، آلودگی هوا، دسترسی به غذای سالم و کافی ، عدم دسترسی به محیط های عمومی مروج سلامت در بروز بالای بیماری های قلبی بسیار موثرند واتفاقا شهروندان عموما اختیاری برای تعدیل و اصلاح بسیاری از آنها ندارند. خیابان های شهر مالامل از خودروهای تک سر نشینی است که فضا را از فعالیت های دوست دار سلامت مانند پیاده روی، دوچرخه سواری و گردش با خانواده گرفته اند و با ایجاد ترافیک های سنگین شهروندان را در معرض میلیون ها تن آلاینده ایجاد کننده بیماری های قلبی و انواع سرطان ها قرار می دهند و رانندگان این خودروها خود نیز از این سبک زندگی بی تحرک و هوای آلوده ای که محصول زندگی جمعی شهری ما هست آسیب جدی می بینند.
چه باید کرد
تجربه دنیا در این باب که بسیار هم خوب جواب داده است ایجاد شهرهای حامی و دوست دار سلامت است .شهرهای سالمی که به شیوه ای طراحی و مدیریت می شود که شهروندان ناخود اگاه از طریق پیاده روی در معابرشهری ،گردش در مراکز خرید و تفرجگاه های شهریبا هوای پاک و سالم، استفاده از دوچرخه هایی که شهرداری ها و نهاد های اجتماعی و موسسات خصوصی به صورت داوطلبانه در اختیار شهرندان قرار می دهند به میزان کافی با تحرک فیزیکی زندگی می کنند. به نوعی چنان تدبیر امور شهری می کنند که مردم خواه یا ناخواه تحرک فیزیکی لازم را دارند. در این شهر ها بیشتر هزینه های عمومی شهری برای ایجاد محیط ها و زیر ساخت های شهرهای دوست دار سلامت مانند مترو ،اتوبوس های برقی و…، صرف می شود. نتیجه یک چنین تدبیر شهری ایجاد شهرهای دوست دار سلامت مانند امستردام و کپنهاگ با دوچرخه های بیشماری است که هم معضل تردد شهری را حل می کنند و هم سلامت جسم و روان را سبب می شوند و با صرفه جویی در هزینه های درمان به سایر بخش های اجتماعی کشورشان کمک می کنند.
نسخه بومی ما چگونه باید باشد، شهرها در اشغال خودروهای تک سرنشین است. مدیران توسعه حمل و نقل عمومی از کمبود منابع رنج می برند. در بسیاری از کلانشهرها خبری از مترو نیست. مترو تهران در حد اسفناکی نسبت به پایتخت های جهان فقیر و محدود است. بیماری های قلبی در اوج خود بوده و روندها نیز در این ارتباط رو به رشد است.
در این رابطه باید به علل و عوامل این رفتار رانندگی شهروندان که با استفاده بیش از حد از خودروهای شخصی خود شرایط بیماریزای شهری را برای شهروندان و خودشان ایجاد می کنند مورد بررسی قرار گیرد. این رفتار امروزه یک رفتار بی اثر اجتماعی نبوده وبلکه عامل ایجاد ضرر و زیان به شهروندان و کشور و حتی نسل های اینده است. به نظر اینجانب برای بهبود رفتار رانندگی در شهرها و برای کاهش خودروهای سطح معابر شهری که قریب ۹۰ درصد الودگی هوای شهری را ایجاد می کنند تدابیری بیش از اموزش شهروندان لازم است . به نوعی استفاده کنندگان از خودرو باید سهمی از ضررو زیان ناشی از فرهنگ حمل و نقل خود را بپذیرند و حاکمیت باید بتواند از شهروندانی که با عدم استفاده از خودرو شرایط بهتری برای زندگی خود و دیگران فراهم می کنند، حمایت نماید.
در این رابطه پیشنهاد می شود با وضع قوانینی مانند لزوم پرداخت عوارض برای استفاده از بزرگراه های شهری(به صورت الکترونیک ) و صرف این منابع برای گسترش، نوسازی و در صورت امکان رایگان سازی حمل و نقل عمومی مانند مترو و اتوبوس های شهری به صورت تدریجی الگوی حمل و نقل شهری را از استفاده بیش ازحد از خودرو به طرف سبک های حمل و نقل عمومی دوست دار سلامت که اثار زیان بار کمتری بر سلامت شهروندان دارند، سوق دهیم.