الو دکتر-هنوز داغ شکست قبلیتان در عشق خشک نشده که دوباره کار تمام میشود و تنها میمانید. تا جایی که به یاد میآورید، کارنامه عاطفیتان پر بوده از شکستهای عشقی و آدمهای بیرحمی که قدر محبتهایتان را ندانستهاند. به یاد میآورید که حتی وقتی دوشادوش کسی که دوستش داشتید و برای یک عمر در کنارش بودن برنامه میریختید، احساس خوب آرامش را تجربه نمیکردید و همیشه میدانستید که عشقی که از قلبتان سرریز میکرده، قرار نیست برایتان رابطهای همیشگی را بسازد. شاید شمایی که بارها و بارها طعم شکست عاطفی را چشیدهاید، توپ را توی زمین کسانی بیندازید که لایق محبتهایتان نبودهاند. اما واقعیت این است که خود شما بیشتر از هر کسی باعث تنها ماندنهایتان شدهاید. شمایی که احساس «ناامنی» را با خود به رابطهتان با همسرتان بردهاید، نه تنها خود را از لذت تجربه کردن «عشق آرام و برابر» محروم کردهاید، بلکه باوجود همه دست و پا زدنهایتان نتوانستهاید با احساستان رابطه زناشویی ماندگاری را بسازید. اگر شما هم ویژگیهای زیر را دارید، معنایش این است که دلبستگی را با چاشنی احساس ناامنی تجربه میکنید و این بار هم نمیتوانید مردی که در کنارتان ایستاده را صددرصد متعلق به خود کنید.
چرا اینقدر احساس ناامنی میکنید؟
الودکتر- هرقدر هم که بزرگ شوید، کودکیتان رهایتان نمیکند. همه ما در سالهای کودکی، در شرایطی قرار گرفتهایم که بر رابطهمان با والدین و اطرافیانی که تاثیری انکارناپذیر بر زندگی و شخصیتمان گذاشتهاند، اثر گذاشتهاند. شاید تصور کنید حالا که از آن روابط بیرون آمدهاید و خودتان در حال شکل دادن به زندگیتان هستید، میتوانید اثرشان را هم خنثی کنید و آنطور که دوست دارید زندگی کنید؛ اما واقعیت این است که گذشته شما بهراحتی دست از سرتان برنمیدارد. اگر در سالهای کودکی، الگوی دلبستگی ایمن در شما شکل نگرفته باشد و به هر دلیل دوست داشتن، دلبستگی و وابستگی را همراه با اضطراب، احساس ناامنی و ترس از طرد شدن تجربه کرده باشید، بعید است که امروز بتوانید بدون این احساسها یک رابطه عاطفی را تجربه کنید.
دنبال تایید میگردید؟
الو دکتر-اگر در رابطهتان احساس ناامنی کنید، همیشه نگران قضاوتی که همسر یا نامزدتان روی حرفها و رفتارهایتان دارد، خواهید بود و بعد از هر کار یا حرفی، دنبال مهر تاییدی که او میتواند بر رفتارهای شما بزند، خواهید بود. مثلا وقتی تصمیمی درمورد خرج کردن پولهایتان را با او در میان میگذارید، فورا میپرسید «فکرم احمقانه بود؟» یا وقتی برایش درمورد فعالیتهای روزانهتان حرف میزنید، هنوز حرفهایتان کامل نشده میگویید «با حرفهای تکراریام حوصلهات را سر بردم؟» این تلاش حتی برای تایید شدن ظاهری هم ادامه خواهد داشت. مثلا وقت رفتن به مهمانی بارها از او میخواهید درمورد لباس و آرایشتان نظر دهد و شما را از اینکه به نظرش ایدهآل هستید مطمئن کند.
مثل سریش میچسبید؟
نمیتوانیم باور کنیم که عشق بیش از اندازه دلیل اصرار شما به تمام وقت با هم بودن است. شاید خودتان هم ندانید که تلاشتان برای وقت گذراندن 24ساعته با او، نشانه احساس ناامنی است که در وجود شما ریشه دوانده است. شما کنار هم زندگی میکنید، در ساعات کاری مدام با هم حرف میزنید و تلگرام بازی میکنید، بدون هم نه تنها سفر نمیروید که حتی پاساژگردی هم نمیکنید. شما با همجنسهایتان قرار نمیگذارید و کافه نمیروید و اگر همسر یا نامزدتان در یک مهمانی نباشد، شما هم فکر رفتن به آن را از سرتان بیرون میکنید.
ادامه این مطلب را می توانید در شماره 144 مجله سیب سبز که هم اکنون روی کیوسک است بخوانید.