درمان زیستی: داروهای تثبیت کننده خلق و داروهای ضد مانیا، خط اوّل درمان بیماران مبتلا به اختلال سیکلوتایمی است. دادههای تجربی فقط از مطالعات انجام شده با لیتیوم به دست آمده است، اما سایر داروهای ضد مانیا مثل کاربامازپین و والپروات نیز مؤثرند و در مورد آنها هم چنین نتایجی گزارش شده است. مقدار مصرف و غلظت پلاسمایی این داروها باید به همان میزانی باشد که در اختلال دوقطبی I به کار میرود. درمان بیماران افسرده دچار اختلال سیکلوتایمی با ضد افسردگیها باید با احتیاط صورت گیرد، چون استعداد این گونه بیماران برای ابتلا به دورههای هیپومانیا یا مانیا بر اثر داروهای ضد افسردگی زیاد است. حدود چهل تا پنجاه درصد از کل بیماران دچار این اختلال که با ضد افسردگیها درمان میشوند، چنین دورههایی پیدا میکنند.
هیچ راه مطمئنبرای جلوگیری ازسیکلوتایمی وجود ندارد. با این حال، درمان در مراحل اولیه میتواند از یک اختلال سلامت روانی و بدتر شدن آن جلوگیری کند
علایم اختلال سیکلوتایمی همان علایمی است که در اختلال دوقطبی II هم دیده میشود، جز آنکه در مجموع شدتشان کمتر است. البته گاهی میشود که علایم این دو اختلال شدت یکسانی داشته باشد، اما مدت آن علایم شدید در اختلال سیکلوتایمی کمتر از مدتی است که در اختلال دوقطبی II دیده میشود. علامت عمده تقریباً نیمی از کل بیماران دچار اختلال سیکلوتایمی، افسردگی است؛ اینها بیش از همه وقتی به جستجوی کمک روانپزشکی برمیآیند که افسرده شده باشند. علایم برخی دیگر از بیماران مبتلا به اختلال سیکلوتایمی هم در درجه اول علایم هیپومانیا است و اینها کمتر از بیمارانی که عمدتاً افسردهاند، به مشاوره با روانپزشک میپردازند. تقریباً همه بیماران دچار اختلال سیکلوتایمی دورههایی از علایم مختلط هم دارند که علامت واضح این دورهها تحریکپذیری است.
عدم درمان، می تواند با ایجاد مشکلات عاطفی قابل توجه زندگی شخص را تحت تاثیر قرار دهد و ممکن است به اختلال دو قطبی و بدتر شدن علائم و نشانه منجر شود.