غلبه بر افسردگی اصلاً کار آسانی نیست. وقتی طلاق پیش میآید، چیزی از
دست میرود. همیشه داشتن کسی که در این شرایط بدون قضاوت کردن شما کنارتان باشد بسیار
عالی است. یک متخصص روانشناس میتواند کمک شایانی به شما برای تحمل این درد بکند. اگر
تصور میکنید که دیگر نمیتوانید عملکرد سابق خود را در زندگیتان داشته باشید، یا
ممکن است به خودتان آسیب برسانید، دیگر هیچ شور و اشتیاقی به زندگی در خود نمیبینید
و وضعیتتان حتی با گذشت زمان بهتر نمیشود، حتماً باید با یک متخصص مشورت کنید.
کارهای بسیار زیادی به جز مشاوره وجود دارد. اول اینکه سعی کنید به خاطر
بیاورید که زندگیتان تغییر کرده است. این یعنی خیلی مهم است که سعی کنید مسائل مربوط
به گذشته را فراموش کنید. این ممکن است به این معنی باشد که کارهایی انجام دهید که
نشاندهنده این تغییر باشند: مثلاً کمدها را مرتب کنید، برنامههای جدید برای خودتان
بریزید، دوستیهای قدیمی را زنده کنید یا دوستیهای تازه برقرار کنید، سرگرمیهای جدید
برای خود پیدا کنید، و از این قبیل. در برخورد با درد احساسی، باید بتوانید فضای لازم
برای خودتان فراهم آورید که هر چه که لازم است را احساس کنید. یادتان باشد که همه این
حسها کاملاً طبیعی هستند و میگذرند.
خواندن کتابهای روانشناسی هم به شما کمک میکند بتوانید افکارتان را
جمع کرده و دوره التیام بهتری را سپری کنید. پیشنهاد من این است که به جای خواندن کتابهای
مختلف، یک کتاب خوب را بارها بخوانید. مدتی طول میکشد که بتوانید آنچه میخوانید را
با واقعیتی که برایتان اتفاق افتاده تطبیق دهید.
حد وسط را بگیرید. بااینکه دردناک است اما قابل تغییر است و همه چیز بهتر
خواهد شد. سعی در انکار اینکه زندگیتان خراب شده است باعث میشود مراحل اندوه و فقدان
خود را نتوانید طی کنید.
منبع: سایت مردمان