تا چند دهه پیش آشنایی برای ازدواج و امرخیر در کانون خانواده ها صورت می گرفت. بعدتر این مسئولیت بر عهده جمع های دوستانه و آشنایان قرار گرفت و به مرور هر فرد خودش آستین ها را بالا می زد و برای ازدواج و خواستگاری پیش قدم می شد. اما این روزها ماجرا کمی فرق کرده، وجود سایت ها و کانال های همسریابی در فضای مجازی حرف تازه ای دارد. اما مهم ترین موضوع این است که چقدر می توان به این نوع آشنایی ها و ازدواج ها اعتماد کرد و به آنها دل بست. در ادامه حسن عسگریفر، روانشناس و دکتر هرایر دانلیان، روانشناس بالینی و زوج درمانگر، جواب این سوال ناگفته را بازگو میکنند.
عشقهای پرخطر، بازارشان داغ است
ازدواج در دو، سه دهه قبل امنتر بود، چون طبق یک عرف اجتماعی شکل میگرفت و پیش میرفت و ستون این عرف موردتایید و حمایت خانوادهها بود، چیزی که امروزه در جوامع شهری کمتر دیده میشود و البته موردتایید جوانان هم نیست. در جامعه امروز بهنظر این امر عادی است که دختران و پسران حتی در شرایط پرخطر و غیرمتعارف همدیگر را کشف کنند، به هم مهر بورزند، به قول خودشان عشق را پیدا کنند و عاشق میشوند. بعد از تمام این مراحل تازه خانوادههای خود را از تصمیمی که برای آیندهشان گرفتهاند، آگاه میکنند و اگر با کمتوجهی یا مخالفت خانوادهها روبهرو شوند، رفتارهای هیجانی از خود نشان میدهند و قهر و حتی ممکن است خانوادهها را تهدید کنند.
شبکههای اجتماعی معمولا صادق نیستند
شبکههای اجتماعی کانالهای ارتباطی، آموزشی و تربیتی خوبی نیستند همچنین منبع اطلاعاتی صادق و درستی هم ندارند. این شبکهها برای عمده مردم ما از پیر و جوان، بیشتر جنبه تفریح و وقتگذرانی پیدا کرده است که البته به مرور زمان توانسته مخاطب و مصرفکنندهاش را در خود غرق و البته مدیریت کند. اما باتوجه به روندی که از شبکههای اجتماعی میدانیم، گذاشتن بهترین عکسها (گاه روتوش شده و گاه حتی غیرواقعی) رزومه آنچه هستم (با دروغ و بیدروغ) و تایید گرفتنهای کاذب از دیگران باعث میشود به مرور زمان افراد اعتماد به نفس کاذبی پیدا کنند و از نظر شخصیتی هم دچار مشکل شوند. به بیان دیگر، عزتنفس کاذب و حتی نداشته ما را به شدت بالا میبرد و چون با واکنشهای اغراقآمیز دیگران که حتی ممکن است از سر رندی باشد، مواجه میشویم در خود حس برتری، جذابیت و امنیت روانی بیشتری میکنیم. اما بهطور کلی دوستی در دنیای مجازی امن نیست و نمیتوان از این طریق کاندیدایی برای ازدواج یافت، چراکه دنیای مجازی بیشتر ساخته ذهن پر آرزو و گاه رویاساز ماست.
برای انتخاب زوج، این 5نکته را دستکم نگیرید!
با این حال با همه این مشکلات اگر آگاهانه و با تدبیر پیش برویم، میتوانیم امید داشته باشیم که شرایط آشناییها و ازدواج بهتر و اصولیتر پیش روند. برای داشتن یک رابطه درست بهتر است این نکات را رعایت کنید:
قبل از آنکه وابستگی شدید عاطفی نسبت به هم پیدا کنید، از طریق یک متخصص همدیگر را بشناسید و اگر در طول این فرآیند به چالشها و تضادهای عمیقی برخوردید که قابل تغییر و مدیریت نبود، به آن رابطه دیده شک و تردید داشته باشید و عجولانه تصمیم نگیرید.
کسی که قصد ازدواج داشته باشد (در هر مسیری که با شما آشنا شده حتی در دنیای مجازی یا حتی خیابان) اگر نیتش ازدواج باشد، خیلی زود بهدنبال آشنایی امن از طریق خانوادهها میرود و در غیر این صورت ارتباط نزدیکتر و رهاتری را طلب میکند.
هیچوقت از جزئیات مرتبط به خود و خانوادهتان به دیگران نگویید و باور داشته باشید کلگویی امنترین نوع گفتوگو است، چراکه عطش طرف مقابل را برای کشف کردنتان زیاد میکند. مجهول بودن در شروع رابطه هم جذابتان میکند و هم در امنیت هستید. دنیای مجازی و دوستیهای منتصب به آن از آغازش همین مجهول بودن را دارد و شاید همین جذابش میکند ولی ادامه آن با کسی است که تجربه و درایت و دانش بیشتری دارد.
دانش قدرت میآورد، هر چه نسبت به موقعیتی که در آن هستید یا میخواهید به آن ورود پیدا کنید، آگاهتر باشید، مدبرتر و مدیرتر هستید. همچنین کنترل آن برای شما آسانتر است، پس از پرسیدن بهخصوص از متخصصان این مسیر غافل نشوید.
دنیای مجازی، مجازی است. اگر به این دنیا با رویا وارد شوید چیزی از شما جز یک ناامیدی و افسردگی باقی نمیماند. بحران طلاق در مملکت ما مثال خوب این دسته از رویاهاست.
چرا عادت غربیها با شرقیها همخوان نیست؟!
در کشورهای توسعه یافته از لحاظ تکنولوژی، برای آشنایی حتی ممکن بود از شبکههای اجتماعی هم کمک بگیرند. اما امروزه مسئله مهمی که در کشور ما وجود دارد این است که این دسته از آشناییهای دختران و پسران که بهصورت مجازی است، خیلی با تحولات جامعه همراه نیست؛ اما در کشورهای توسعه یافته زمانی این تحولات رخ دادند که زیر ساخت های لازم هم فراهم شد. در صورتی که در ایران چنین تحولی چنان سریع و وارداتی رخ داد که هنوز جامعه، آمادگی این تغییرات را پیدا نکرده است. البته چون این روند آشنایی در جامعه زیاد عرف و قابلقبول نیست، بههمین دلیل تا به امروز نهادها برای حل این مشکل دست به اقدام خاصی نزدند. اما با شیوع این مسئله بهتازگی به فکر یک راهحل اساسی افتادهاند، چراکه این نوع آشناییها و حتی ازدواج از این طریق میتواند مشکلاتی را برای جامعه بههمراه داشته باشد. البته باید به این نکته اشاره کنم که نمیتوان جلوی این شیوه آشناییها را بهطور جدی گرفت برای همین بهتر است بهدنبال یک راهحل اساسی و کارساز باشیم تا آسیب این مسئله به جامعه کمتر شود.
خانه از پایبست ویران است!
این دسته از رابطهها و آشناییتها چندان با رابطههای بیپایه و اساس تفاوتی ندارد. بهطور کلی باید بگویم که آشناییت از طریق شبکههای مجازی روندش به این صورت است که افراد بدون شناخت کافی با یکدیگر آشنا میشوند، حس خوشایندی به هم پیدا میکنند و احساسات هم به میان میآید و بعد از این مراحل تازه وارد مرحله شناخت میشوند که اصولا در این مرحله رابطه بدون نتیجه به پایان میرسد. در صورتی که در کشور ایران، ما یک مکانیسم ازدواج بهنام ازدواج سنتی داشتیم که کاملا تعریف شده بود و طی سالهای متوالی براساس شرع، سنت و عرف شکل گرفته بود و پاسخگوی نیازهای جامعه هم بود. این یک مکانیسم بسیار خوبی است چراکه از همان ابتدا خانوادهها با یکدیگر آشنا میشوند و میتوان از نظر سطح فرهنگ، طبقه اجتماعی و سایر موارد یکدیگر را مورد بررسی قرار بدهند، اما باتوجه به تغییرات ناگهانی که پیش آمده، به اشتباه این الگو عقبمانده تلقی شد درصورتی که الگوی جدید ایرانیزه نشده است. برای همین میتوان گفت حداقل در کشور ایران ازدواجهای اینترنتی موردتایید نیست.
ر ابطه آشنایی مجازی و جو زمانه!
البته نباید جو زمانه را هم دستکم گرفت. «جو زمانه» مسئلهای است که فرد خاصی به وجود آورنده آن نیست، بلکه به مرور زمان با تاثیرپذیری مسائل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و… به وجود میآید. متاسفانه این دسته از آشناییها بهصورت مجازی ناشی از جو زمانه است. همچنین به این دلیل خیلی از افراد از این طریق با دیگران آشنا میشوند چون به مرور زمان و باتوجه به تغییرات پیشآمده در ناخودآگاه ذهنشان این مسئله نقش بسته است که رابطهها ممکن است تداوم نداشته باشد، بههمین دلیل در انتخاب سهلانگاری میشوند و حتی به آشناییهای مجازی هم تن میدهند. در گذشته یکی از تعریفهای رابطه و ازدواج تداوم آن بوده اما امروزه این تعریف دستخوش تغییرات شده است.
ازدواجهای مجازی، آسیبهایشان مجازی نیست واقعی است!
چون آشناییها برعهده خود جوانان شده است بههمین دلیل بدون منطق خاصی با فرد دیگر رابطه برقرار میکنند و صرفا این رابطه زمانی برقرار میشود که دو طرف هم خوششان بیاید که البته به اشتباه اسمش را عشق میگذارند. این نوع رابطهها فقط برپایه احساس هستند و هیچ پایه و اساس دیگری ندارند همچنین عواطف خیلی بهدنبال واقعیت نیستند برای همین اگر در کنار احساس منطقی وجود نداشته باشد دردسرساز میشود. بههمین دلیل اگر با شکست مواجه شود به فرد ممکن است آسیب جدی وارد شود. یکی از پیشنهادهای من برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی این است که یک سیستم آموزشی درست در این زمینه یعنی ازدواج و آشنایی برای جوانان صورت گیرد که البته بهتر است این آموزش از دوران دبیرستان صورت گیرد تا الگو درست در ذهن بچهها بهخوبی نقش ببندد.
منبع : مجله ی سیب سبز