اضافه وزن، نداشتن تناسب اندام و مشکلات ظاهری روحیه و اعتماد به نفس افراد را پایین میآورد و این مساله میتواند به اضطراب و افسردگی منجر شود و انزوا و گوشهگیری فرد چاق را به دنبال داشته باشد. این مشکل بهخصوص در کودکان و نوجوانان دیده میشود و اثر نامطلوبی بر رشد روحی-روانی آنها میگذارد.
در این مطلب به سراغ زنانی رفتیم که چاق هستند و از چاقی خود ناراضیاند، اما بیشتر به خاطر نگاهها و حرفهای مردم، دوست، آشنا، خانواده و فامیل. دغدغهای جز این ندارند که دست به هر کاری بزنند تا بتوانند لاغر شوند. از رژیمهای سنگین و ورزشهای مختلف گرفته تا پرداخت هزینههای بالا به پزشکهای مختلف و تن سپردن به تیغ جراحی.
به خاطر نگاه مردم ایران نمیمانم
تا چاق نباشید آدمهای چاق را درک نمیکنید. سخت است وقتی در خیابان راه میروید از کسانی که از کنارتان رد میشود دائم حرفهای ناراحتکننده بشنوید. آدمهای چاق، دغدغههای مخصوص به خودشان را دارند. مخصوصا آنهایی که احساس میکنند زیر نگاه مردم در حال له شدن هستند. برای همین بعضی از آنها حتی جرات نمیکنند از خانه بیرون بیایند یا در مهمانیها شرکت کنند.
مرجان از همین دسته دخترهایی است که به خاطر چاق بودنش ترجیح میدهد در خانه بماند. ۲۵ سالش است و ۹۸ کیلو وزن دارد. میگوید آنقدر از نگاه مردم و حتی اطرافیانش بیزار است که تنهاییاش را به همهچیز ترجیح میدهد.
بیشتر ماههای سال را در ایران نیست و به خارج از کشور میرود:«نگاه مردم را دوست ندارم، برای همین بیشتر ماههای سال را در ایران نمی مانم. وقتی خارج از ایران هستم به این باور میرسم که واقعا یک آدم معمولی هستم. برای همین در آنجا احساس آرامش میکنم».
جراحی کردهام؛ اما هنوز راضی نیستم
وقتی پای حرفهای سهیلا مینشینیم، میگوید دائم خودش را با بقیه آدمها مقایسه میکند. ناراحت است که چرا نمیتواند مانند آدمهای عادی که وزن نرمال دارند لباس بپوشد. ۸۳ کیلو وزن دارد و بیشتر از همه از پاهایش ناراضی است.
حتی با وجود آنکه سالها در آمریکا زندگی کرده، در آنجا هم نتوانسته با این مشکل کنار بیاید، برای همین به ایران برگشته و خودش را به تیغ جراحی سپرده: «وقتی به پاهایم نگاه میکنم از خودم بدم میآید. به دورههای دوستانه که میرفتم، دوستانم پزشکان و باشگاههای مختلف به من معرفی کردند. بالاخره دو سال پیش پاهایم را جراحی کردم اما باز هم از عملم راضی نیستم و پاهایم خیلی چاق و کوتاه به نظر میآیند».
خواستگارانم میگویند چاق هستم
اینکه ایدهآل مردهای امروز، زن های لاغراندام هستند برای دخترهایی که چنین شرایطی را ندارند اتفاق خوشایندی نیست. خیلی از پسرها وقتی میخواهند همسر آینده خود را انتخاب کنند، یکی از معیارهای خود را این موضوع قرار می دهند و حتی شده دختری تمام ویژگیهای یک همسر خوب را داشته باشد اما به خاطر چاق بودنش انتخاب نمیشود.
سیما ۳۵ سال سن دارد و میگوید خیلی از خواستگارانش را با وجود تحصیلات بالا و خانواده خوب، اما به خاطر وزن بالا از دست داده است: «خیلی حس بدی است وقتی بشنوید یک نفر شما را به خاطر وزن بالایی که دارید انتخاب نکند. همه آدمها مثل هم نیستند، من خیلی برای لاغر شدنم تلاش کردم و حتی به خاطر غذا نخوردن راهی بیمارستان شدم اما چاقی ما ژنتیکی است و تلاشهای من برای لاغری بی فایده است».
او ۹۳ کیلو وزن دارد و با خنده از زمان قاجار حرف میزند که در آن دوره زن چاق بیشتر مورد پسند بود: «چند وقت پیش در سایتی میخواندم که زمان قاجار زنهای چاق ایدهآل مردها بودند. حتی عکس حرمسرای ناصرالدین شاه را هم گذاشته بود که نشان میداد همه زنها خیلی چاق بودند».
برای اینکه لاغر شوم همه کار کردهام
مونا از آن دسته آدمهایی است که به قول بعضیها وقتی آب میخورد هم چاق میشود. برای همین چندین میلیون تومان خرج کرده است تا بتواند وزنش را کم کند. حتی نیمی از معدهاش را برداشته و ساکشن هم کرده: «کم سن و سال که بودم و در خیابان راه میرفتم به من میگفتند بهتر است به پایم نخ وصل کنم و مثل بادکنک در هوا معلق شوم. در آن لحظه دلم میخواست زمین دهان باز کند و مرا به داخل بکشد. الان از یک دختربچه هم کمتر غذا میخورم اما باز هم بیفایده است و وزنم کم نمیشود».
او می گوید تا الان که ۳۰ سال سن دارد همه راههای لاغری را امتحان کرده اما هنوز نتوانسته وزناش را از ۸۰ کیلو کمتر کند.
مطالب مرتبط:
زنان چاق از دغدغههایشان می گویند-قسمت دوم