در مجموع و به طور خلاصه باید گفت مثل هر مشکل دیگری 2 راهحل طبی و جراحی برای اصلاح عیوب انکساری وجود دارد؛ راهحل طبی شامل استفاده از عینک و لنز تماسی است که استفاده از هر دوی این روشها با محدودیت فیزیکی و وابستگی همراه است. لنزهای تماسی علاوه بر مشکل فوق، در صورتی که درست استفاده نشوند، احتمال عفونت قرنیه را بالا میبرند که در بعضی موارد حتی باعث از دست رفتن دائمی دید میشود بنابراین استفاده از آنها باید محدود به بیمارانی شود که شرایط لازم برای جراحی ندارند و تحت مراقبت ویژه و با رعایت دقیق ضوابط استفاده از لنز باشد.
لیزیک
جراحی لیزری اصلاح عیوب انکساری که به طور متداول به لیزیک شهرت یافته، شایعترین روش اصلاح عیوب انکساری (دوربینی، نزدیکبینی و آستیگماتیسم) در سراسر دنیاست، ولی در واقع باید گفت برای اصلاح عیوب انکساری چشم و برداشتن عینک از 2 روش لیزری تراش سطحی و تراش عمقی استفاده میشود. تراش سطحی شامل PRK، لازک و اپیلیزیک و روش تراش عمقی شامل لیزیک و فمتولیزیک است.
روش تراش سطحی
در روش تراش سطحی یا PRK ابتدا اپیتلیوم قرنیه برداشته میشود سپس با لیزر اگزایمر با طول موج 193 نانومتر، استرومای سطحی قرنیه برش داده میشود و قرنیه به شکل دلخواه تراش داده خواهد شد تا عیوب انکساری چشم برطرف شود. در روش تراش عمقی یا لیزیک و فمتولیزیک ابتدا برشی از قرنیه با میکروکراتوم یا لیزر فمتوسکند برداشته میشود سپس زیر فلپ تهیهشده لیزراگزایمر انجام میشود.
کدام روش ایمنتر است؟
هر 2 روش ایمن و موثر هستند و 6 ماه پس از عمل نتایج کاملا مشابهی دارند.در روش PRK یا لازک درد و ناراحتی پس از عمل که معمولا در شب اول بعد از عمل است بیشتر از روش لیزیک است و مدت زمان بهبود دید نیز طولانیتر است. در عوض قرنیه یک بار تراش خورده بنابراین عوارض حین عمل و پس از عمل آن و همچنین هزینه انجام آن کمتر است.
معیارهای انتخاب روش درمان
این موضوع که کدام بیمار مناسب برای کدام عمل جراحی است به عوامل متعددی بستگی دارد که اولین آنها میزان ضخامت قرنیه بیمار است. بیماران با قرنیه نازک و افرادی که شماره عینک بالایی دارند داوطلب خوبی برای فمتولیزیک نیستند چراکه این عمل باعث کاهش ضخامت باقیمانده قرنیه میشود و خطر ایجاد قوز قرنیه را بعد از عمل به دنبال دارد. ضخامت قرنیه معمولا قبل از عمل با کمک تصویربرداری قرنیه مانند ارب اسکن یا پنتاکم تعیین میشود ولی استاندارد طلایی برای بررسی ضخامت قرنیه قبل از عمل انجام پاکیمتری اولتراسونیک است.
عامل دوم در انتخاب نوع عمل، بررسی انحنای سطح قدامی و خلفی قرنیه است. در مواردی که انحنای سطح قدامی یا خلفی قرنیه بیش از حد معمول باشد ولی بیمار مورد قطعی قوز قرنیه نباشد و سن او بالای 30 سال باشد، تراش سطحی یا لازک گزینه بهتری نسبت به فمتولیزیک محسوب میشود، اما در بیماران با آستیگماتیسم قابلتوجه یا دوربینی در صورتی که ضخامت قرنیه اجازه عمل را بدهد و شیب قرنیه هم در حد استاندارد و طبیعی باشد، فمتولیزیک گزینه برتر جراحی است. البته گرفتن شرححال مناسب از بیمار و اینکه کسی در خانواده بیمار به قوز قرنیه مبتلا بوده، قبل از حمل جراحی لیزیک الزامی و بسیار دارای اهمیت است چراکه قوز قرنیه بیماری ژنتیکی است ولی میزان بروز آن در افراد مختلف خانواده متفاوت است. ممکن است یک خواهر و برادر هر 2 ژن قوزقرنیه را داشته باشند ولی بیماری فقط در یکی از آنها بروز کند که از عوامل احتمالی آن میتوان به علل محیطی مثل مالش دادن چشمها اشاره کرد بنابراین ممکن است فردی که مایل به انجام جراحی لیزیک است، هیچ علائمی از قوز قرنیه نداشته باشد ولی حامل ژن قوز قرنیه باشد که انجام لیزیک در این بیمار ممکن است باعث تسریع در ظهور بیماری شود.
دکتر مهرداد محمدپور
جراح و متخصص چشم، فوقتخصص قرنیه، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران
منبع: هفته نامه سلامت