طفل گرچه زبان ندارد ولى ادراک میکند، و روحش در دوران کودکى اگر در
محل یا در حال معصیت برده شود، آن جرم و گناه او را نیز آلوده خواهد کرد؛ و اگر در
محل و یا حال ذکر و عبادت و علم برده شود، آن پاکى و صفا را به خود میگیرد.
داستان واقعه کربلا، داستان بسیار غامض و پیچیدهاى، عیناً مانند سکه
دو رو است: یک روى آن عشق و شور و نیل و فوز حضرت سید الشهداء علیهالسلام به آن عوالم،
و روى دیگر آن غصه و اندوه و عذاب و شکنجه و گریه است. اما کسى میتواند آن روى سکه
را تماشا کند که این رو را دیده و تماشا کرده و از آن عبور کرده باشد.
علامه طهرانی درباره استاد سلوکی خویش، مرحوم حداد بیان میکند: «حاج
سید هاشم حداد تربیت شده دست مبارک مرحوم حاج سید میرزا على آقاى قاضى بود. او میدانست
دست پروردهاش چیست، و درجات و مقاماتش کدام است، ایمان و عرفان او در چه حد اعلاى
از ارتقاء و سُمُو راه یافته است. من چه میفهمم؟ خبره و خریت این فن آن بزرگ مرد
الهى است.
من از حداد فقط عبادتى، توجهى، مراقبهاى، التزامی به دستورات شرع،
متانت، وقار، تمکین و صبر و تحمل و امثال ذلک را درمىیابم، ولى از منشأ و مصدر این
خصائص و آثار خبرى ندارم. من نورى را مشاهده میکنم …».
حاج سید هاشم حداد (۱۴۰۴ – ۱۳۱۸ ق)
از شاگردان سلوکی مرحوم علامه قاضی بود.
تاثیر پذیری اطفال از محافل نورانی
علامه طهرانی همچنین مینویسد: استادم سید هاشم حداد میگفت: براى احترام
کودکان نوزاد، خوب است قنداقه نوزادان را تا چند ماهگى در مجالس علم و محافل ذکر و
حسینیه و محال عزادارى که نام حضرت سید الشهداء(ع) برده مىشود ببرند؛ چرا که نفس
طفل همچون مغناطیس است و علوم و اوراد و اذکار و قُدوسیت روح امام حسین(ع) را جذب میکند.
همچنین توصیه میکرد: شما اطفال خود را در کنار اطاق روضه خوانى یا اطاق
ذکرى که دارید قرار دهید! علماء سابق این طور عمل میکردند زیرا آثارى را که طفل در
این زمان، کسب میکند تا آخر عمر در او ثابت مىماند و جزو غرائز و صفات فطرى وى میشود.
چرا که نفس بچه در این زمان، قابلیت محضه است؛ گرچه این معنىِ مهم و این سر خطیر را
عامه مردم ادراک نکنند.