این مشکل به اسم «اختلال اضطراب اجتماعی» یا «ترس اجتماعی» در علم روانپزشکی شناخته میشود که ازجمله شایعترین اختلالات اضطرابی است، به گونهای که افراد بسیاری را از طبقههای مختلف اقتصادی اجتماعی به خود دچار میکند.
دلیل این ترس چیست؟
این اختلال مانند اکثر اختلالات روانپزشکی از ترکیب علل جسمی و روانشناختی سرچشمه میگیرد. از یک طرف، به دلایل مختلف این باور در طول زندگی در ذهن افراد شکل میگیرد که انسان وقتی مورد توجه قرار میگیرد، ممکن است به طرز آزارنده و آسیبزنندهای مورد انتقاد قرار بگیرد و همین باور، سبب ترس شدید از چنین موقعیتهایی میشود.
از طرف دیگر مطالعات اخیر نشان داده که در بخشهایی از مغز این افراد عملکرد مطلوب وجود ندارد و بعضی از مواد پروتئینی و هورمونی مغزشان دچار اختلال ترشح شده است. جالبتر این که بدانید این اختلال بویژه وقتی منتشر و در موقعیتهای مختلف باشد، جنبهوراثتی قوی دارد. دانستن این نکات میتواند به خانوادهها کمک کند که نگاه درستی به این اختلال داشته باشند.
از کی شروع میشود و به کجا میرسد؟
اختلال اضطراب اجتماعی به طور معمول در سنین نوجوانی در افراد آغاز میشود و عموما خود را با ناتوانی نوجوان در ارائه درس در کلاس و خواندن کتاب در حضور معلم و همسالان نشان میدهد.
این نوجوانان با وجود این که درسخوان هستند و در امتحانات کتبی میتوانند بخوبی پاسخگوی سوالات باشند، ممکن است در پاسخ به سوالات معلم به صورت شفاهی عملکرد بسیار بدی داشته باشند و همین موضوع سبب شود که به اشتباه مورد ملامت قرار بگیرند و اتهام تنبلی به آنها وارد شود.
خوب است خانوادهها بدانند که این اختلال اگر درمان نشود، معمولا در طول زندگی پایدار میماند و تاثیر بدی بر آینده و زندگی فردی، اجتماعی و شغلی بیمار میگذارد. پس شناخت خانوادهها از این مشکل و اقدام عاجل برای درمان آن بسیار مهم است.
عواقب این ترس چیست؟
یکی از مهمترین عواملی که میتوانند سلامت روان یک انسان را تحت تاثیر قرار بدهند، جایگاه او در جمع همسالان و خانواده در دوران کودکی و نوجوانی است. چیزی که در اختلال اضطراب اجتماعی شدیدا آسیب میبیند.
این افراد در زمانی که نیاز به حمایت و دوستی همکلاسیها و همبازیهای خود دارند مورد انتقاد و تمسخر قرار میگیرند و روابط اجتماعی آنان با مشکلات جدی مواجه میشود. این مشکل اگر حل نشود، میتواند به مشکلات و بیماریهای جدی روانپزشکی ازجمله افسردگی و اعتیاد به مواد مخدر و محرک منجر شود که میتوانند عمیقا به روان یک انسان آسیب برسانند.
خلاصه نقش خانوادهها در این اختلال
نقش مهم و موثر خانوادهها، توجه به علائم ذکر شده از این اختلال در میان نوجوانان و کودکان است. خانوادهها همچنین در این مسیر باید به هشدارهایی که از طرف معلمان داده میشود، توجه ویژه داشته باشند. نقش موثر دیگر ایشان اقدام فوری برای درمان فرد است و کمک به این که او بتواند بموقع به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کند.
البته خوب است بدانید اگرچه درمان بیماران در دوره کودکی و نوجوانی موثرتر و کمککنندهتر است، اما اگر فردی بزرگسال نیز از این اختلال رنج میبرد، میتواند با مراجعه به روانپزشک یا روانشناس، درمان شود و در سالهای باقیمانده از عمر خود از تجربه شیرین تعامل با دیگران لذت ببرد.
آیا دارو نیاز هست؟
دارو درمانی، درمان اصلی این اختلال نیست و همانگونه که ذکر شد، درمان اصلی در این میان رفتاردرمانی توسط روانپزشک یا روانشناس بالینی است، اما گاهی پیش میآید که این اختلال به حدی آسیبزاست که مشارکت فرد در رفتاردرمانی را عملا غیرممکن میسازد یا اینکه به دلایلی نیاز هست فرد درمانی سریع بگیرد، چرا که رفتاردرمانی ممکن است زمانبر باشد. در این شرایط عموما دارو به عنوان درمان کمکی استفاده میشود، ولی به محض تاثیر رفتاردرمانی و بهبود مناسب، البته حتما با نظر روانپزشک، میتواند بتدریج کم و نهایتا قطع شود.
درمان این اختلال چگونه است؟
درمان اصلی در این اختلال، استفاده از نوعی روش رفتاردرمانی به نام مواجههسازی است. بهطور خلاصه این روش، براساس این یافته علمی شکل گرفته است که اگر فرد در موقعیتی که از آن هراس دارد مکررا قرار بگیرد، پس از چندی اضطراب او کاهش مییابد و نهایتا از بین میرود.
نکته مهم در این میان این است که اجتناب از موقعیتهای جمعی و اضطرابزا مهمترین عامل تداومبخش این اختلال است و چه بسیار خانوادههایی که به خیال دلسوزی و مراقبت از کودک خود، سعی میکنند با رایزنی با اولیای مدرسه جلوی قرارگیری نوجوان در این موقعیتها را بگیرند. غافل از این که این مسیر نتیجهای جز مزمن شدن اختلال و عوارضی که به آن اشاره شد، ندارد.
منبع:چاردیواری
لینک مرتبط: اگر اختلالات اضطرابی در خانواده ی شما ارثی است، چه باید بکنید؟
تاثیر مصرف ترشی در کاهش اضطراب!