جامعه ما این روزها با یک ناهنجاری مواجه است، گرفتار یک ضداخلاق است، با یک معضل دست و پنجه نرم میکند و دست به گریبان است با یک بیماری؛ بیماری مزمنی که برآمده از یک عادت نکوهیده درمان نشده است. سرها، گردنها، صورتها و چشمهایی که زاویه و جهت دارند، به سوی جنس مخالف و نگاههایی عمیق و ژرف که ثابت میمانند به روی دیگران به قصد لذت و حظ. به زبان سادهتر، دوختن نگاه آلوده به نوامیس مردم برای کامجویی بصری. گاه عیار و میزان این چشمچرانیها و نظربازیها چنان بالا میرود که فغان اعتراض مردم را هم بلند میکند. حتما دیدهاید مردانی را که در مترو، اتوبوس و حتی کوچه و خیابان با معترضانی روبهرو میشوند که شاکیاند از نگاههای ناپاکشان و مطرح کننده یک پرسش تاریخی: مگر خودت خواهر و مادر نداری؟
تعارف را کنار بگذارید
متاسفانه در کشور ما ناهنجاریهای اخلاقی که به خط قرمز اجتماع نزدیک است در لفافهای از تعارفها و ملاحظات پنهان میشود و حتی گاهی به طور کامل نادیده انگاشته شده و به جای واکاوی دقیق و ارائه راهکارهای علمی و مستند، راه سکوت مصلحتگرایانه و حتی انکار محجوبانه در پیش گرفته میشود. معضلی که در فرهنگ عامیانه به «چشمچرانی» مرسوم است هم از این اصل بری نبوده و نیست. این ضداخلاق اجتماعی آنقدر مذموم و نامقبول در میان عامه مردم است که اکثرا ترجیح میدهند حتی دربارهاش کمتر سخن به زبان آورند و از بیخ و بن نادیده بگیرند. نادیده انگاشتن آن البته به معنای فقدانش در جامعه نیست که قضا را ببین، فراوان است شوربختانه و پرشمار مردمانی از نوجوانان و جوانان گرفته تا میانسالان و حتی پیرمردان به آن مبتلا.
آماری از میزان نفوذ ضداخلاق چشمچرانی در میان اقشار مختلف جامعه خودمان در دست نیست اما یک مطالعه در انگلستان نشان داده مردها بهطور میانگین روزانه 43 دقیقه از وقت خود را صرف خیره شدن به جنس مخالف میکنند که این میزان برابر با 259 ساعت یا تقریبا 11 روز در سال است. جمع این زمان در فاصله بین هجده تا پنجاه سالگی یک مرد میشود بیش از 11 ماه و 11 روز یعنی یک مرد انگلیسی در این فاصله، نزدیک یک سال از عمرش را صرف کاری کرده که در فرهنگ ما اسمش «چشمچرانی» است.
مذموم از همه منظر
از منظر دین اسلام، نگاه کردن مرد به زن نامحرم چه با قصد لذت و چه بدون آن حرام است و نگاه کردن به صورت و دستها، اگر با قصد لذت باشد، حرام است، بلکه احتیاط واجب آن است که بدون قصد لذت هم نگاه نکنند و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است.
خداوند در آیه 30 سوره نور میفرماید: به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند. این برای آنها پاکیزهتر است و خدا به آنچه میکنند، آگاه است.
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نیز آمده است: درباره رابطه نامشروع برای هر عضوی از آدمی سهمی از زنا است؛ زنای چشم، نگاه کردن، زنای زبان، سخن گفتن و زنای گوشها، شنیدن حرام است.
استاد شهید مرتضی مطهری درباره چشمچرانی میگوید: فلسفه چشمچرانی جز این نیست که فرد با تمرکز نگاه، تخیلاتش را به خدمت میگیرد و در دنیای خیالات به هوسرانی میپردازد. بنابراین آنچه نگاه را لذتآفرین میکند، تخیلاتی است که فرد به وسیله نگاه در درون خود میپرورد.
یک اختلال رفتار عادتی
یک روانشناس، چشمچرانی را یک اختلال رفتار عادتی میداند که بر اثر استمرار و بتدریج در انسانها و بخصوص آقایان شکل میگیرد.
دکتر شکوه نوابینژاد توضیح میدهد: گاهی ممکن است یک فرد بر اثر عوامل مختلف از جمله نیازهای سنی و رشدی و کنجکاوی و علاقهاش به جنس مخالف بخصوص در سن بلوغ رفتاری را از خود بروز دهد که بعدها به صورت یک عادت مرضی درآید.
وی چشمچرانی را یک اختلال شناخته شده در میان افراد جامعه ذکر میکند و میگوید: کسی که نگاههای آنچنانی به دیگران را حق خود بداند و اصلا نگران تضییع حقوق دیگران نباشد یک بیمار است که باید هرچه زودتر درمان شود.
نوابینژاد با تاکید بر اینکه از منظر اجتماعی «چشمچرانی» یک پدیده بسیار زشت است، ادامه میدهد: در کشورهای پیشرفته این ناهنجاری را یک اختلال رفتاری شدید میدانند و فاعل آن مورد اعتراض و حتی تعقیب قانونی قرار میگیرد اما متاسفانه در کشور ما بیشتر مردم بیتفاوت از کنار این معضل اجتماعی میگذرند.
نوابینژاد درباره عوارض سوء چشمچرانی در جامعه میگوید: فردی که نگاهی آلوده دارد نهتنها برای مخاطب خاص خود که برای کل اجتماع ایجاد ناامنی کرده، آرامش و امنیت را از همه سلب میکند. چشمچران در اصل به حقوق دیگران تجاوز میکند.
این عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی تاکید میکند: هیچ صحنهای زشتتر و کریهتر از این نیست که مردی با وجود همراه داشتن همسرش نگاه ناپاک خود را بر چهره دیگر زنان بدوزد.
وی به زنانی که چنین ناهنجاری را در شوهران خود میبینند توصیه میکند که آنها را تشویق و ترغیب به مراجعه حضوری به روانشناس کنند و از سوی دیگر، شرط بگذارند تا زمانی که این سوءرفتار را در شوهر خود مشاهده کنند از همراهی با او در مکانهای عمومی سرباز خواهند زد.
چشمچرانی قابل درمان است
نوابینژاد با تاکید بر اینکه معضل چشمچرانی قابل درمان است، میگوید: افراد مبتلا به این عادت ناپسند در وهله اول باید بدانند که یک اختلال رفتاری عادتی در آنها تثبیت شده و در وهله دوم مطمئن باشند که میتوانند این عادت زشت را ترک کنند، اگرچه شاید این مهم در ابتدای راه اندکی مشکل بهنظر آید.
به گفته این روانشناس اگر فردی که نگاه خود را نمیتواند کنترل کند بدرستی توجیه شود که رفتار زشتی از او سرمیزند، میتواند با تقویت اراده و عمل به برنامههایی که پزشک برای ترک عادتش توصیه کرده، ترک عادت کند.
خانمها پاسخ ندهند، حتی با نیمنگاهی
نوابینژاد درباره سهم زنان در بروز این معضل اخلاقی و اجتماعی میگوید: اگر خانمی حتی با یک نگاه کوتاه پاسخ نگاهی آلوده را بدهد، نهتنها برای خودش ناامنی ایجاد کرده که فرد چشمچران را نیز جسورتر و گستاختر میکند.
این چهره ماندگار در رشته روانشناسی، به زنان توصیه میکند براساس ارزشهای دینی و ملی و با رعایت و حفظ حجب و وقار خود، جامعه را از آلوده و کریه شدن به یک ضدارزش مصون بدارند.
فرهنگسازی لازم است
در حالی که در ایران به عنوان یک کشور اسلامی ناهنجاری موسوم به چشمچرانی گاه بهوفور دیده میشود، اما بعضی از جوامع با وجود آزادیهای فردی بیشتر، با چنین معضلی کمتر دست به گریبان هستند که این خود جای تاسف و تامل دارد. نوابینژاد با تائید اینکه چشمچرانی در برخی فرهنگها متداولتر است، توضیح میدهد: در بعضی کشورها از کودکی به افراد آموزش میدهند که حق ندارند نگاه عمیق به دیگران بیندازند و اصولا در فرهنگشان چنین اجازهای صادر نمیشود. ضایع نکردن حقوق دیگران و پرهیز از تجاوز به حریم شخصی افراد جزو تربیتها و مسئولیتهای فردی در این جوامع است.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی توصیه میکند: در کشور خودمان هم باید از طریق رسانههای عمومی فرهنگسازی صورت بگیرد و افراد جامعه از کودکی چشمچرانی را ضدارزش بپندارند و در برابر کسانی که این ارزش را رعایت نمیکنند، حساسیت به خرج داده و واکنش مناسب نشان دهند.( جام جم)