در قسمت اول گفتیم که تشخیص دروغ یک مهارت قابل یادگیری است٬ و طی یک فرآیند درست و دقیق٬ هر کسی میتواند قابلیت و توانایی خود را برای شناسایی دروغها بهتر کند.
قدم ۲: شناسایی تفاوتها و سرنخهای دروغ
وقتی متوجه شدید که کسی به شما دروغ میگوید٬ اولین کاری که باید انجام دهید این است که از مبنای کار به دنبال تفاوتها بگردید. مثلا اگر این افراد عادت دارند که موقع تعیین مبنا٬ دستهای خود را زیاد تکان دهند٬ اما در حالت عادی آن را زیاد حرکت نمیدهند٬ این میتواند علامت خطر باشد. یا اگر هیچوقت صورت خود را قبلا لمس نمیکردند اما حالا این کار را میکنند٬ این هم میتواند علامت خطر باشد. یکی دیگر از علائم در این زمینه زمانی است که فرد قبلا عادی حرف میزده٬ اما در این وضعیت تن صدایش پایین بوده و با تردید حرف میزند. در اینجا به برخی از سرنخها و نشانههای دروغ اشاره میکنیم که به لحاظ آماری٬ تا حد زیادی گویای دروغگویی افراد هستند:
-اگر احساس صورت و حالتهای آن با کلماتی که گفته میشود مطابقت نداشته باشد.
-تکان دادن سر برای تأیید هنگام گفتن کلمه «نه» یا برعکس.
-لمس کردن بینی یا دهان.
-رفتارهایی توأم با چاپلوسی و چربزبانی
-حرکات نامتقارن مثلا تنها تکان دادن یک شانه به جای هر دو
-لمس کردن گوشها یا دهان هنگام صحبت کردن
-مکثهای طولانی یا به کار بردن «اوووم م م» یا «آآاآ» هنگام صحبت کردن
-استفاده از عباراتی نظیر «اگر بخواهم راستش را بگویم»
-به نظر میرسد که آنها سختتر و بیشتر از آنچه نشان میدهند فکر میکنند
قدم ۲-۱: گشتن به دنبال دستهها
حین گفتگوی خود با چنین فردی٬ در همان حال که در ذهنتان مشغول یادداشتبرداری از علائم خطر ذکرشده هستید٬ به نظرتان هیچ یک از آنها بیانگر یک یا چند دسته دروغ دیگر است؟ اگر دسته یا دستههایی بنا به هر هدفی در کار باشد٬ متوجه خواهید شد که این فرد یا دروغ میگوید یا چیزی درباره موضوع بحث شما وجود دارد که باعث میشود احساس نامطلوب و ناخوشایندی نسبت به آن داشته باشد.
قدم ۳: بررسی عمیقتر
طی گفتگو ممکن است عوامل مربوط به دستهای از دروغها را بیابید که لازم باشد دقیقتر مورد بررسی قرار بگیرند. در این موقع چه کار میکنید؟ اول اینکه باید ببینید آیا آن دروغها واقعا اهمیت دارند یا نه. افراد در طول روز بارها دروغ میگویند٬ اما بسیاری از آنها دروغ مصلحتآمیز است یا شاید حقیقت این است که موضوع چندان مهمی نیست. اگر مهم نیست پس فراموشش کنید.
برای بررسی عمیقتر٬ سؤالاتی بپرسید که به اصطلاح ته آن باز باشد (سؤالاتی مثل: منظورت چه بود وقتی گفتی …؟ یا دوست دارم بیشتر درباره آن برایم بگویی…)
این کار فرد مورد نظر را مجبور میکند تا بیشتر صحبت کرده و شانس بیشتری برای بررسی به شما بدهد. سپس شما میتوانید در صورت لزوم٬ لا به لای حرفهایش بیشتر کنکاش کنید. بسیاری از افرادی که داستانهای دروغین سرهم میکنند، از چند لحظه قبل آن را حفظ میکنند٬ و سوال پرسیدن درباره آن داستان در زمانی دیگر پاسخ دادن را برایشان دشوار خواهد کرد. پیشنهاد این است که از آنها بخواهید داستان را به همان دلایلی که گفته شد، از آخر به اول تعریف کنند.
و در نهایت میتوانید از آنها یک سؤال کاملا غیرمنتظره بپرسید و ببینید چه واکنشی نشان میدهند. در برخی مواقع سردرگم کردن و گیج کردن طرف مقابل باعث میشود که از موضوع داستان اصلی که تمرین کردهاند که بگویند دور شوند و شاید ناگزیر شوند بعضی جاها حقیقت را بگویند.
کل فرآیند از این قرار است. از طریق انجام این فرآیند٬ میتوانید به طور چشمگیر قابلیتهای شناسایی دروغ را در خود ارتقاء دهید. البته اگر سریع یا ساده به موفقیت نرسیدید٬ امیدتان را از دست ندهید. کسب هر مهارتی نیاز به زمان و تمرین دارد.
منبع: realmenrealstyle
چطور با استفاده از زبان بدن دروغ را تشخیص بدهیم-قسمت دوم
مهرناز زاوه
تشخیص دروغ یک مهارت قابل یادگیری است٬ و طی یک فرآیند درست و دقیق٬ هر کسی میتواند قابلیت و توانایی خود را برای شناسایی دروغها بهتر کند.
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟