مردی خود را زیر پل عابر پیاده واقع در خیابان میرداماد به دار آویخت. دوم اردیبهشت، مردی درحالیکه از درد بهخودش میپیچید، راهی بیمارستان میلاد در تهران شد؛ اما وقتی شنید تا زمانی که ۳۰۰ هزار تومان به حساب بیمارستان واریز نکند، پذیرش نخواهد شد، خودش را از طبقه سوم این بیمارستان به پایین پرت کرد.
اسفندماه سال ٩٤، جوان ٣٠ سالهای پس از رفتن به طبقات بالایی پاساژ پایتخت در خیابان میرداماد، به خیابان پرید. با حضور نیروهای اورژانس در محل مشخص شد جوان ٣٠ساله به علت شدت جراحتها جانش را از دست داده است. دو روز قبل جسد نیمهجان دختری ١٣ساله در اتوبان نیایش پیدا شد و پلیس اعلام کرد، دختر پس از جروبحث با مادرش از خانه خارج شده و خود را از پل نیایش به پایین پرت کرده است.
باید به این فهرست ناخوشایند، سه خودکشی دانشآموزی در سال ٩٤، خودسوزی کارگران، خودکشی شهروندان در مترو و… را نیز اضافه کرد. آیا همه اینها میتواند نشانهای از بحران خودکشی در ایران باشد؟
خودکشی از منظر جامعهشناسان و رفتارشناسان اجتماعی هنگامی رخ میدهد که فرد از دایره نظارت اجتماعی خارج شود. این نظارت به معنای زیرنظربودن نیست بلکه احساسی است که فرد در جریان اجتماعیشدن به دست میآورد و آن حسمهمبودن و جلب توجهکردن از طرف جامعه است.
سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاری ایران، با اشاره به اینکه نرخ خودکشی در ایران پایینتر از کشورهای دیگر است، گفت: برخوردهای سلبی و قهری با اینگونه موضوعات درست نیست. سیدحسن موسویچلک افزود: قرص برنج یکی از روشهای خودکشی است و آنچه باید مهم قلمداد شود، عواملی است که منجر میشود فرد اقدام به این کار کند و اگر قرص برنج نباشد، فرد روش دیگری را انتخاب میکند. وی تصریح کرد: نرخ خودکشی در ایران به نسبت کشورهای دیگر چندان بالا نیست؛ در ۱۵ سال اخیر نرخ خودکشی در ایران بین پنج، شش تا هفت در صد هزار نفر بوده؛ ولی حتی یک مورد نیز میتواند برای ما آمار زیادی باشد.
موسویچلک گفت: آمارهای رسمی در حوزه اقدام به خودکشی واقعی نیست؛ چراکه بسیاری موارد برای استفاده از دفترچه بیمه ثبت نمیشود؛ اما در نهایت باید گفت خودکشی معلولِ عوامل دیگری است که اگر مدیریت نشوند، شاهد سایر آسیبهای اجتماعی نیز خواهیم بود. وی ادامه داد: بسیاری از افرادی که اقدام به خودکشی کردهاند، از این اقدام پشیمان هستند و این ندامت نشان میدهد، بخش عمده این کار ناشی از جهل و ناتوانی و نبود شناخت منابع اجتماعی است و بخشی دیگر به این مسئله باز میگردد که باید به سواد اجتماعی برای زندگی در شرایط امروز بیش از هر زمان دیگری توجه شود. موسویچلک آگاهیدادن بهجای ممنوعیت را راهکاری مفید خواند و افزود: رویکرد سلبی مناسب نیست؛ موضوعات اجتماعی از جمله اقدام به خودکشی با اینگونه برخوردهای قهری مدیریت نخواهد شد، زیرا ۳۷ سال این تجربه را در کشور داشتهام.
رئیس انجمن مددکاران ایران خاطرنشان کرد: ما باید مهارت گفتوگو را میان خودمان افزایش دهیم؛ خواستهها را بیان کنیم و مشورت بگیریم. فراموش نکنیم اگر گفتوگو با آداب خود همراه باشد، بیشترین تأثیر را در پدیدههایی همچون خودکشی خواهد داشت»
رضا رستمی، روانپزشک درباره آمار خودکشی در جهان میگوید: «آمار مرگ ناشی از خودکشی در دنیا ١٢ نفر در هر صد هزار نفر است؛ اما در کشورهایی از جمله ایران، عربستان و برخی کشورهای حوزه مدیترانه شرقی بهدلیل اعتقادات مذهبی مردم، اقدام به خودکشی و مرگ ناشی از آن بسیار کمتر از آمارهای جهانی است.»
عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جسمی، خانوادگی و… در اقدام به خودکشی نقش دارند. وی درباره نقش عوامل اجتماعی و خانوادگی در تصمیم به خودکشی؛ گفت: دراینباره میتوان به اختلافات زناشویی، والدین و فرزند، تنشهای میان فرزندان، فوت یکی از اعضای خانواده و… اشاره کرد. وی افزود: از عوامل اقتصادی نیز میتوان به ازدستدادن شغل، ورشکستگی، فشارهای مالی و… اشاره کرد که هریک میتواند انگیزه اقدام به خودکشی را در افراد ایجاد کند.
ابتلا به برخی بیماریهای جسمی و روحی طولانیمدت مانند سرطان، افسردگی مزمن و اسکیزوفرنی میتواند موجب خستگی و فرسودگی بیمار شود که در نهایت فرد بهدلیل فشارهای روحی و مسائلی که بهدلیل بیماری برای خانوادهاش ایجاد میشود تصمیم به خودکشی بگیرد.
افراد باید دقت داشته باشند اگر شخصی در اختلافات خانوادگی، مشکلات مالی یا ابتلا به بیماری عنوان میکند که قصد خودکشی دارد باید توجه جدی شود و این گفته را مزاح و گذرا ندانند و با عنوان جملاتی از قبیل اینکه خودکشی جرئت میخواهد، هر کاری دوست داری میتوانی انجام دهی یا خودکشی کار هرکس نیست، فرد را تحریک نکنند.
وی افزود: زمانی که فردی میگوید قصد خودکشی دارد، باید علت مطرحکردن این جمله بررسی و ریشهیابی شود، زیرا گاهی این افراد بهدلیل بیتوجهی اطرافیان و جلب توجه آنها دست به چنین اقدامی میزنند.
رستمی درباره راهکاریهای پیشگیری از اقدام به خودکشی در جامعه، گفت: در ابتدا باید توجه کرد خودکشی نباید در رسانهها بهگونهای مطرح شود که موجب الگوبرداری سایر افراد جامعه بهویژه نوجوانان شود. همچنین جامعه نباید برای افرادی که خودکشی میکنند مراسم ختمی طبق آیین و سنتها برگزار کنند، زیرا میتواند بیانگر برخی پیامهای مناسب نباشد.
همچنین خانواده و مسئولان مدارس باید به افراد در معرض خطر توجه بیشتری کنند.
مطابق گفته موسویچلک و براساس آمار انجمن پیشگیری از خودکشی ، خودکشی یکی از شایعترین علل مرگ در دنیای امروز است. براساس گزارشهای بینالمللی، سالانه ۸۰۰ هزار نفر بر اثر خودکشی از بین میروند. این در حالی است که این آمار فقط مختص به خودکشیهای منجر به مرگ است و در واقع ۲۰ برابر این رقم، خودکشیهای ناموفق اتفاق میافتد؛ یعنی طبق آمارهای سازمانهای جهانی، در هر ساعت ۱۹ نفر در جهان خودکشی میکنند و خودکشی، هشتمین دلیل مرگومیر در دنیا محسوب میشود
۷۵ درصد از خودکشیها در کشورهایی با درآمد کم یا متوسط اتفاق میافتد و ۶۰ درصد از خودکشیهای موفق دنیا در قاره آسیا انجام میشود. طبق آمار سالانه بیش از ۳۰ هزار نفر در آمریکا با خودکشی جان خود را از دست میدهند و هزاران نفر نیز بهدلیل خودکشی ناموفق در بخش اورژانس بیمارستانها درمان میشوند
این رقم زمانی چشمگیر میشود که بدانیم آمار مرگِ ناشی از خودکشی در کشوری مانند آمریکا تقریبا دو برابر آمار کشتهشدگان ناشی از ابتلا به ویروس ایدز است.
از مهمترین عوامل خودکشی در آمریکا را افسردگی، مشکلات روحی-روانی و نیز مصرف مواد مخدر برشمردهاند.
میزان خودکشی در ایران همیشه در پردهای از ابهام بوده و این نیز بهدلیل سیاستهای رسمی است که اعلام آمار خودکشی را به صلاح نمیدانند. در واقع از سال ۱۳۹۲ که سازمان پزشکی قانونی کشور آماری از میزان خودکشی در وبسایت خود ارائه داد و از افزایش آمار خودکشی اظهار نگرانی کرد تاکنون آمار جدیدی ارائه نشده است. براساس آخرین آمارهای موجود از میزان خودکشی در کشور، در ۹ ماه ابتدایی سال ۹۲ روزی بیش از ۱۱ نفر در کشور خودکشی کردهاند، طبق آمار اعلامشده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور در ۹ماهه سال ۹۲، سههزارو ١٢٥ نفر خودکشی کردهاند و از میان این افراد ۹۸۲ نفر را زنان و دوهزارو ١٤٣ نفر را مردان تشکیل میدادند.
این در حالی است که در مدت مشابه سال ۹۱ نیز دوهزارو ٧٤٠ نفر خودکشی کردند و این نشاندهنده افزایش آمار خودکشی است. اگر کمی به عقبتر برگردیم و به آمار خودکشی در سالهای ۸۸ و ۸۹ نیز توجه کنیم، خواهیم دید این روند سال به سال، افزایش یافته؛ در سال ۸۸، سههزارو ١٢٢ خودکشی و در سال ۸۹، سههزارو ٦٤٩ خودکشی گزارش شده و خودکشی در سال ۸۹ نسبت به سال ۸۸ افزایش ۱۷ درصدی داشته است.
بهصورت کلی و براساس آمار پزشکی قانونی، بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱، بیش از ۳۰ هزار نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست دادهاند. براساس آمار سال ۹۲ از هر صد هزار ایرانی، پنج نفر در سال جانشان را با خودکشی از دست دادهاند.
نکته تأسفبرانگیز، آمار بالای خودکشی در گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ است؛ یعنی بیشترین خودکشی در این گروه سنی رخ میدهد. نرخ خودکشی در استانهای محروم کشور نیز بیشتر از سایر نقاط است و در استانی مانند ایلام – که بیشترین میزان خودکشی در کشور را دارد – در ازای هر صد هزار نفر، ۷۱ نفر در سال خودکشی میکنند؛ اما با وجود این آمار درخور توجه، مسئولان دولتی میزان خودکشی در ایران را خیلی جدی نمیدانند.
طبق یکی از آخرین اظهارنظرهای رسمی درباره خودکشی در کشور، «روزبه کردونی»، مدیرکل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی، گفته است: «بهطورکلی میتوان ادعا کرد ایران در زمره کشورهای با نرخ پایین خودکشی است و جز در برخی مناطق غربی کشور، نرخ خودکشی در بیشتر استانهای کشور یکسوم یا نصف نرخ خودکشی جهانی است».
منبع: مشرق