همه ما میدانیم که یک مادر –شاید خودتان هم مادر باشید – واقعا در کار خود خبره و ماهر است. در واقع این مادر است که بیشتر از هر کس دیگری در روز کارها را انجام میدهد و انگار که همه این کارها را طوری انجام میدهد که حتی رژ لبش هم خراب نمیشود. حقیقت این است که مادران خبره هم ممکن است دچار عادتهای بدی شوند. مردم چنین فکر میکنند که او نمیتواند همه این کارها را خودش انجام دهد – او بایست یک خدمتکار تماموقت یا یک پرستار یا یک ماشین زمان داشته باشد. در شرایطی که داشتن هر یک از اینها امتیاز مثبتی تلقی میشود، مادران کارآمد معمولا همه این کارها را با سیستم کاری قدیمی و تعدادی عادتهای درست و حسابی پیش میبرند که باعث میشود تلاشهایشان ساده به نظر برسد. در اینجا به برخی از این رازها اشاره میکنیم:
۱.او یا زود از خواب بیدار میشود یا دیر میخوابد، فقط یکی نه هر دو
مادران کارآمد، مانند سربازان پادگان، بیشتر کارهایشان را در مقایسه با سایر افراد قبل از ۹ صبح و بعد از ۹ شب انجام میدهند. آنها میدانند که زمان کارِ جدی برای انجام کارها زمانی است که بچهها خواب هستند. بنابراین اگر شما هم دوست دارید فردی کارآمد باشید، زمانی از روز را استفاده کنید که بیشترین بازدهی را برایتان داشته باشد. فقط به خاطر داشته باشید که مثل موتور کار کردن در طول زمان تنها منجر به فرسایش شما میشود. سعی کنید در این شرایط، برای خوابِ شبتان اهمیت بیشتری قائل شوید.
۲.او به شیوههای مختلف لیستِ کارهای روزانهاش را انجام میدهد
اینکه بخواهید فکر کنید کوهی از کارها و مشکلات سر راهتان ریخته که باید انجام دهید باعث میشود به سختی از پس انجام دادن و حل کردن آنها برآیید. اکثر ما لیستی داریم از کارهایی که باید در روز انجام بدهیم که شاید تعدادشان از ساعتهای روز بیشتر باشد، پس سؤال این است که مادران کارآمد چطور بر این هجمه کارها سوار میشوند؟ آنها هر چیزی را به شکل متفاوتی انجام میدهند. مثلا وقتی من به لیستِ بلندبالای خودم نگاه میکنم، دنبال این میگردم که ببینم کدام کار بیشتر وقتم را میگیرد به جای آنکه ببینم کدام کار روی اعصابم است. به جای نوشتن فهرستی از کارهایی که باید تمام کنم، سعی میکنم کارها و وظایفم را به نحو احسن به اتمام برسانم، به برنامهام نگاه میکنم و کنار هر کاری مینویسم که مثلا یک ساعت میتوانم برای کارهای خانه زمان بگذارم، یک ساعت برای کارهای بیرون، و پیش از آنکه دنبال بچهها بروم یک ساعت برای کارهای متفرقه وقت بگذارم. بعد رقابت من با زمان آغاز میشود و تلاش میکنم تا جایی که میتوانم در این زمان تقسیمشده، کارهای بیشتری انجام دهم.
۳.او کارها را بر حسب فوریت و ضرورت به دست میگیرد
تحقیقات نشان میدهد که به تعویق انداختن یک کار، حتی برای یک دقیقه، این احتمال را افزایش خواهد داد که در آینده هم این کار را به تعویق بیاندازید. همه ما این کار را انجام دادهایم؛ ایمیلی را باز میکنی و بعد میگویید که دیرتر به آن جواب میدهم. کشمکش شما برای تعویق واقعی است، اما به راحتی میتوان با متوقف کردن عادتِ به تعویق انداختن، بر آن غلبه کرد. وقتی میتوان هر کاری را خیلی سریع و فوری انجام داد، پس آن را انجام بدهید.
۴.اگر قرار باشد چیزی را به تعویق بیاندازد، این کار را به شکل مفیدی انجام میدهد
هرچند بیشتر زمان او به شکل هدفمندی سپری شده و بر کارها چیره میشود، اما «اَبَر مادر» ما گاهی برای خودش هم وقت میگذارد. در واقع در چنین زمانهایی، مادرِ کاری ما کاری را انجام میدهد که باعث میشود احساس مفید بودن به او دست بدهد، حتی اگر کار کمارزشی باشد. شاید درگیرِ کتاب خوبی شود یا بخواهد ساعاتی را با دوستانش بگذراند و شارژ شود، اما هرچه باشد، کاری خواهد بود که حس خوبی نسبت به آن داشته باشد و باعث شود که دوباره انرژیاش را به دست آورد.
منبع: parenting
قسمت دوم را اینجا بخوانید
۱۰ حقیقت تلخ پدر و مادر بودن که هرگز دربارهاش صحبت نمیکنیم