پیشرفتهای مهم هیپنوتیزم در سال ۱۸۴۲ میلادی، توسط «جیمز برید» انجام شد، هر چند برخی «آنتوان مسمر» را پدر هیپنوتیزم میدانند.
هیپنوتیزم که به دو گونه «خودهیپنوتیزم» و «دگرهیپنوتیزم» قابل اجراست، میتواند در درمان بسیاری از ناراحتیهای روانی مفید باشد، بویژه در هنگام خودهیپنوتیزم که شخص میتواند بوسیله تلقین، تغییرات مثبتی را در کردار و روحیات خود پدید آورد. هیپنوتیزم برای درمان تعدادی اختلالات فیزیولوژیک، روانشناختی، کاستن اضطراب و نیز در عملهای پزشکی و دندانپزشکی، رفع بیماریهای نظیر آسم، تهوع ناشی از شیمی درمانی، و مدیریت درد مورد استفاده قرار میگیرد.
استفاده از هیپنوتیزم برای حل مشکلات عاطفی – هیجانی بیش از همه بحث برانگیز بوده و طرفداران استفاده «تراپوتیک» از هیپنوتیزم میگویند که این کار به روان درمانگران اجازه میدهد تا خاطرات واپس راندهای را که در پشت پرده مشکلات روانشناختی قرار دارند، کشف کنند.
***
چالشهای علم هیپنوتیزم و موارد کاربردی و اطمینان بخش آن
از علم هیپنوتیزم در هر کاری میتوان به عنوان یک ابزار کمکی استفاده کرد، اما در اصل از این علم برای ارتقا و بهسازی مسایل روانی و نه تخریب آن بهره برداری میشود. هیپنوتیزم یک دانش روان درمانی است، اصل، اساس و پایه این علم آن است که بتوانیم، فرد را از خودآگاه خود به سطح پایین تری از هوشیاری آورده و وی را وارد بخش ناخودآگاه کنیم.
رفع مشکلات اعصاب و روان
هیپنوتیزم به رفع مشکلات اعصاب و روان افراد کمک میکند. دکتر «آنتوان مسمر» اتریشی که بنیانگذار و کاشف علم هیپنوتیزم در دنیا است، طب علمی را کنار گذاشت و طب هیپنوتیزمی را در درمان مشکلات اعصاب و روان و در خصوص کاربرد هیپنوتیزم برای دستیابی به مجهولات مورد استفاده قرار داد.
خاصیت این علم در روان درمانی است و به ندرت افرادی پیدا میشوند که وقتی وارد ناخودآگاه خود میشوند، براساس یک زمینه استعدادی خاص، میتوانند به سووالاتی که برای ما مجهول است، پاسخ دهند که البته پیدا کردن این افراد کار سادهای نیست.
بسیاری از مردم درباره علم هیپنوتیزم بینش درستی ندارند
هیپنوتیزم به عنوان یک فاکتور، وسیلهای ثابت و مشخص است اما تاثیر آن در افراد مختلف براساس ساختار جسمی و روانی آنها و میزان درگیری روانی افراد با یک مشکل، متفاوت است.
هیپنوتیزم در اثر ایجاد تمرکز و کانونی کردن ذهن یک فرد به یک مساله، انجام میشود و این در حالیست که بسیاری از مردم نسبت به این علم بینش درستی ندارند و ممکن است در برخی موارد آن را زیر سووال ببرند.
ترک اعتیاد با هیپنوتیزم
درمان اعتیاد از طریق هیپنوتیزم امکانپذیر است اما در مورد معتادان سه مساله مهم زمان، نوع اعتیاد و شخصیت روانی فرد حائز اهمیت و توجه است. باید در نظر داشت، اعتیاد مسالهای نیست که بتوان نسخه واحدی برای درمان آن پیچید، زیرا در افراد و شخصیتها حتی در مسایل عادی متفاوت است.
در موضوع ترک سیگار نیز مواردی بوده که با یک جلسه هیپنوتیزم، فرد سیگار را ترک کرده در حالی که پیش از این یک بسته سیگار مصرف میکرده است، اما در مورد فردی بعد از ۱۰ جلسه هیپنوتیزم، اعتیاد به یک بسته کامل در روز به سیگار را به نصف پاکت کاهش داده است.
اعتراف گیری از مجرمان با هیپنوتیزم وجه قانونی ندارد
اعتراف گیری از مجرمان با هیپنوتیزم وجه قانونی ندارد و در قوانین جزائی دنیا، چنین روشی فاقد صلاحیت است. اینکه از مجرم از طریق هیپنوتیزم اعتراف گرفته شود که دزدی کرده یا آدم کشته، در دادگاه محکمه پسند نیست، بر این اساس استفاده از آن در جایی که محکمه پسند نیست، ضرورت و کاربرد ندارد. البته استثنا در همه جا وجود دارد، اما نمیتوان استثنا را به عنوان یک قانون قبول کرد، زیرا هیپنوتیزم در روان درمانی و ارتقا روان تاثیرگذار است و ارزش و اعتبار علمی آن در همین زمینه است.
استفاده از هیپنوتیزم، علمی که در چارچوب قوانین روانشناسی قرار دارد، برای گرفتن اعتراف از محکومان یا اینکه گمشدهای را بیابیم یا از غیب و مجهولات خبر دهیم، کارایی نخواهد داشت.
هیپنوتیزم و درمان بیماریهای روانی
تاثیر این علم در بیماریهای روانی به جز بیمارهای روانی سنگین، اثربخش است؛ به عنوان مثال در بیماریهای روانی مثل پارانویا و اسکیزوفرنی، کمتر اثربخش است بویژه در مورد پارانویا که احساس خود بزرگ بینی ایجاد میشود، اثربخش نخواهد بود.
در مورد بیماری اسکیزوفرنی از نظر پزشکی درمانهایی وجود دارد تا حالات بیمار گونه کنترل شود. علم هیپنوتیزم برای آرامش بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی کمک کننده است، نه اینکه منجر به درمان قطعی شود.
منبع: ایرنا
مطلب مرتبط:
هیپنوتیزم برای لاغری موثر است؟
تاثیر طب سوزنی و هیپنوتیزم در زایمان چگونه است؟