نمیتوان گفت که یک
شوهر دروغگو نسبت به احساسات همسرش بیاعتناست. در حقیقت ممکن است او به دلیل بعضی از رفتارهای همسرش تبدیل به یک فرد دروغگو
شده. ممکن است برای یک مرد چندبار پیش بیاید که به خاطر گفتن یک جمله و کلمه یا به
خاطر گفتن جایی که رفته یا به خاطر ملاقاتی که داشته مورد مواخذه قرار گرفته وکار به
دعوا کشیده است. گاهی ممکن است وقتی مردی بعداز بیرون رفتن ـ با چند تا از دوستانش
برای یک یا 2 ساعت ـ به خانه برگشته از طرف همسرش بسیارسرزنش شده است و زن گفته که
چقدر از دوستان او بدش میآید. ابراز عقیدهای صادقانه و ساده درباره خانواده زن یا
یکی از ایرادهای او میتواند باعث دعوا و گریه و گفتن کلمات تلخ شود و چند ساعت وقت
2 طرف را بگیرد و...
در همین حالتهاست
که دروغ گفتن برای مردان تبدیل میشود به راهی برای حفظ شخصیت، ایجاد آرامش و دوستی
در خانواده. مرد میتواند اینگونه با خود فکر کند که من ترجیح میدهم، درباره کارهایم
دروغ بگویم تا آنکه بخواهم کاری را که دوست دارم کنار بگذارم در همین حالتهاست که
زن میتواند شوهرش را تبدیل به فردی دروغگو کند.
بنابراین بهترین راهحل برای اینکه شوهرتان دیگر دروغ نگوید این است که شرایطی
را در خانه فراهم کنید که دیگر او مجبور به دروغ گفتن نشود. اگر زن و شوهر بتوانند
کمی یکدیگر را آزاد بگذارند و هر کدام به دیگری اجازه دهد که آنطور زندگی کند که دوست
دارد، به مرور تبدیل به 2 دوست میشوند و دیگر لزومی ندارد به هم دروغ بگویند. بهطور کلی باید گفت، هر فردی احتیاج دارد تا فضایی
برای نفس کشیدن داشتهباشد و وقتی این فضا فراهم شود، دروغ گفتن متوقف میشود.
نگار
خیلی خوب بود مرسی