دردسرهای زندگی با یک فرد سرزنشگر

مهرناز زاوه
در اغلب خانواده‌ها حداقل یک فرد سرزنشگر وجود دارد. حتما وقتی در کودکی زمین می‌خوردید کسی بوده که به شما بگوید: «وقتی در پیاده رو این قدر سریع می دوی، این اتفاق‌ها می‌افتد!».

چالش‌های بزرگ بهترین معلمان ما هستند. این چالش‌ها اغلب در قالب خانواده آشکار می‌شوند. در صورتی که بتوانیم با بزرگ‌ترین چالش‌های پیش رو با آگاهی و خویشتن‌داری برخورد کنیم، خواهیم توانست از آنها در راستای تکامل و یافتن آرامش بیشتر در زندگی شخصی‌مان استفاده کنیم. تجربه نشان می‌دهد که سختی‌های زندگی انسان را تغییر می‌دهند. بنابراین، می‌توانیم قدردان این فرصت‌ها باشیم.
در اغلب خانواده‌ها حداقل یک فرد سرزنشگر وجود دارد. حتما وقتی در کودکی زمین می‌خوردید کسی بوده که به شما بگوید: «وقتی در پیاده رو این قدر سریع می دوی، این اتفاق‌ها می‌افتد!» یا مثلا وقتی دندان درد شدید دارید بگوید: «خب، چرا از دندان‌هایت بیشتر مراقبت نمی‌کنی؟ حتما هنوز هم یخ می‌خوری!» صرف نظر از شرایط، چیزی به نام همدلی در کلام چنین فردی وجود ندارد و تنها چیزی که به آن فکر می‌کند، این است که انگشت اتهامش را به سمت شما نشانه بگیرد. عصبانیت به او کمک می‌کند که از خود در برابر دردهای دیگران محافظت کند، چیزی که او را به معنای واقعی کلمه تهدید می‌کند. شما هم می‌توانید مثل او با مقصر جلوه دادن دیگران خود را از درگیر شدن در مسائل آنها برهانید. اما بهتر است از این کار به عنوان یک کاتالیزور برای همراهی با دیگران و درک شرایط آنها استفاده کنید.
یک فرد سرزنشگر دیگران را به خاطر احساساتی که دوست ندارد داشته باشد، مقصر می‌داند. بنابراین، همیشه از دست کسانی که فکر می‌کند باعث ایجاد این احساسات شده‌اند، عصبانی است. او دیگران را عامل این احساسات می‌داند و فکر می‌کند که این احساسات به او تعلق ندارند.
این اتفاقات برای شخصی که با فرد سرزنشگر مواجه است، یک چالش محسوب می‌شود. وقتی یک فرد سرزنشگر شما را مسئول احساسات بدش می‌داند، باور دارد که شما مقصر هستید. او شما را به خاطر ایجاد این احساسات سرزنش می‌کند. او به معنای واقعی کلمه معتقد است که شما انسان بدی هستید و عمدا او را ناراحت می‌کنید. در نگاه او، وی قربانی نیات منفی شما است. نتیجه: او احساسات بد خود را به بدذاتی شما نسبت می‌دهد.
افرادی که سرزنش می‌شوند، با چند معضل اساسی مواجه خواهند بود:
•اول، صدماتی است که به آنها وارد می‌شود. چون نیات سوئی که به آنها نسبت داده شده، به ایشان تعلق ندارند.
•دوم، احساس عصبانیت و سردرگمی به خاطر سرزنشی که مستحق آن نبوده‌اند و احساس بی‌عدالتی در رفتار ناشایستی که تجربه‌اش می‌کنند.
•در نهایت، احساس یأس و نا امیدی در تلاش برای ایجاد ارتباط و درست نشان دادن خود در یک محیط آشفته و فاقد آگاهی.
شما به این شرایط چطور واکنش نشان می‌دهید؟ اگر حق انتخاب داشته باشید، آیا ارتباط خود را با این افراد ادامه می‌دهید؟ چطور از نیات منفی و رفتارهای سوئی که به شما نسبت داده می‌شوند، درس می‌گیرید؟ چطور می‌توانید کورکورانه به ارتباط خود ادامه دهید؟ مخصوصا اگر رفتارهای سوء شما بخشی از این ارتباط کورکورانه باشند.
این‌ها از جمله رایج‌ترین پرسش‌هایی هستند که باید برایشان پاسخی داشته باشید. شاید اگر بدانید که سرزنش شدن یکی از مشکلات و دردهای رایجی است که در روابط شخصی پدید می‌آید، بتوانید با دردتان کنار بیایید. اگر تجربه مشابهی دارید، بدانید تنها کسی نیستید که باید زیر بار سرزنش‌های ناعادلانه زندگی کنید. اما می‌توانید از این تجربه‌ها به عنوان یک معلم خوب کمک بگیرید. فرصت را مغتنم بشمارید و از شانس‌تان برای افزایش خود آگاهی، عقلانیت و آرامش استفاده کنید.
منبع: psychologytoday

از دیدگاه روان‌شناسان غرور و خودخواهی چه تفاوتی با هم دارند؟

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ
نظرات
سادات بانو

سادات بانو

1399-10-22 - 00:08 پاسخ

واقعا فوق العاده بود و باید این را پذیرفت