متقاعد کردن یک خانواده برای تأیید و انجام آزمایش ثانوی مرگ مغزی و تشخیص آن، نه تنها کاری غیرضروری خواهد بود، بلکه ممکن است احتمال موافقت خانواده برای اهدای اعضای بدن عضوی از خانوادهشان که فوت کرده هم کاهش یابد.
نه تنها انجام آزمایش دوم برای مرگ مغزی هیچ دلیل یا مدرک خاصی به آزمایش اول اضافه نمیکند، بلکه تا به حال دیده نشده که بیماری بین آزمایش اول و دوم بخواهد عملکرد مغزی خود را بازیابد. از طرفی این طولانی شدن زمان انتظار ممکن است خانوادهها را جهت موافقت برای اهدای اعضای آن فرد بیانگیزه کند.
حدود ۲۳ درصد از خانوادهها با اهدای عضو فرد از دستدادهی خود موافقت نمیکنند، این رقمی وقتی مدت زمان انتظار تا ۴۰ ساعت میرسد، به ۳۶ درصد افزایش مییابد. البته جالب است بدانید عکس این مطلب هم صادق است. یعنی وقتی این زمان انتظار برای تشخیص آزمایش دوم جهت صحت مرگ مغزی طولانی شود، رضایت برای اهدای عضو از ۵۷ درصد به ۴۵ درصد کاهش مییابد.
اگرچه این تحقیق بر آن نیست تا علت این امتناع یا مخالفت را بررسی کند، برای بسیاری از خانوادهها انتظار برای آزمایش دوم به لحاظ احساسی و عاطفی بسیار خستهکننده و توأم با اضطراب است که بخواهند پی ببرند آیا عزیزشان زنده مانده یا باید او را مرده بپندارند.
علت مرگ ۱۲ درصد از بیمارانی که دچار مرگ مغزی شدند ایست قلبی بوده در حالیکه خانوادهی آنها در انتظار انجام آزمایش دوم و یا نتایج بعد از آن و تأیید صحت وضعیت بیمار بودند و این مسئله باعث شده که بیمار شرایط لازم برای اهدای عضو نداشته باشد.
دکتر لاتسبدر در اینباره میگوید: آزمایش دوم چیزی به واقعیت و اصل ماجرا اضافه نکرده و میتوان گفت تاثیرات منفی یا آزاردهندهای هم دارد از جمله اضطراب و اندوه طولانی برای خانوادههایی که میخواهند ببینند آیا عزیزشان مرده یا زنده میماند.
(منبع: allhealthsite)
کدام نوع سکته مغزی بیشتر سبب مرگ می شود؟