بدون شک هر دختر و پسری حق دارد که خود همسر آیندهاش را انتخاب کند. ضمن اینکه جوانان میتوانند از تجارب والدین خود در
جهت آشنایی و انتخاب صحیح کمک بگیرند. در ابتدا فرد (دختر یا پسر) باید اهداف
زندگی خود را بشناسد و بداند که برداشتش از ازدواج چیست؟
اولین مرحله، شناخت است و همچنین صداقت در گفتار یکی از اصول مهم در
انتخاب همسر و پایه و اساس ازدواج است. اغلب آشناییهای در حال گذر، در همسایگی،
محل کار و در سطح عالیتر
در دانشگاهها
بدون شناخت کافی از یکدیگر صورت میگیرد.
داشتن اطلاعات جزئی و ظاهری نه تنها دلیل مناسبی برای آشنایی و ازدواج نیست بلکه
اینگونه آشناییهای
عجولانه، اغلب زمینهساز
فرصتی برای برآوردن نیازهای سطحی و زودگذر افراد فرصتطلب است.
چنین افرادی نهتنها
به فکر تشکیل زندگی مشترک نیستند بلکه رفتارهای آنان موجب رواج نابسامانی و هرج و
مرج و نبود اعتماد در بین افراد جامعه بهخصوص جوانان میشود. متاسفانه سادهاندیشی برخی دختران موجب صدمات
احساسی، عاطفی و گاهی جسمانی جبرانناپذیری
میشود.
مقابله با اینگونه تجربههای
خودسرانه و نوپدیدههای
آنی به وجود آمده در جامعه! همانند مبارزه با اعتیاد، نیاز به برنامهریزی اصولی و اطلاعرسانی وسیع و عزم ملی دارد.
ایجاد مراکز مشاوره و مشاورههای
پیش از ازدواج و حین ازدواج موجب بالا بردن سطح آگاهی جوانان و دید درست و روشن
آنان از شناخت، انتخاب، ازدواج و تداوم آن خواهد شد.