اهمیت ناهار و شام در فرهنگهای مختلف، سبک زندگی و حتی شرایط
جغرافیایی و محیطی متفاوت است. مثلا در کشورهای اسکاندیناوی که 6 ماه روز است و 6
ماه شب، مهمترین وعده خوراکیشان صبحانه است. در کشورهای اروپایی و
غربی بیشتر افراد ممکن است چیزی به اسم ناهار نداشته باشند و ساعات کارشان را با
میانوعدهها میگذرانند و وعده شام از اهمیت ویژهای برخوردار است. اما به نظر من در
ایران مهمترین وعده خوراکی ناهار است و صبحانه با تمام ویژگیهای منحصربهفردی که
دارد، متاسفانه به دلیل سرعت زندگی امروزی از زندگی بیشتر ایرانیها حذف
شده و وعده شام از اهمیت کمتری نسبت به ناهار و صبحانه برخوردار است و حتی ضربالمثلهای
زیادی در این زمینه وجود دارد که کماهمیت بودن شام را در فرهنگ ایرانی
آشکار میکند. اما واقعیت این است که در یک الگوی خوراکی سالم حتی وعده شام هم نباید
حذف شود چون کسی که شام نمیخورد، فاصله بین آخرین وعده امروز و
اولین وعده فردایش بسیار بیشتر است و مدت زمان بسیار زیادی معدهاش خالی
میماند و این اتفاق میتواند کل الگوی خوراکیاش را
به هم بریزد. فرض کنید کسی که صبحانه خورده و میانوعده
ساعت 10 صبحش را نمیخورد، هنگام صرف ناهاردر ساعت یک یا 2 ظهر بسیار گرسنهتر از
کسی است که میانوعده خورده است.
کسانی که میانوعده
مصرف نمیکنند ولع و اشتیاقشان برای خوردن وعدههای اصلی بسیار بیشتر از افرادی است که
میانوعدههای روزانهشان را در ساعات مشخصی میل میکنند.
حالا تصور کنید کسی که شام نمیخورد، موقع صرف صبحانه بسیار گرسنه است
و اگر شیوه زندگیاش اجازه صرف صبحانه را هم به او ندهد، رفتارش موقع صرف
ناهار بسیار وحشتناک خواهد بود و همان تند غذا خوردن میتواند
بر فیزیولوژی هضم و جذب غذا تاثیر منفی گذاشته و کل الگوی خوراکی فرد را مختل کند!