هر چند توانایی تفکر خلاق به طور بالقوه و به نحو فطری در انسان
به ودیعه نهاده شده است اما ظهور آن مستلزم پرورش آن است.
روزنامه مردم سالاری: از ویژگی بارز انسان و محور اساسی حیات
او قدرت و اندیشه است. انسان در طول زندگی خویش هرگز از تفکر و اندیشه فارغ نبوده و
با نیروی تفکر صحیح، تصمیم گرفته و توانسته است به حل مسائل و مشکلات بپردازد و به
رشد و تعالی نایل گردد.
خلاقیت در کودکان
بنابراین تمام موفقیتها و پیشرفت های انسان در گرو اندیشه بارور
و پویا موثر اوست. خلاقیت زیباترین و شگفت انگیزترین خصیصه انسان است. غنا، پویایی
و بقای هر فرهنگ و تمدنی به خلاقیت مردمان آن بستگی دارد و این واقعیت را تاریخ بارها
به اثبات رسانده است.
از خلاقیت تعریفها و تعبیرهای مختلفی شده است. رایج ترین برداشت
و تعریفی که محققان از خلاقیت داشته اند، عبارتست از: ایجاد طرحی جدید با ارزش و متناسب.
خلاقیت دارای عناصر تشکیل دهندهای میباشد که اولین عنصر آن قلمرو
مهارت هاست که مربوط به استعداد آموزش و تجربه در یک زمینه خاص است و به عنوان مواد
اولیه محسوب می شود. زیرا برای این که افراد در یک حوزه خاص خلاق گردند باید دارای
مهارت لازم در آن زمینه باشند. عنصر دوم، مهارتهای تفکر خلاق است که باعث میشود افراد
بتوانند قلمرو مهارتهای خود را در راه جدیدی به کار اندازند که این مهارت با آموزش
و تجربه گسترش می یابد.
عنصر سوم، انگیزه است. انگیزه را می توان میل به کار به خاطر
همان کار دانست. اصولا انگیزه زمانی ایجاد می شود که شخص کار را جالب، جذاب و رضایت
آمیز ببیند و به انجام آن علاقه مند گردد. برای ظهور و تقویت خلاقیت در افراد باید
محل تقاطع این سه عنصر مشخص گردد. زیرا این محل تقاطع، ترکیب پرقدرتی است که شخص را
به سوی خلاقیت سوق می دهد.
هر چند توانایی تفکر خلاق به طور بالقوه و به نحو فطری در انسان
به ودیعه نهاده شده است اما ظهور آن مستلزم پرورش آن است. توین بی معتقد است ایجاد
فرصت برای پرورش خلاقیت برای هر جامعه به منزله مرگ و زندگی است (به نقل از تورسن)
بدین سبب اغلب جوامع مدتهاست برای شناسایی کودکان و نوجوانان خلاق و استفاده از شیوه
های آموزشی خلاق به برنامه ریزی جدی پرداخته اند.
در جامعه ما علی رغم دانستن نیروهای مستعد، توانایی های خلاق
هرز می رود علت اصلی این امر نامشخص بودن جایگاه خلاقیت و فقدان بستر رشد آن است. در
حالی که در جامعه رو به رشد و توسعه ما نیز توجه به این مساله نقش حیاتی دارد زیرا
برای نایل شدن به پیشرفت های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی به افراد مستعد و خلاق
نیازمند هستیم.
درباره ویژگی های کودکان خلاق مطالعات و تحقیقات زیادی به عمل
آمده است که برخی از ویژگی های شخصیتی کودکان خلاق عبارتند از:
کودک خلاق، باهوش است و با استدلال متقاعد می شود.
کودک خلاق، ذهنی حساس دارد و ابعاد جدیدی را می بیند مبتکر و
کنجکاو است.
کودک خلاق، در تفکر و قضاوتش استقلال رای دارد و تفکر او بیش
تر واگراست.
کودک خلاق، در کاری که می کند واقعا جذب می شود.
کودک خلاق، قدرت تخیل و حالت شک گرایی دارد.
کودک خلاق، خوش بین و امیدوار است.
کودک خلاق،اعتماد به نفس دارد و به طور خود جوش رفتار می کند.
کودک خلاق، در تجزیه و تحلیل کردن مطالب و خلاصه کردن آنها مهارت
دارد.
کودک خلاق، در کشف روابط جدید، دوباره سازی و سازمان دهی مجدد
مهارت دارد.
کودک خلاق، شکیبا و پی گیر، پایدار و تسلیم ناپذیر است.
کودک خلاق، در جهت خلاف رودخانه شنا می کند و نا هم نوایی اجتماعی
دارد.
کودک خلاق، ذهنی باز و تفکری انتقادی دارد و می پرسد چرا؟ برای
چه؟ چه طور؟
کودک خلاق، انعطاف پذیر و تغییرپذیر است و راه های گوناگون را
می آزماید و تجربه می کند.
کودک خلاق، پشتکار و مداومت دارد و سخت کوش است.
کودک خلاق، از اراده قوی و انگیزه بالای درونی برخوردار است.
کودک خلاق، فکری سیال دارد و از نوآوری استقبال می کند و شوخ
طبع است.
کودک خلاق، ریسک پذیر است و اهل خطر کردن و ماجراجویی است و
نگران شکست های احتمالی خود نیست.
کودک خلاق، علاقه زیادی به نقاشی و ترسیم افکار و ایده های خود
و به فعالیت های هنری دارد.
کودک خلاق، غالبا ایده ها و راه حل های بیش تری نسبت به سایر
هم کلاسی های خود پیشنهاد می کند.
در تحقیقات متعددی ثابت شده است ظهور خلاقیت با موقعیت خانوادگی
ارتباط نزدیک دارد. متخصصان معتقدند میزان خلاقیت را می توان با ایجاد محیط مناسب خانوادگی
افزایش داد.
با توجه به این که دوران کودکی حساس ترین مرحله در رشد خلاقیت
است، خانواده به عنوان بنیادی ترین عنصر در شکل گیری خلاقیت می باشد.
موانع خلاقیت در محیط خانواده
۱) تاکید
بیش از حد والدین بر هوش و حافظه کودک
۲) ایجاد
رقابت میان کودکان
۳) تاکید
افراطی بر جنسیت کودک
۴) قراردادن
قوانین خشک و دست و پاگیر در منزل
۵) عدم آشنایی
والدین با مفهوم واقعی خلاقیت
۶) انتقاد
مکرر از رفتارهای کودک
۷) بیهوده
شمردن تخیلات کودک
۸) عدم شناسایی
علائق درونی کودک
۹) عدم وجود
حس شوخ طبعی در محیط منزل
۱۰) تحمیل
نقش بزرگسال به کودک