چند بار تا به
حال به فکر افتادهاید: «این شغل مرا خواهد کشت؟» حقیقت این است که ممکن است حق
داشته باشید. شغل فرد، چه بد چه خوب، نقشی اساسی در سلامت روانی و جسمی او ایفا میکند.
منافع یا مضار
متعددی که شغل میتواند برای سلامت فرد داشته باشد، را بررسیهای گوناگون در سراسر
جهان نشان دادهاند. در اینجا به 8 شیوهای که شغل شما، از جمله تصمیم شما به حفظ
یا ترک کردن آن، از راه آنها بر سلامت شما اثر میگذارد، میپردازیم:
1. بازنشستگی زودرس: بسیاری از مردان حسرت دوران بازنشستگی که در آن به
استراحت، تفریح و مسافرت بپردازند، را میخورند، اما شاید به نفعشان باشند که پیش
از پایان دادن به دوران کاریشان در این باره تامل کنند. یک بررسی بوسیله
پژوهشگران اتریشی نشان داد مردانی که زود بازنشست میشوند، در معرض خطر بالاتر
مردن پیش از 67 سالگی هستند. بر اساس این پژوهش این پیامد را میتوان به عادت
منفی بهداشتی که مردان بازنشسته به آنها روی میآورند، مانند سیگارکشیدن، خوردن به
شیوه ناسالم و ورزش نکردن نسبت داد. این پژوهشگران گزارش کردند: «ما دریافتیم که
کاهش سن بازنشستگی باعث افزایش قابل توجه در مرگ زودرس در مردان، اما نه در زنان،
میشود. هر سال اضافی در بازنشستگی زودرس باعث افزایش خطر مرگ زودرس به اندازه 4/2
درصد میشد.»
2. ادامه دادن به شغلی که از آن متنفرید: ادامه دادن به شغلی که متنفرید
نه تنها سلامت روانی بلکه سلامت جسمی شما را هم به خطر میاندازد. پژوهش منتشر شده
در ژورنال «روابط انسانی» نشان میدهد که کارمندانی به خاطر الزامات یا نبود گزینههای
شغلی مطلوب دیگر در سازمانها باقی میمانند، با احتمال بیشتری نسبت به کارمندان
دیگر ممکن است دچار مشکلات سلامت جسمی مانند فرسودگی، استرس و خستگی مفرط شوند.
آلکساندرا پاناچیو، استادیار دانشگاه کونکوردیا در مونترآل، که این پژوهش را انجام
داده است، میگوید: «ممکن است علت این باشد که در نبود پیوند عاطفی با آن سازمان،
کار در یک سازمان بر اساس الزام به صورت نوعی ادای دین تجربه میشود، نبود
خودمختاری فرد را در درازمدت از لحاظ عاطفی فرسوده میکند.»
3. اضافه کاری: یک ضربالمثل قدیمی میگوید اندکی کار سخت هیچکس را نکشته
است، اما پژوهش نشان میدهد که این گفته ممکن است درست نباشد.یک بررسی در اروپا
نشان داده است که اضافه کاری ممکن است برای قلب کارمندان ضرر داشته باشد. بر اساس
این بررسی افرادی که دست کم 10 ساعت در روز کار میکردند نسبت به افرادی که اضافه
کاری نمیکردند، 60 درصد بیشتر در معرض مشکلات مربوط به قلب مانند مرگ ناشی از
بیماری قلبی یا حمله قلبی غیرمرگبار بودند. گوردون مکاینس، استاد داروشناسی
بالینی در گلاسکو اسکاتلند در این باره میگوید:«پزشکان باید از خطرات اضافه کاری
آگاه باشند و علائمی مانند درد قفسه سینه را جدی بگیرند، عوامل شناخته شده خطرساز
برای بیماری قلبیعروقی را تحت نظر داشته باشند و درمان کنند، و تغییرات مناسب در
سبک زندگی را توصیه کنند.»
4. رفت و آمد با وسایل نقلیه: خود عمل رسیدن به سر کار ممکن است بر سلامت
کارمند را موثر باشد. یک بررسی که در ژورنال BMC Public Health منتشر
شده است، نشان میدهد کارمندانی که با اتوبوس، قطار یا ماشین به سر کار میروند،
نسبت به آنانی که پیاده یا با دوچرخه به سرکار میروند، ممکن است بیشتر در معرض
تاثیرات منفی بر سلامتشان باشند. این پژوهش نشان میدهد که کارمندانی که با وسیله
نقلیه موتوری به سر کار میروند، موارد بیشتری از اختلال در سلامت عمومی را تجربه
میکنند که به افزایش دوره غیبت آنها از محل کار میانجامد. اریکه انسون، از
دانشگاه لاند در سوئد، یکی از این پژوهشگران، میگوید:«به طور کلی افرادی که از
ماشین یا وسائل نقلیه عمومی برای رفتن به سر کار استفاده میکنند، در مقایسه
افرادی که پیاده یا با دوچرخه به سر کار میرود (رفت و آمد فعال)، دچار استرس
بیشتر، کیفیت خواب بدتر و فرسودگی بودند و با مشکلات بهداشتی بیشتری درگیر بودند.»
5. چرت بعدازظهر: مانع شدن کارمندان از چرت زدن معمول در بعدازظهرها، کاری
که در اغلب مشاغل انجام میشود، ممکن است به مشکلات قلبی بینجامد. یک بررسی منتشر
شده در ژورنال آرشیوهای طب داخلی نشان داد که نیم ساعت چرت زدن در روز سلامت قلب
را بهبود میبخشد و به پیشگیری از بیماری مرگبار قلبی عروقی کمک میکند. بر اساس
این پژوهش، مردان مشغول به کار، بدون توجه که شمار چرت زدنها یا مدت آنها چقدر
باشد، بیشترین سود را از این چرتزدنهای کوتاه روزانه میبرند، و نسبت به مردانی
که چرت نمیزنند، 64 درصد در معرض کمتر مرگ ناشی از بیماری قلبی هستند. این
پژوهشگران میگویند؛ چرت زدن از طریق کاهش استرس ممکن است سلامت قلب را بهبود
بخشد. این بررسی پژوهشهای قبلی را تایید میکند که نشان میدهند میزان مرگ و میر
ناشی از بیماری قلبی کشورهایی که چرت میانه روز در آنها رایج است، مانند کشورهای
حوزه مدیترانه و آمریکای لاتین، پایین تر است.
6. دوستان در محل کار: در حالی که ثابت شده است که افرادی که زندگی
اجتماعی فعالتری دارند، بیشتر عمر میکنند، این امر درباره کارمندان در محیط کاری
نیز صدق میکند. بر اساس پژوهش منتشر شده در مجله Health Psychology کارمندانی
به حمایت شخصی همکارانشان در محل کارشان اطمینان دارند، با احتمال بیشتری طول عمر
درازتری خواهند داشت. پژوهشگران سوابقبهداشتی بزرگسالانی را که در طول دو دهه به
طور میانگین 8.8 ساعت کار میکردند، پیگیری کردند. ه افرادی که گزارش کرده بودند
حمایت اجتماعی چندانی در محل کار ندارند، با احتمال دو برابر ممکن بود در طول این 20
سال مرده باشند. در طول این بررسی 53 نفر فوت کردند؛ اغلب این افراد ارتباط
اجتماعی چندانی با همکارانشان نداشتند.
7. تملق گفتن از رئیس: تملق گفتن کارمندان از رئیس بسته به اینکه چگونه
انجام شود، ممکن است به سلامت روانی آنان کمک کند یا به آن آسیب برساند. یک بررسی
منتشر شده در ژورنال«مطالعات مدیریت» نشان میدهد حرفهایهای هشیار نسبت به خط
مشقهای سازمانی که از چاپلوسی برای رئیسشان به عنوان روشی برای تقویت موقعیتشان
در اداره استفاده میکنند، ممکن است از استرسی در امان بمانند که کارمندانی که
نسبت به رفتارشان در محل کار هشیار نیستند، تحمل میکنند. این پژوهش نشان میدهد
که احساس طردشدگی که ممکن است به تنش شغلی، فرسودگی عاطفی و افسردگی بینجامد، را
اغلب میتوان استفاده هوشمندانه مهارتهای معاشرت در اداره خنثی کرد. پژوهشگران در
دانشگاه درکسل که این بررسی را انجام دادهاند میگویند؛ نکته اصلی این است که
کارمند تا چه حدی در درک زبان بدن و اشارات چهره همکارانش مهارت داشته باشد.
کارمندی که زیرکی سیاسی ندارد، در واقع ممکن است با تملق گفتن وضعیت خودش را بدتر
کند.
بیکاری درازمدت
در مقابل مواردی
که در بالا ذکر شد، خود داشتن شغل ممکن است برای سلامتی عاطفی فرد خوب باشد. یک
پژوهش اخیر درباره منافع روانی اشتغال و تاثیر بیکاری نشان دادهاند که بیکاری
درازمدت ممکن است باعث تشدید مشکلات بهداشت روانی شود.
این بررسی نشان
میدهد که افرادی که بیش از 25 هفته در سال گذشته بیکار بودند، با احتمال بیشتری
نسبت به افراد مشابه مشغول به کار ممکن است برای اولین بار مشکلات بهداشت روانی را
تجربه کنند. این پژوهشگران این یافتهها را به حس هدفمندی ناشی از کار کردن مربوط
میدانند. آرتور گلداسمیت، استاد اقتصاد در دانشگاه واشنگتن در این باره میگوید:
«هنگامی که افراد در معرض بیکاری درازمدت قرار میگیرند، به طور واضحی احساس میکنند
که از استفاده از تواناییشان برای کسب معاش و مراقبت از خانوادهیشان درماندهاند
و نگران آیندهشان هستند..(روزنامه سپید)