محمدرضا زائری گفتت: برگزاری هفته فیلم وحشت در شبکه تهران سیمای جمهوری اسلامی! موجب حیرت و تعجب فراوان بود و متأسفانه در میان اخبار پرسروصدا گم شد.
این رویداد نامبارک بهانهای است تا پرسشهایی جدی به میان آید، مانند اینکه مگر خطرات و آسیبهای روانی فیلمهای وحشتزا قابل تردید است؟ و اینکه چرا نگاه سنتی دینداران، خشونت یا عصبانیت یا وحشت را که بسیار مخرب و آسیبزاست به اندازه برهنگی و مسایل غیر اخلاقی بد نمیداند؟ در حالی که گاه آثار و عواقب سوء آن تا سالها برطرف نمیشود و نتایج و پیامدهای بسیار منفی روحی دارد و چهبسا همین آسیبها زمینهساز برخی انحرافات اخلاقی هم باشد!
روایات عجیب و نگرانکنندهای که در مورد عصبانیت و خشم داریم – در حالی که کمتر مورد توجه قرار میگیرد – بسیار جدیتر از برخی مضامین است که معمولا تکرار میشود و در رسانهها مطرح میگردد.
در ادبیات دینی و روایات معصومین علیهمالسلام معمولا تهدید غضب و شهوت (یعنی انحراف دو قوه و قدرت انسانی) با هم ذکر میشود. در حالی که برخورد ما با این دو موضوع همیشه با اختلاف سطح بسیار همراه است، موضوعات غیر اخلاقی و مسأله شهوت را بسیار زشت و ناروا میدانیم ( در حدی که گاه جوازات شرعی را هم تحمل نمیکنیم) اما موضوعی مثل عصبانیت و خشم و غضب را نه تنها این قدر بد نمیبینیم بلکه گاه به شکل احمقانهای نشانه مردانگی و طبیعت مردی میدانیم!
شبکه تهران هفته فیلم وحشت را رسماً و علناً تبلیغ میکند و فیلمهایی را به نمایش میگذارد که کارگردان یکی از آنها گفته من این فیلم را طوری ساختهام که احساس اضطراب و ترس تا چند روز بیننده را رها نکند!
چنین فیلمی بهراحتی از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشود و نه مدیران ارشد یا ناظر پخش و نه مسئولان کشور و بزرگان و علما هیچیک احساس نگرانی شدید نمیکنند، اما خدا نکند در همین سیمای جمهوری اسلامی ایران فیلمی پخش شود که در لحظهای از آن – فقط چند ثانیه – دست و بازوی زنی پیدا باشد! با ترویج برهنگی همه کشور بههم میریزد و همه از بر باد رفتن ایمان و دیانت مردمان احساس خطر میکنند، اما با ترویج اضطراب و وحشت کمتر کسی نگران میشود!
چرا آسیبهای روانی مانند وحشت و اضطراب را به اندازه برهنگی اثرگذار و ناپسند نمیدانیم؟
قطعاً مدیران شبکه تهران نماز میخوانند و مدعی دینداری هستند اما آیا در برابر آسیبهایی که همین شبها به مخاطبان – مخصوصا کودکان و نوجوانان – وارد کرده اند احساس مسئولیت شرعی میکنند؟
چرا در مورد موضوعی مانند برهنگی تصور خلاف شرع بودن داریم اما در مورد آفتی مثل خشم چنین نمیاندیشیم، در حالی که فرمودهاند: “الغضب مفتاح کل شر / خشم کلید همه بدی هاست.”
چگونه است که در عرف اجتماعی مذهبیمان آسیبهای روانی چون اضطراب و افسردگی و ترس را خلاف شرع و ضددین نمیدانیم و دینداری را به سطح نازل امور ظاهری فروکاستهایم؟
بسیار در اینباره اندیشیدهام (لااقل سالهاست به خاطر بحث حجاب به طور جدی ذهنم درگیر این موضوع است) و غیر از پاسخهای کلی و عمومی به جوابهایی هم رسیدهام که متأسفانه اکثرا بسیار ناخوشایند است و ترجیح میدهم مطرح نکنم و به قلم نیاورم!
منبع: ایسنا
لینک مرتبط: موبایل های افشا گر یا معلمان خشنتر؟! + جدول آماری
جایگاه تلویزیون در انتقال مباحث آموزشی کجاست؟
مرگ زود رس با تماشای بیش از حد تلویزیون؟!