بچههایی که دچار آسیب ضربهای مغز (TBI) هستند، نسبت به بچههایی که این آسیب به نقاط دیگری از بدنشان وارد شده، اشتباهات بیشتری در دقت و تمرکزشان رخ میدهد و واکنشهایشان هم طولانیتر است.
مشکلات تمرکزی در بزرگسالان معمولا بعد از آسیب ضربهای مغز رخ میدهد. دکتر مارش کونیگز طی تحقیقی، ۱۱۳ بچهی ۶ تا ۱۳ سالهای که دچار آسیب ضربهای مغز شده بودند و نیز ۵۳ بچهای که آسیبهایی به سایر نقاط بدن به جز سرشان وارد شده بود در دو گروه با هم مقایسه کرد.
حدود یک سال و نیم بعد از این آسیب، والدین و معلمان میزان مشکلات تمرکزی این بچهها را سنجیدند و مشکلات درونی نظیر تشویش و دلهره و نیز مشکلات بیرونی مانند پرخاشگری را در بچههایی که به آسیب ضربهای مغز دچار شده بودند بیشتر دیدند. در گروهی که دچار آسیب ضربهای مغز بودند، نسبت به گروه دیگر، میزان واکنشها کندتر و آهستهتر بود.
انواع و اقسام مشکلات روزمرهی زندگی که به دلیل کمتوجهی، رفتارهای درونگرایانه و برونگرایانه رخ میدهد بسیار متعددند. مثلا بچهای که تابع امیال آنی خود بوده و بسیار پرخاشگر است در ایجاد رابطه با دیگران، عملکرد در مدرسه، شرکت در فعالیتهای غیردرسی و غیره دچار مشکل خواهد بود. در واقع باید گفت عواقب و نتایج آسیب ضربهای مغز در بین بچهها متفاوت است و این به شدتِ آسیب و سایر عوامل ارتباط دارد.
معلمان و پزشکان باید این نکته را بدانند که بچههایی که دچار آسیب ضربهای مغز هستند در تمرکز آنها خطاهایی وجود دارد، و اطلاعات را کندتر پردازش و درک میکنند. در این میان والدین میتوانند از طریق نظارت بر رفتارهای خطرزا، الگوسازی و آموختن مهارتهایی به بچهها که احتمال بروز خطر را کاهش میدهد، استفاده از ابزارهای محافظتی مثل کلاه ایمنی در دوچرخهسواری، و نظارت بر فعالیتها و ورزشهایی که چندان توأم با خشونت نیست، خطر بروز آسیبهای ضربهای مغز را در آنها کاهش دهند.
(منبع: mayoclinic)
آیا تاثیر ضربه مغزی در مردان و زنان با هم فرق میکند؟