باتوجه به سخنان وی، احتمال مبتلا بودن حدود 16میلیون ایرانی به اختلال افسردگی مطرح میشود. رئیسی معتقد است کارکنان افسرده، نزدیک به یکماه در سال به مرخصی استعلاجی میروند و ازنظر او، با بهبود وضعیت روانی شاغلان، میتوان بهرهوری سازمانها را افزایش داد و به بالا رفتن رشد اقتصادی امید داشت. نگرانی معاون وزیر بهداشت از شیوع افسردگی در میان ایرانیان، بهانهای شد تا بار دیگر، به این اختلال ناتوانکننده و عوامل زمینهساز آن نگاهی بکنیم و شما را در آگاه شدن از وضعیت روانیتان یاری دهیم.
ژن خوب یا رئیس خوب؟
پژوهشگران در بررسیهای متعددی بهدلایل شیوع افسردگی در میان شاغلان پرداخته و موفق به شناسایی برخی از عوامل زمینهساز این اختلال شدهاند.
گروهی از متخصصان وضعیت نامساعد بهداشت روانی در ادارات را دلیل بالا رفتن این آمار دانستهاند و برخی دیگر معتقدند افراد آسیبپذیری که بهخاطر شرایط زندگی شخصی یا زمینه ژنتیکی مستعد افسرده شدن هستند، درصورت مواجهشدن با چالشهای کاری، آماده ابتلا به این بیماری میشوند. ازنظر این متخصصان، کارکردن بهخودیخود افسردگی نمیآورد و اگر فرد مستعد ابتلا به این اختلال نباشد، با وارد شدنش به محیطهای شغلی، زمینه را برای بالا رفتن آمار افسردهها در کشور فراهم نمیکند.
روانشناسان و روانپزشکان، سالهاست برای اثبات یکی از این دو ادعا، در جدال هستند و گروهی هم فضای کسبوکار را متهم میکنند، ناامنی شغلی، درآمد پایین، فعالیت در کنار آدمهای افسرده، مسئولیتهای متعدد و اضطرابآور و نامساعد بودن فضای فیزیکی کسبوکار را بهعنوان عوامل افسردهکننده معرفی میکنند. آنها میگویند حتی اگر کسی ژن ابتلا به این بیماری را به ارث نبرده باشد و در زندگی شخصیاش هم مشکل خاصی نداشته باشد، درصورت تجربه کردن مداوم عوامل گفتهشده، دیر یا زود گرفتار این اختلال میشود.
بیمیلی به حضور در جمع، بیتفاوتی درمورد آینده شغلی، ناامیدی، کاهش بهرهوری، ناتوانی در حل مسائل و چالشها و بیاعتمادی بهخود، ازجمله نشانههایی است که خبر از افسرده بودن شما میدهد. ازنظر متخصصان، درصورتیکه علاوه بر عوامل گفتهشده، گرفتار کندی، بیاشتهایی یا پراشتهایی، کمخوابی یا پرخوابی و بیانگیزگی هم هستید، چارهای جز مراجعه به روانشناسان و روانپزشکان برایتان باقی نمیماند. علاوهبر آنچه گفته شد، به باور متخصصان شرایط کاری شما هم میتواند در کاهش یا فزایش احتمال ابتلایتان به افسردگی دخیل باشد. اگر کار کردنتان، شما را دچار چالشهای زیر کرده، احتمالا قربانی شرایطی هستید که به افسرده شدنتان منجر شده است.
1- کاری که میکنید، چیزی نیست که همیشه آرزویش را داشتید و ارزشی برای آن قائل نیستید؟
2- ارزشهای شما با ارزشهای شغلیتان در تضاد است؟ شما به صداقت باور دارید اما بهخاطر فروش محصولاتی که تولید کردهاید، باید تبلیغات خلاف واقع را درمقابل مشتریانتان بیان کنید؟
3- شرایط زندگیتان به شما عذاب وجدان تزریق میکند؟ مجبورید هر صبح فرزندتان را با گریه از خواب بیدار کرده، به مهدکودک ببرید و حوالی غروب آفتاب، او را گریان از مهدکودک تحویل بگیرید؟
4- دخلوخرجتان باهم جور درنمیآید؟ تمام ماه سخت کار میکنید اما شرایط اقتصادیتان اجازه یک روز تفریح کردن در کنار خانواده را به شما نمیدهد؟
5- کارتان زمینهساز مشکلات زناشویی شده؟ شیفت کاری شما با همسرتان در تضاد است و اصلا فرصتی برای وقت گذراندن باهم را ندارید؟
6- امنیت شغلی ندارید؟ هرماه نگران از دست دادن شغلتان هستید؟
7- فکر میکنید وقتتان را هدر میدهید؟ سالها برای وکیل شدن درس خواندهاید اما برخلاف میلتان باید در آزمایشگاه کار کنید؟
8- خستگی جسمی کلافهتان کرده؟ هرروز برای رفتن به محل کار و برگشتن به خانه، بیش از 3ساعت در رفتوآمدید و وقتی برای استراحت کردن ندارید؟
9- محل کارتان مسموم است؟ مدیری بیمنطق و سختگیر دارید که شما را مجبور به ساعتها اضافهکاری کردن میکند و همکارانتان از هر فرصتی برای زیراب زدن استفاده میکنند؟
10- کارتان را بیارزش تلقی میکنید و آینده کاریتان را روشن نمیبینید؟ در فضایی قانونمدار کار نمیکنید و امیدی به بازنشسته شدن در شرایط مساعد ندارید؟
چه کسانی آسیبپذیرترند؟
همانطور که گفتیم، ژن بد و رییس بد، میتوانند هر کارمندی را برای افسردهشدن مستعد کنند. اما علاوهبر این دو، عوامل زیر هم در افزایش احتمال ابتلا به افسردگی دخالت دارند:
افرادی که از تغذیه سالم بیبهرهاند و در فضای بسته و کمنور کار میکنند، احتمالا به کمبود ویتامین D دچارند. همین کمبود جسمی کافی است تا روان این افراد هم هرروز ضعیفتر شود و زمینه برای افسرده شدنشان فراهم شود.
همه مشاغل، افراد مستعد را به یک اندازه افسرده نمیکنند. بررسیهای پژوهشگران حاکی از این است که افراد شاغل در خانههای سالمندان، مراکز مراقبت از کودکان استثنایی یا بیسرپرست، مراکز درمانی و بهداشتی و مراکز خدمات اجتماعی در برابر افسردگی، آسیبپذیرتر از دیگران هستند.
جنسیت یکی دیگر از عواملی است که میتواند در کاهش یا افزایش احتمال ابتلا به افسردگی تاثیرگذار باشد. باتوجه به بررسیهای انجام شده، زنان بیشتر از مردان دچار افسردگی میشوند. در میان زنان هم کسانی که در صنایع غذایی کارگری میکنند، افسردهتر از دیگر همجنسانشان هستند و مردهایی که در مشاغل هنری، ورزشی و رسانهای کار میکنند هم بیشتر از همتایانشان گرفتار این بیماری میشوند.
ساعات کاری هم میتواند بر سلامت روان افراد تاثیر بگذارد. کسانی که ساعات طولانی را به کار کردن میگذرانند و بهخاطر شغلشان مجبور به شببیداری هستند، دچار اختلالاتی در ترشح هورمونها میشوند که بر وضعیت روانیشان هم تاثیر میگذارد.