قطعا یکی از مهمترین اشکال توانبخشی معلولان، قرار دادن تسهیلات شغلی در اختیار این گروه از جامعه است. فرد معلولی که شغلی برای امرار معاش دارد، این امکان برایش فراهم میشود که بتواند پا به پای دیگر اقشار جامعه در فضای کسب و کار حضور داشته باشد و نقش موثری در توسعه جامعه ایفا کند.
اگرچه مشکل بیکاری، فراگیر است و خیلی از افراد غیرمعلول هم شغلی متناسب با تواناییهایشان پیدا نمیکنند، اما بحران بیکاری میان گروه معلولان، بسیار فراگیرتر است. چون افراد دارای معلولیت، محدودیتهای جسمی برای انتخاب شغل دارند، بنابراین خیلی از معلولان نمیتوانند مشاغلی انتخاب کنند که نیاز به توان جسمی بالا دارد. در سایر حوزههای اشتغال هم که نیاز به توان جسمی بالا ندارد، معمولا تواناییهای معلولان در نظر گرفته نمیشود و همین عامل بر آمار بیکاری معلولان افزوده است.
تصویب قانون به تنهایی راهگشا نیست
قانون جامع حمایت از معلولان در سال 83 تصویب شد و در یکی از بندهای این قانون بر سهمیه 3 درصدی اشتغال معلولان تاکید شده، اما جز در مواردی معدود، این قانون حمایتی اجرا نشده است. حالا حدود شش سالی میشود فعالان حقوق معلولان به دنبال تصویب لایحه حمایت از معلولان هستند؛ لایحهای که مترقیتر از قانون قبلی است و سهمیه اشتغال معلولان را به جای 3 درصد، 5 درصد در نظر گرفته است. البته با توجه به این که همان 3 درصد سهمیه اشتغال معلولان، حدود 13 سال است اجرایی نمیشود، سوال اینجاست آیا در صورت تصویب نهایی لایحه حمایت از معلولان، این سهمیه 5 درصدی اشتغال معلولان تا چه حد قابلیت اجرایی دارد؟
همایون هاشمی، نماینده مجلس و رئیس کمیسیون ویژه لایحه حمایت از حقوق معلولان در گفتوگو با جامجم تاکید دارد فقط تصویب قوانین نمیتواند راهگشای مشکل بیکاری معلولان باشد.
به اعتقاد رئیس سابق سازمان بهزیستی، قوانین حمایتی برای اشتغال معلولان فقط در شرایطی میتواند راهگشا باشد و مشکل بیکاری معلولان را حل کند که اراده جدی برای اجرای قانون وجود داشته باشد، در غیر این صورت، تصویب دهها قانون تازه هم نمیتواند دردی از معلولان دوا کند.
از نگاه هاشمی، تدوین آیین نامههای الزام آور و تخصیص اعتبارات کافی میتواند شرایطی فراهم کند که قوانین حمایتی در حوزه اشتغال معلولان، رنگ و بوی اجرایی به خود بگیرد. این که معلولان تحصیلکرده و توانمند شناسایی شوند و برای آنها مشاغل مرتبط تعریف و همچنین از کارآفرینی معلولان دانشآموخته حمایت شود، راهکارهای دیگری است که به اعتقاد هاشمی میتواند بخش زیادی از مشکل بیکاری معلولان را حل کند.
آمارهای ناامیدکننده از بیکاری معلولان
آمارهای بسیار متعددی از بیکاری معلولان ارائه میشود که همین آمارهای قابل تامل نشان میدهد بحران بیکاری در جامعه معلولان تا چه حد ریشه دوانده است. حسین نحوینژاد، معاون توانبخشی سازمان بهزیستی به مشکلات بیکاری و مستمری ناچیز مددجویان اشاره میکند و میگوید: بیکاری میان نابینایان بیش از دیگران به چشم میخورد، به طوری که 80 درصد نابینایان کشور بیکار هستند.
به گفته این مقام مسئول، روند جذب نیروی معلول در ادارات دولتی متوقف شده است و طی 15 سال اخیر حتی یک معلول نیز جذب این ادارات نشدهاند. در واقع، آمار بیکاری در هر منطقه باید ضرب در عدد سه شود تا از این طریق بتوان به آمار بیکاری در قشر معلول پی برد. در حالی که معاون سازمان بهزیستی کشور از سه برابر بودن آمار بیکاری معلولان خبر میدهد، اما علی همت محمودنژاد، رئیس انجمن دفاع از حقوق معلولان ایران، آمار بیکاری آنها را بیشتر از آمارهای رسمی میداند و از نرخ سه و نیم برابری بیکاری معلولان نسبت به سایر افراد غیرمعلول انتقاد میکند. براساس مطالعهای هم که بتازگی در بین مددجویان سازمان بهزیستی انجام شده است، نتایج نشان میدهد نرخ بیکاری معلولان، اعم از نابینایان، ناشنوایان، معلولان جسمی ـ حرکتی، معلولان ضایعه نخاعی و… بیش از 63 درصد و نرخ بیکاری مددجویان شامل زنان سرپرست خانوار، زنان بد سرپرست، معتادان بهبود یافته و سایر آسیب دیدگان اجتماعی، بیش از 48 درصد است. یعنی در واقع آمار بیکاری در معلولان از سایر اقشار آسیبپذیر جامعه هم بالاتر است.
توانمندیهای شغلی معلولان دیده نمیشود
براساس آمارهای ارائه شده از سوی سازمان ملل، حدود 10 درصد از جمعیت هر جامعهای دارای معلولیت خفیف تا شدید هستند. بر همین اساس، میتوان تخمین زد حدود هشت میلیون معلول در کشور ما زندگی کنند که البته فقط حدود یک میلیون و 300 هزار نفر از این معلولان، تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند.
امید قهرمانی، یکی از همین گروه میلیونی معلولان است که به دنبال شغلی برای امرار معاش است. او در حوزه نرمافزار کامپیوتر درس خوانده، اما به قول خودش حدود دو سال است بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه، به دنبال شغل است.
امید در گفتوگو با جامجم گلایه میکند: متاسفانه خیلی از کارفرمایان به محض دیدن صندلی چرخدار، قضاوتشان در مورد توانمندی انسان به همان صندلی چرخدار محدود میشود. او چند بار هم در آزمونهای استخدامی شرکتهای مختلف شرکت کرده است، اما میگوید: در همه این آزمونها امید داشتم حداقل یکی از آنها به اشتغال دائم تبدیل شود، اما هیچ وقت این فرصت را به من ندادند که توانمندیهایم را به بقیه اثبات کنم، در حالی که مطمئنم خیلی از نیروهای معلول در سازمانهای مختلف امکان دارد حتی بیشتر از بقیه هم کار کنند.
امثال امید معمولا به این امید که بتوانند فرصت شغلی را برای خود فراهم کنند، در مقاطع بالاتر دانشگاهی هم تحصیل میکنند، اما شواهد نشان میدهد ادامه تحصیل معلولان در مقاطع تحصیلات تکمیلی هم نمیتواند تضمینی برای اشتغال معلولان باشد.
چرا بیکاری معلولان بیشتر است؟
عوامل متعددی باعث شده است نرخ بیکاری معلولان، چند برابر افراد غیرمعلول باشد. قطعا مهمترین دلایل بیکاری معلولان در باور نداشتن فعالان بخش دولتی و خصوصی نسبت به توانمندیهای معلولان و اجرا نشدن قوانین حمایتی خلاصه شود.
محمودنژاد، رئیس انجمن دفاع از حقوق معلولان ایران درباره مشکلات قانونی پیش پای معلولان ایرانی تاکید دارد: براساس لایحه سال 1390 که از طریق وزارت کار به مجلس شورای اسلامی ارسال شد، قرار بود توجه ویژهای به وضعیت اشتغال معلولان شود که متاسفانه در آن مقطع، مجلس به این موضوع ورود پیدا نکرد. بر همین اساس، تصمیم گرفته شد در اصلاحیه لایحه قانون حمایت از حقوق معلولان، به اشتغال این قشر توجه و در نهایت شرایط لازم برای از بین رفتن بیکاری یا کاهش آمار آن در معلولان فراهم شود.
این فعال حقوق معلولان معتقد است حمایت نکردن از بخش خصوصی در حوزه اشتغال معلولان و پرداخت نشدن سهم حق بیمه کارفرمایانی که اقدام به جذب افراد معلول در کارگاههای خود میکنند ازجمله مواردی است که باعث شده کارفرمایان استقبالی از جذب نیروهای معلول نداشته باشند.
نحوینژاد، معاون توانبخشی سازمان بهزیستی هم به راهکار دولت برای کمک به اشتغال معلولان اشاره میکند و میگوید: یکی از اقدامات سازمان بهزیستی این است که در اصلاحیه قانون جامع حمایت از معلولان، اشتغال معلولان مورد اصلاح و تاکید قرار گیرد.
شهرام مبصر، فعال حقوق معلولان و مدیرعامل موسسه پیام آوران ساحل امید که در حوزه کارآفرینی برای معلولان فعالیت دارد، در گفتوگو با جامجم میگوید: مهمترین راهکار برای توسعه اشتغال در جامعه، تغییر باور مدیران و فعالان حوزه کسب و کار است تا توانمندیهای معلولان را ببینند. این که یک کارفرما ملاک توانمندی نیروی کارش را فقط وضعیت جسمی نیروی کار بداند، باور غلطی است که نیاز به اصلاح دارد.
از نگاه مبصر، در این حوزه نیز نقش رسانهها بسیار حیاتی و موثر است. یعنی رسانهها به جای آن که تصاویری از معلولان در جامعه بازتاب بدهند که معلولان را میان افکار عمومی به عنوان افرادی ناتوان جلوه دهد، این رسالت اخلاقی را دارند که تصاویری امیدبخش از معلولان منعکس کنند؛ تصاویری که توانمندی شغلی معلولان را روایت کند.