«تجاوز» واژهای است که بار منفی زیادی دارد. وقتی صحبت از «تجاوز جنسی» به میان میآید این کلمه بار منفی بیشتری پیدا میکند. اگر پای درددل فردی که قربانی تجاوز یا آزارجنسی شده بنشینید، او این اتفاق را دردناکترین تجربه زندگی خود میداند طوری که انگار قرار نیست هیچوقت آن را فراموش کند و همیشه با آن درگیر است. بخشی از این احساس دردناک مربوط به حسی است که این فرد از جامعه میگیرد و بخشی از آن خشونتی است که به زنانگی فرد اعمال شده است. شاید آرزوی رسیدن به روزی که هیچ متجاوز جنسی در آن وجود نداشته باشد محال به نظر برسد اما آشنایی با تمام مشکلاتی که این قربانیان متحمل میشوند و راهکارهای درمانی و البته پیشگیرانه بدون شک سودمند است.
دکتر بهنام اوحدی، روانپزشک در مورد پیامدها و راههای درمانی این اتفاق توضیح میدهد.
عوارض کوتاهمدت تجاوز جنسی
تجاوز به عنف معمولا دو نوع عارضه در پی دارد، عارضه زودهنگام و عارضه دیرهنگام. از مهمترین عوارض زودهنگام میتوان به حالت شوکی که در فرد ایجاد میشود، اشاره کرد. او حالت ناراحتی شدید و بهتزدگی دارد. احساس طرد شدن از اجتماع و این فکر که به دلیل گناه نکرده مورد تحقیر و تنبیه قرار گرفته است و معمولا با برخورد نامناسب گروههای پزشکی و پیراپزشکی اورژانس و حتی پلیس میتواند تشدید شود. او این احساس را دارد که چهبسا بهخاطر ظاهر و پوششی که داشته متجاوز به این عمل ترغیب شده است. به این ترتیب احساس عذاب وجدان فرد چند برابر میشود.
قربانیان آزارهای جنسی چطور میتوانند از آسیبهای بعد از تعرض دور بمانند؟
یکی از مهمترین عوارضی که بلافاصله بعد از حادثه بروز میکند، حالت اختلال استرس بعد از حادثه یا PTSD است، به نحوی که فرد صحنههای تجاوز را دوباره فلشبک میزند، آنها را دوباره تجربه میکند و حتی گاهی حالت دفاعی شدید پیدا میکند. در این وضعیت او کنارهگیری میکند و دلش میخواهد کسی او را نبیند و با او صحبت نکند، ضمن آنکه فعالیتهای سیستم عصبیاش زیاد میشود، یعنی پاسخش به محرکهای محیطی مانند صدا و نور افزایش مییابد. او نمیتواند به کسی اعتماد کرده یا با شخصی ارتباط برقرار کند. در این حالت ممکن است به خودکشی و مرگ فکر کند و آرزوی مردن داشته باشد. اگر زمینه مشکلات روانی در او دیده شود این احتمال وجود دارد که دچار افسردگی شیدایی یا همان افسردگی دوقطبی شود. توهمهای شنوایی و بینایی، هذیان، خندههای بیمعنی، خشم بیجهت و… از عوارض دیگر این اتفاق است.
بدبینی نسبت به جنس مخالف
فردی که مورد تجاوز قرار گرفته در طولانیمدت نسبت به رابطه جنسی حس بدی پیدا میکند و از آن متنفر میشود. دردهای آمیزشی و تنفر از جنس مرد و بدبینی به جنس مخالف از دیگر عوارض تجاوز است. او سعی میکند از مردها دوری کرده، حتی شماره تلفناش را عوض کند یا مسیر رفت و آمدش را تغییر دهد. در طولانیمدت قابلیتهای جنسی این فرد از بین میرود و اختلال استرس پس از حادثه و افسردگی در او مزمن میشود. افسردگی مزمن میتواند با توهم و هذیان همراه باشد. دردهای جسمانی و شبهجسمانی در این فرد زیاد میشود. درواقع علائم روانی او تبدیل به علائم جسمانی میشود. قربانی تجاوز مدام به این فکر میکند که در این موضوع مقصر است و خودش را سرزنش و نکوهش میکند و میگوید «کاش آنجا نبودم یا بیشتر مقاومت میکردم».
پنهانکاری ممنوع
برخی قربانیان در مورد این موضوع حرف نمیزنند غافل از اینکه این پنهانکاری عوارض را شدیدتر میکند. گاهی مددکاران و پرستاران یا حتی پلیس به این افراد توصیه میکنند این مشکل را پیگیری نکنند چون ممکن است مزاحم پیدا کنند، غافل از اینکه فرد باید درمان شود. این کار باعث میشود فرد در این باره با کسی صحبت نکند، برونریزی احساسات نداشته باشد، خطاهای شناختیاش در رواندرمانی اصلاح نشود و نتواند دارودرمانی کند. همه اینها باعث میشود عوارض ژرفتر و گستردهتر شده و احتمال خودکشی و دگرکشی بالا رود.
گروه درمانی مفید است
اگر قربانی، جلسات رواندرمانی و دارودرمانی را به خوبی و منظم انجام دهد امکان بهبود کامل وجود دارد. متاسفانه در کشور ما جلسات گروهدرمانی برای خانمهای آسیبدیده وجود ندارد درحالیکه این روش درمانی بسیار کارآمد است و میتواند روند درمان را تسریع کند. بهطور کلی در مدت 8 تا 18 ماه گروه درمانی نتایج شگرفی بههمراه دارد.
بهپرسشهای دیگران جواب ندهید
اگر فردی از اطرافیان بخواهد درباره این موضوع با قربانی صحبت کند، او باید بگوید تمایلی به صحبت کردن در این باره ندارد. او باید متذکر شود که این مسئله خصوصی است و اگر برای او احترام قائل هستند، باید اجازه دهند در محیط درمانی و با درمانگر درباره این مسئله صحبت کند. توجه داشته باشید که درمانگر فرد باید حتما همجنس قربانی باشد چون اگر جنس مخالف باشد میتواند برای فرد آسیبزا باشد.
درستترین اتفاق، درمان است
بدون شک تجاوز بدترین اتفاقی است که میتواند برای یک فرد رخ دهد. طبیعی است که بعد از این پیشامد فرد قربانی مشکلات مختلف روانی پیدا کند بنابراین اولین اقدام بعد از حادثه مراجعه به روانپزشک و متخصص زنان و زایمان است. اگر درمان انجام نشود این موضوع تا سالها میتواند فرد را آزار دهد و زندگیاش را تحتالشعاع قرار دهد.
خانوادهها حمایت کنند
در این پیشامد افراد خانواده باید تحت هدایت روانپزشک به فردی که مورد تجاوز قرار گرفته کمک کنند. آنها در خانه به هیچ وجه نباید در مورد این موضوع صحبت کنند بلکه باید سعی کنند محیط آرامی برایش فراهم کنند تا لذت ببرد. باید به فکر سرگرمیهایی باشند که او را از موضوع جدا کند. خانوادهها باید مراقب باشند فرد داروها را مصرف کند و در عین حال آنها را از دسترساو خارج کنند تا ناگهان اوردوز نکند. اگر فرد خودش بخواهد با خانواده صحبت کند بهتر است به او گوش دهند و این اطمینان را ایجاد کنند که این مشکل ممکن است برای هرکسی پیش بیاید، در این اتفاق او نقشی نداشته، دست خداوند و طبیعت قصد تنبیه او را نداشته و این صرفا یک تصادف است.
زود ازدواج نکند
دختری که مورد تجاوز قرار گرفته است حداقل دو تا سه سال نباید به ازدواج فکر کند. درصورتیکه فرد قصد ازدواج داشته باشد لزومی ندارد این موضوع را با همسر آیندهاش مطرح کند چون بسیاری مواقع پیش میآید که شوهر به همسر سرکوفت میزند و او را متهم میکند به اینکه خودش هم در این موضوع نقش داشته است. حتی ممکن است بعد از مدتی مرد بهاصطلاح غیرتی شده و همسرش را طلاق دهد. در کشور ما برخی از خانمهایی که مورد تجاوز قرار میگیرند بعدها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از طرف همسرشان پس زده میشوند.
منبع: مجله ایده آل
مطلب مرتبط: