اگر عاشق باشید، شما و طرفتان در کنار هم رشد خواهید کرد. وقتی هر دو شما تلاش کنید بهترینِ خودتان باشید، بسیار بهتر از زمانی خواهید شد که تنها زندگی کنید. بطور خلاصه، طرفتان باعث تقویت رشد شما و شما سبب رشد او خواهید شد.
1.عشق ازخودگذشتگی و وابستگی خودخواهی است.
وقتی عاشق هستید، تمرکزتان بر خوشحال کردن طرفمقابل است. همیشه به راههایی فکر میکنید تا مطمئن شوید طرفتان احساس دوست داشته شدن و رضایت میکند. با هم رقابت نمیکنید، سر اینکه چه کسی مهربانتر است بحث نمیکنید و سر اینکه چه کسی باید ظرفها را بشوید دعوا نمیکنید. هیچوقت طرفتان را تهدید احساسی و عاطفی نمیکنید، سعی نمیکنید کنترلش کنید یا بر او مسلط شوید.
ولی وقتی فقط به طرفتان وابسته هستید، به دنبال راههایی برای خوشحال کردن خودتان هستید. آنقدر به طرفتان وابسته میشوید که سعی خواهید کرد برای جلوگیری از دور شدن او، کنترلش کنید. به جای روبهرو شدن با مسائل و مشکلات خودتان، از او برای بالا بردن عزت نفس خودتان و پر کردن خلاء درونیتان استفاده میکنید. باور دارید که او مسئول شادی و خوشبختی شماست و اگر نتواند خوشحالتان کند از دست او عصبانی و ناراحت میشوید.
۲. عشق آزادیخواه و وابستگی کنترلگر است.
عشق متقابل باعث میشود خودِ واقعیتان باشید. طرفتان تشویقتان خواهد کرد همان کسی باشید که واقعاً هستید و برای نشان دادن ضعفهایتان نترسید. اعتماد متقابل بینتان ایجاد میشود و همین اعتماد کاتالیزور قویای برای رشد هر دو شما خواهد شد. عشق هیچوقت کنترلکننده نیست. در واقعیت، عشق فراتر از کنترل است. توانایی طرفمقابلتان برای پذیرفتن شما برای آنکه هستید و تشویقتان برای دنبال کردن آرزوهایتان باعث میشود نیاز به کنترل کردن زندگی او را فراموش کنید.
از طرف دیگر وابستگی رفتارهای کنترلکننده در شما ایجاد میکند. جلو طرفمقابلتان برای وقت گذراندن با دوستانش را میگیرید و یا برای شاد کردن او سطح ناسالمی از توجه و تمرکز میگذارید. حتی ممکن است مجبورش کنید که علیرغم احساسش با شما بماند.
۳. عشق توام رشد متقابل و وابستگی دست و پاگیر است.
اگر عاشق باشید، شما و طرفتان در کنار هم رشد خواهید کرد. وقتی هر دو شما تلاش کنید بهترینِ خودتان باشید، بسیار بهتر از زمانی خواهید شد که تنها زندگی کنید. بطور خلاصه، طرفتان باعث تقویت رشد شما و شما سبب رشد او خواهید شد.
در موارد وابستگی، میل شما به کنترل و ناتوانیتان به حل مشکلات خودتان رشد شما و همچنین طرفتان را محدود میکند. مسائل و مشکلات حلنشدهتان وابستگی غیرلازمی بین شما ایجاد خواهد کرد. جای تعجب نیست که این رشد دو طرف را محدود کرده و عشق وریدن به طریقی سالم را سخت میکند.
۴. عشق همیشگی و وابستگی موقتی است.
عشق با گذشت زمان همچنان باقی میماند. ممکن است یک روز رابطه شما و طرفتان برهم بخورد، چه دائمی چه موقتی ولی اگر واقعاً عاشق هم بوده باشید، آن فرد همیشه جایگاهی در قلبتان خواهد داشت و تا آخر عمرتان برای او آرزوی شادی و خوشبختی خواهید کرد.
اما از طرف دیگر، اگر فقط به طرفتان وابسته باشید، بعد از برهم خوردن رابطه تنها چیزی که در قلبتان میماند کینه و خشم خواهد بود. حتی ممکن است احساس خیانت را تجربه کنید. این احساسات از این تصور ناشی میشود که طرفتان مجبور به شاد کردن شما بوده است و از چشم شما نتوانسته این کار را به درستی انجام دهد.
۵. عشق شما را از هوای نفستان دور کرده و وابستگی شما را درگیر هوای نفس میکند.
وقتی عاشقید، خودمحوریتان کمتر میشود. این رابطه هوای نفستان را کمتر کرده، رشدتان را تقویت کرده و تشویقتان میکند کمتر خودخواه و بیشتر مهربان باشید. رابطهای که با طرفتان دارید، تغییرات مثبت در هر دو شما را تقویت میکند. مهمتر اینکه، هر دو شما شجاعت لازم برای حرف زدن درمورد ضعفها، ابراز آسیبپذیریها و درمیان گذاشتن حرفهای دلتان را پیدا خواهید کرد.
درمقابل، روابطی که براساس وابستگی جلو میروند، معمولاً تحت نفوذ نفس هستند. به همین دلیل است که خیلیها پشت سر هم درگیر روابطی میشوند که به هیچ عنوان برایشان رضایتبخش نیست و مشکلات یکسانی را در همه آنها تجربه میکنند. این در رابطهتان ایجاد وابستگی میکند و باعث میشود نتوانید بدون وجود طرفمقابلتان احساس شادی کنید. برای حل مشکلاتتان یا حداقل فراموش کردن آنها به طرفتان تکیه خواهید کرد.
اگر الان عاشق کسی نیستید، امیدواریم به زودی نیمه گمشدهتان را پیدا کنید و بتوانید رابطهای معنادار با او بسازید. تا آن زمان، چرا سعی نکنید آدم بهتری باشید؟
منبع: عصر ایران