شاید یکی از دلایل مخالفت والدین در امر ازدواج این باشد که اعتماد
لازم نسبت به فرزندشان در آنها وجود ندارد. آنها نه تنها به بچههایشان اعتماد ندارند بلکه به
تربیت خودشان و آنچه به فرزندشان یاد دادهاند نیز چندان اعتمادی ندارند چون به هر صورت بچهها نتیجه تربیت، رفتارها و آنچه
ما به آنها انتقال دادهایم
هستند؛ وقتی پدر و مادری نگران انتخاب فرزندانشان در سنین ازدواج هستند، یعنی
اینکه
به آن انتخابها، به تربیتی که داشتند، به آن ارزشها و خوراکهای ذهنی که به او دادهاند چندان اعتماد ندارند،
متاسفانه همین امر باعث شدهاست
که بین پدر و مادرها و بچهها
فاصله بیفتد و آنها
حرف یکدیگر را درک نکنند چون بچهها
معمولاً ترجیح میدهند
از سنین نوجوانی تا حدود 25 سالگی به جای خانواده بیشتر با دوستانشان باشند و این به این دلیل
است که دوستان، فرد را زیر سوال نمیبرند،
نصیحت نمیکنند،
با کسی مقایسه نمیکنند،
به فرد از بالا به پایین نگاه نمیکنند
و روبهروی
فرد نمیایستند
بلکه در کنار او هستند ولی پدر و مادر دقیقا برعکس هستند چون در اکثر مواقع،
خودشان را در مقابل فرزند میدانند
و با او وارد مقابله و جنگ میشوند،
پدر و مادر نمیتوانند
این نقش دوستی را برای فرزندشان بازی کنند.
پدر و مادرها با دوستان چه تفاوتی دارند؟
zahra
دوستان، فرد را زیر سوال نمیبرند، نصیحت نمیکنند، با کسی مقایسه نمیکنند، به فرد از بالا به پایین نگاه نمیکنند و روبهروی فرد نمیایستند بلکه در کنار او هستند ولی پدر و مادر دقیقا برعکس هستند.
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟