عشق های یک طرفه کدامند؟
تکلیف عشق های دو طرفه که معلوم است؛ وقتی دو نفر به صورت متقابل همدیگر را دوست دارند، بیشتر از هر چیز برای همدیگر اهمیت قائلند و تا پای جان از هم حمایت می کنند می گوییم که آنها عاشق همدیگر هستند. اما عشق یک طرفه چیست؟ عشق یک طرفه، همان طور که از اسمش معلوم است به معنی این است که یک طرف ماجرا طرف دیگر را دوست دارد در حالی که طرف دوم هیچ علاقه ای به او ندارد.
این قبیل عاشق ها دو دسته اند:
دسته اول، گروهی هستند که به صورت ذهنی عاشق کسی هستند و با اینکه در واقعیت نشانه ای از علاقه متقابل نمی بینند اما سفت و سخت معتقدند که طرف دیگر هم به آنها فکر می کند و به آنها علاقه دارد هر چند که هیچ کدام هرگز چیزی به زبان نیاورند.
دسته دوم، عشق شان را به زبان می آورند اما با اینکه از طرف مقابل جواب رد می گیرند، حاضر به قبول واقعیت نمی شوند و با نسبت دادن علت رد شدن درخواستشان به عوامل دیگری مثل دخالت خانواده آن فرد و یا حضور رقیب عشقی تا مدت ها برای رفع موانع دست و پای بیهوده می زنند.
همان طور که می بینید، عشق یک طرفه بیشتر از اینکه «عشق» تلقی بشود نوعی تفکر و رفتار بیمارگونه به نظر می آید که جز دردسرهای روانی و عاطفی نتیجه دیگری ندارد.
دردسرهای عشق یک طرفه کدامند؟
مدت ها قبل، کسی را می شناختم که دوازده سال به صورت ذهنی با عشق پسر عمویش زندگی می کرد و وقتی پسر عمو با فرد دیگری ازدواج کرد، او به حدی افسرده شد که چاره ای به جز مصرف دارو نداشت. متأسفانه اغلب کسانی که یک طرفه عاشق هستند همین سرنوشت را پیدا می کنند.البته این را هم باید اضافه کنم که افسردگی قسمت خوب ماجرا است چون نشانه آن است که فرد در حال نزدیک شدن به مرحله پذیرش واقعیت است. اغلب این افراد فرآیند سوگ را تجربه می کنند که به دلیل اینکه نسبتاً طولانی است مشکلاتی را در کار و تحصیل و روابط اجتماعی برای آنها ایجاد می کند و اصطلاحاً آنها را برای مدتی از زندگی عقب می اندازد.
چگونه در دام عشق یک طرفه نیفتیم؟
با توجه به مشکلات عشق یک طرفه که درباره آنها صحبت کردیم، بهتر است از قبل برای نیفتادن در این ورطه چاره ای بیندیشیم. شاید بگویید که عشق، یک اتفاق است و دست خود آدم نیست و در نتیجه نمی توان جلوی آن را گرفت. با اینکه تا حدودی با شما موافقم آن هم از این جهت که احساسات و هیجانات اغلب خارج از آگاهی ما شکل می گیرند و به غلیان می افتند، اما لازم می دانم این نکته را هم اضافه کنم که چون ما صاحب آن احساسات و هیجانات هستیم، پس می توانیم آنها را مدیریت هم بکنیم. بنابراین اگر احساس علاقه نسبت به کسی در شما ایجاد شد در حالی که هیچ مدرکی مبنی بر علاقه متقابل برای آن ندیدید، با راهکارهایی که در ادامه مطرح می شوند، خودتان را مدیریت کنید تا دچار آسیب نشوید:
- از احساساتتان آگاه باشید. یکی از دلایل مهم در بیراهه رفتن احساسات این است که ما نسبت به آنها آگاه نیستیم. اگر دلبسته کسی شده اید که علاقه ای به شما ندارد و می خواهید از این موقعیت خلاص بشوید، با تمرکز کردن آگاهانه روی احساساتتان شروع کنید و جنس آنها را بشناسید.
- رابطه تان با آن فرد را مدیریت کنید. هر چقدر از کسی که به او علاقه دارید دورتر باشید راحت تر می توانید از دام عشق یک طرفه تان بیرون بیایید. اگر دور شدن فیزیکی برایتان ممکن نیست، سعی کنید رابطه تان را با او به حداقل برسانید و در برخوردهای ضروری نیز کاملاً رسمی رفتار کنید.
- اوقات بیکاری تان را به صفر برسانید. تا جایی که می توانید با کارهایی که برایتان لذت بخش هستند سر خودتان را گرم نگه دارید. ورزش منظم را هم از قلم نیندازید.
- اهدافتان را بازشناسایی کنید. به کارهایی که قبل از شروع شدن این رابطه دلتان می خواست انجام بدهید فکر کنید. آنها را به صورت هدف برای خودتان دوباره تعریف کنید. اولویت بندی کنید و هر کدام را به مراحل کوچکتر تقسیم کنید. و با در نظر گرفتن یک دوره زمانی مشخص دست به کار بشوید.
- خودتان را باز تعریف کنید. گاهی اوقات ما نیاز پیدا می کنیم که دوباره خودمان را برای خودمان تعریف کنیم. با خودتان خلوت کنید و تعریفی را که از خودتان دارید روی کاغذ بنویسید. اگر تعریفتان کلی بود و یا خیلی مثبت نبود، سعی کنید تعاریف جدید و مثبت تری را جایگزین آن بکنید. تعاریف مثبتتان را جلوی آینه با خودتان تکرار کنید. در تعریفتان حتماً روی عزت نفس و ارزشمندی خودتان تأکید کنید.
- منتظر رابطه های تازه و سازنده باشید. ذهن تان را آماده پذیرش آدم های تازه بکنید. با افراد جدید معاشرت کنید و اجازه ندهید که شکست ناشی از عشق یک طرفه، شما را نسبت به آینده تان بدبین کند. در یک کلام اینکه جاده زندگی تان را برای ورود افراد جدیدی که متقابلاً شما را دوست می دارند، آب و جارو کنید.
منبع: تبیان
رحیم
دوستان راحل من عاشقی یک بودم اما ون منادوس نه داشت هرکاری کردم فراموش کنم.نشد یه روز رفتم پیشی یه جادوگر خودمو جادو کردم یه چی نوشت داد گفت ینو تو اب بذار بعد باون اب حمام کن خلصه بعد باون اب حماام کردم یه جوری شدم کی ون دوخترو نه میشناختم میدونم خنداره اما حقیت عشق عشق راهی فرارهم نه دار من ازیران ترکیه اما بام روموخ بود
تمنا
عشق یک طرفه آدمو هر چقدم سنش پایین باشه پیر میکنه خیلی سخته خیلی ....خداسر هیچ کس چه دوست چه دشمن نیاره من طعمشو کشیدم الان دوبچه دارم ولی همیشه به عشق اون طرف زندگی کردمو میکنم ...?
امید
سلام به دلهای پاک شمادوستان من هم سالهاست عاشق ودلباخته دخترداییم هستمو حتی باهاش ازدواج کردم چندسال باهم زندگی کردیم یکروزخوش ندیدیم چون اون یکبارهم به من ابرازعلاقه نکرد خیلی منو اذیت کرد خیلی زجرکشیدم ازرفتاراش ولی نمیدونم این دل من چرا اینقدراین دخترودوست داره خیلی به من کم محلی وبی احترامی کرده ولی من عاشقشم بعضی وقتافکرمیکنم خیلی خَرم که اینودوسش دارم الان چندوقته طلاقش دادم وبعضی وقتاباهاش کات میکنم ولی صبرندارم هرچندوقت یکبارتلفنی بهش ابرازعلاقه میکنم هیچی هم گیرم نمیادجزاینکه ضایع بشم ایناروگفتم که بدونید ازشمابدترهم هست برام دعاکنیددیگه میخام ازش دل بکنم ولی نمیشه
محمد
امید وارم این نظر من هم بخونید اول این که هر چی آدم پولداره که فکر میکنه میفهمه اون کسی که این متن رو نوشته تو زندگیش هیچ سختی نداشته
دوست عزیز لطفا راه حل بدید این برای موقعی است که براش تلاشی نکرده باشی
مجید
سلام دوستان منم این مشکل دارم یه خانم دوست دارم و عاشقشم اوایل ابراز دوست داشتن میکرد با حرکاتش بعد که من علاقه مند شدم دیگه همیشه گوشیش روی سایلنت هر چیم بهش گفتم اینکار منو اذیت میکنه جواب اخرش اینه یا جدا شو یا همینجوری قبول لم کن ماندم چیکار کنم
هلیا
سلام من دختری 13 ساله ام که عاشق پسر داییم شدم خیلی دوسش دارم لطفا بهم بگین چه جوری بهش بگم ?
هلیا
خب تو چشاش نگاه کن و بگو آدم عاشق خجالت حالیش نمیشه
بهنام
سلام من عاشق یکیم که تقریبا نامزده ولی هنوز دوسش دارم میدونم با یکی دیگست هروز تو فکرمه هروز شمارشم دارم هروز عکساشو اخرین بازدیداشو میبینم انگار معتاد به این کارم ولی ننیتونم بهش بگم شما خودتوت بزارید جای من خب ولی غریبه نیست تقریبا فامیله و دیگه نمیتونم به هیچ وکه اصلا تو چشم خانوادش نگاه کنم یا خودم عشقم در خطره یا ابروم نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید
اشکال نداره انشاالله هممون به آرزومون برسیم بالاخره طعم جوونیاست. ?
عاشق
من سه ساله که عاشق یه پسر هستم ولی نمیتونم بهش بگم میشناسیم همدیگرو فامیل هستیم امیدوارم روزی بیاد خواستگاری من به یاد همین روز زنده ام
محمد
عشق یکطرفه یعنی مرگ تدریجی هیچ درمانی نداره،من خودم12ساله یکی و دوست دارم هزار بلا هم
فاطمه
عشق به طرفه خیلی بده خیلی بد راستش اون اولین پسری بود که من خوشم اومد ازشو عاشقش شدم خودمم نفهمیدم چی شد اول ازش نفرت داشتم اما بعد... من همش بهش فکر میکردم اینکه کجاستو چیکار میکنه اما اون عاشق یکی دیگه بود وقتی فهمیدم اوضام خیلی بد شد خیلی.. شبا تا نصف شب تو اتاقم گریه میکردمو بهش فکر میکردم خودمو میزدم حتی حتی دلم میخواست خودمو بکشم یکی از دوستای خیلی صمیمیم بهم گف برم بگم دوسش دارم اما اینکارو نکردم و نمیکنم چون نمیخوام با تکرار اینکه یکی دیگه رو دوست داره بیشتر بشکنم هیچوقت نمیزارم بفهمه من دوسش دارم یواشکی من کسیم که هیچوقت فک نمیکنه ممکنه دوسش داشته باشه?
پریا
من خودم مطالبتونو ممنون یه کوچولو آروم شدم ولی باز همون غصه ته دل آدم میمونه
مهدی
عالی بود
علی
کلی خندیدم دمت گرم اینو واسه خودت نوشتم این چیزای که نوشتی واسه سکس , همون خوی حیوانی باورکن زمانی که عاشق بشی اگه صدتا هوو هم سر عشقت بیار بازم فایده نداره مخصوصا اگه عشق یک طرفه باشه انشا الله خدا نجاتت بده چون هیچ درمانی نداره. حتی مرگ هم نمی تونه نجاتت بده والسلام
مهدی
ب قول امیر جان فقط کسایی ک دچار عشق شدن میان همچین مطلبایی میخوننو فقط دنبال راه حل هستن
امیر مهدی
بسیار خوب
سجاد
متن نظرعالی هست از شما مچکرم
امیر
مشاوره برای کسایی باید بزارید که دچار شدن وگرنه کسی قبل از دچار شدن نمیاد مطلب بخونه!