روز گذشته در شهر تهران دو خودکشی دیگر اتفاق افتاد؛ یکی دختری ١٣ ساله که به علت استفاده از قرص برنج در بیمارستان لقمان جان سپرد. مادر و پدر دختر، هشت سال پیش از هم جدا شده بودند و او با پدرش زندگی میکرد.
دختر از مدتها قبل برای دیدن مادرش به او پیغام داده بود اما مادر پیشنهاد دخترش را برای دیدارش قبول نمیکرد. مدتها گذشت و پیغامهای دختر برای دیدار مادر یکی بعد از دیگری با جواب منفی مواجه شد. دختر افسرده شد و بیماریاش روز به روز شدت گرفت تا اینکه صبح روز ٦ اردیبهشت ماه پدر دختر بدن نیمه جان او را روی تختش پیدا کرد. پدر بعد از اینکه دخترش را با آن حال و روز روی تختخوابش میبیند با خواهرزادهاش تماس میگیرد و با هم او را به بیمارستان منتقل میکنند.
دختر بعد از چند ساعت از هوش میرود و ١٠ روز بعد در حالی که انتظار طولانی برای دیدار مادر بی نتیجه میماند، جان میسپارد.
سجاد منافیآذر، بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای جنایی تهران پیگیری این پرونده را بر عهده گرفت. دومین خودکشی روز جمعه مربوط به مردی ٣٧ ساله است که در یکی از باغهای کن خودش را بهدار آویخت. او به انگیزه خودکشی به باغ رفته و با طنابی خود را حلق آویز کرد. همسایهها در ساعت ١٦:١٥ دقیقه جسد بی جان مرد را روی طنابدار میبینند و به کلانتری ١٤٢ کن اطلاع میدهند. بعد از آن موضوع به بازپرس ویژه قتل محسن مدیرروستا اعلام میشود تا ادامه تحقیقات برای شناسایی هویت متهم و انگیزه خودکشی انجام شود.
خبر این دو خودکشی در حالی اعلام شد که در هفته گذشته دو مرد میانسال و دو دختر ١٣ ساله اقدام به خودکشی کرده بودند. دکتر قاسمزاده روانشناس نوجوانان درباره علتهای خودکشی در نوجوانان به «اعتماد» میگوید: «در دوره نوجوانی قدرت تابآوری بچهها برای تحمل مشکلات زندگی کم میشود. انگیزه دختر جوانی که به علت ندیدن طولانی مدت مادرش دست به خودکشی میزند برای یک فرد ٣٠ ساله غیرمنطقی است ولی برای یک نوجوان در حدی بحران ساز است که باعث خودکشی او شده است.
نوجوانهایی که خانواده یا مدرسه قادر به حل مشکلاتشان نیستند به خشونتهای اینچنینی پناه میبرند. آنها خشونتی را که در جامعه و خانواده وجود دارد روی خودشان اعمال میکنند و به این شکل میخواهند خود را برای همیشه خلاص کنند. آنها با زبانی خاموش به جامعهای اعتراض میکنند که مجالی برای حل مشکلات آنها نداشته است. همین طور وقتی دختری ١٣ ساله به قصد خودکشی روی پل نیایش میایستد و تلاش نیروهای اورژانس برای کمک به او نتیجه نمیدهد باید علت را جایی دیگر جستوجو کرد. مشاوره برای نوجوانان زمان مخصوص به خودش را دارد. همیشه قبل از وقوع حادثه باید از آن جلوگیری کرد.
این دختر بارها و بارها این صحنه را جلوی چشمهایش دیده و وقتی برای حل مشکلاتش راهحلی پیدا نکرده تصمیمش را عملی کرده است. مشاورههای پی در پی خانواده و مدرسه در سنین نوجوانی میتواند خطر خودکشی در نوجوانان را کم کند. حالا که آمار خودکشی نوجوانان رو به افزایش است و زنگ خطر این پدیده منفی اجتماعی به صدا درآمده باید مسوولان فکری به حال آن کنند تا این موضوع تبدیل به بحرانی لاینحل نشود. همچنین امانالله قرایی مقدم جامعهشناس در گفتوگو با «اعتماد» پدیده خودکشی را این طور بررسی میکند: «خودکشی وقتی اتفاق میافتد که وابستگی و دلبستگی فرد به جامعه قطع شود.
در این حالت تمام انگیزههایی که فرد را به جامعه متصل میکند از بین میرود. بحرانهای اقتصادی در تمام جوامع یکی از عوامل اصلی خودکشی است. حالا که مشکلاتی مانند افسردگی، خشونت و فقر، بستری را برای اپیدمی شدن خودکشی نوجوانان فراهم کرده باید برای کنترل آن کاری کرد. یکی از عواملی که میتواند درصد خودکشی در جامعه را کم کند فعالیتهای جمعی است، یعنی فرد خود را در جریانی قرار دهد که احساس تنهایی نکند و امید به زندگیاش از بین نرود. »
منبع : روزنامه اعتماد