چرا بعد از بچه داری از شوهرم دلزده شده ام؟

پانته آ توتونپیان
افسردگی بعد از زایمان گاه با احساس بیزاری و انزجار از همسر همراه است. صدایش را نمی‌توانید تحمل کنید، وقتی که غذا می‌خورد حتی نمی‌توانید او را نگاه کنید و با خودتان می‌گویید: «او چرا اینجوری غذا می‌خورد»؟

افسردگی بعد از زایمان گاه با احساس بیزاری و انزجار از همسر همراه است. صدایش را نمی‌توانید تحمل کنید، وقتی که غذا می‌خورد حتی نمی‌توانید او را نگاه کنید و با خودتان می‌گویید: «او چرا اینجوری غذا می‌خورد»؟ خلاصه احساس دلزدگی نسبت به او پیدا می‌کنید و دوست دارید فاصله بیشتری از او داشته باشید.

این احساس، در بسیاری از خانم‌ها مدتی پس از تولد فرزندشان به وجود می‌آید و شما در این میان تنها نیستید! اما چرا این نفرت به وجود می‌آید؟ و چگونه می‌توان آن‌را تا حدودی برطرف کرد؟

 دلایل دلزدگی
در هفته‌های نخست پس از تولد فرزندتان کم‌خوابی‌های مداوم شبانه، شما را حساس‌تر و آسیب‌پذیرتر می‌کند و گاه گریه‌های بی‌امان نوزادتان شما را بیشتر آزرده می‌سازد، اما بهترین کار این است که با همسرتان حرف بزنید و شرایط خود را بیشتر برایش توضیح دهید و بگویید در چنین حالتی، کنترل کردن خودتان برایتان دشوارتر شده است.

خانم‌ها معمولا پس از تولد نوزادشان مسئولیت‌های‌شان بسیار زیاد می‌شود و آن را سخت تحمل می‌کنند و احساس می‌کنند که مجبورند به تنهایی این همه کار و مسئولیت داشته باشند، اما همسرشان اصلا بار مسئولیت بیشتری را احساس نمی‌کند و این تغییر و تحولات جدید زندگی هیچ گونه مزاحمتی برای او ندارد.

این وضعیت باعث می‌شود احساس تنفرشان بیشتر شود و گاه برای چند لحظه هم نتوانند همسرشان را تحمل کنند. از طرفی مادرها یک طرز فکر دیگر هم دارند. آنها فکر می‌کنند از نشانه‌های عشق بی‌دریغ به فرزندشان این است که فرصت تفریح و استراحت را از خودشان بگیرند و خود را بی‌وقفه نثار او کنند.

فکر اینکه شما باید خودتان تمام اینکارها را به تنهایی انجام دهید، خشم‌تان را افزایش می‌دهد. اگر مدت طولانی از تولد فرزندتان گذشته است و شما همچنان از همسرتان احساس تنفر می‌کنید، باید در ریشه‌های این احساس جست‌وجو و دقت بیشتری کنید تا علت واقعی آن‌را دریابید.

در واقع مشکل اصلی شما در خودتان است. گاه همه چیز مثل همیشه خوب و منظم است، ولی باز هم خانم از همسرش احساس نفرت دارد. در این گونه مواقع باید وضعیت روانی و هورمونی او بررسی شود.

 بهتر است ابتدا از خودتان این سوالات را بپرسید؟

 آیا به اندازه کافی می‌خوابید؟ داشتن یک خواب شبانه و کافی ضروری است. اگر مراقبت از نوزاد تازه متولد شده شما مانع از آن می‌شود که شب‌ها خوب و راحت بخوابید، کمبود خواب‌تان را روزها جبران کنید. از اطرافیان خود کمک بگیرید تا روزها مدت کوتاهی از فرزندتان مراقبت کنند و شما با خیالی آسوده استراحت کنید.

 آیا به اندازه کافی آب می‌نوشید؟ چه باور کنید و چه نکنید، کم آبی بدن نه تنها باعث افزایش زود رنجی می‌شود، بلکه میزان استرس‌ها و نگرانی‌ها را نیز بیشتر می‌کند. در دوران شیردهی حتما باید هر روز هشت لیوان آب بنوشید و در واقع نوشیدن آب را به یک عادت دائمی تبدیل کنید.

 تغذیه شما چگونه است؟ حتی اگر باردار نیستید، باز هم به هر آنچه که داخل دهان‌تان می‌گذارید، اهمیت دهید. بدن شما نیاز به دریافت پروتئین و کلسیم کافی دارد. برخی از غذاها  باعث می‌شوند در طول روز کمتر دچار ضعف و خستگی شوید. کمی بادام و آجیل و یکی دو لیوان شیر، به شما انرژی کافی می‌رساند.

 آیا به اندازه کافی به خودتان توجه می‌کنید؟ سعی کنید دست کم هفته‌ای یک‌بار آن کاری را که دوست دارید، انجام دهید. به دیدن دوستان‌تان بروید، به موها و ناخن‌هایتان رسیدگی کنید و …

 آیا به اندازه کافی با همسرتان حرف می‌زنید؟ از اینکه گاهی اوقات همسرتان را در اتاق تنها بگذارید و به اتاق دیگری بروید، نترسید. البته باید او از علت این‌کار شما مطلع باشد. درهای رابطه را به طور کامل نبندید و او را در تاریکی و ابهام اینکه چرا به ناگاه چنین رفتاری از شما سرزد، نگذارید. به او بگویید که از چه چیزی ناراحت هستید و چه چیزی آزارتان می‌دهد. این کار باعث می‌شود خشم خود را تا حد انفجار در خودتان سرکوب نکنید…

برخی از تغییرات رفتاری در خانم‌ها
بعد از تولد فرزند، بسیاری از خانم‌ها دچار نوسانات اخلاقی می‌شوند، به این معنا که یک لحظه شادند و لحظه‌ای بعد شروع به گریستن می‌کنند. این تغییرات رفتاری بسیار طبیعی است و معمولا در روزهای آینده برطرف می‌شود؛ اما برخی از خانم‌ها با علائم جدی‌تر و شدیدتر روبه‌رو هستند که به سختی نیز از این شرایط رها می‌شوند. این تغییرات گاه تاثیر زیادی در کیفیت زندگی افراد می‌گذارد و علائمی که دارند، به قرار زیر است:

 احساس غمگینی زیاد (البته ممکن است فقط گاهی اوقات به سراغ‌شان بیاید)، گریه کردن‌های مداوم، احساس بی‌قراری، زود رنجی و نگرانی، بی‌علاقگی و بی‌میلی به زندگی، از دست دادن اشتها، کمبود انرژی و انگیزه برای انجام یک کار، مشکلات مربوط به خواب، احساس کم ارزشی و درماندگی، افزایش یا کاهش بی‌دلیل وزن، کاهش علاقه به فرزند تازه متولد شده و بی‌توجهی به او علت اصلی اینکه چرا خانم‌ها بعد از زایمان دچار چنین تغییرات رفتاری می‌شوند، مشخص نیست.

اما تغییرات هورمونی دوران بارداری و تولید برخی مواد شیمیایی و تاثیر آنها روی مغز می‌تواند از مهم‌ترین علل باشد. احساس افسردگی به این معنا نیست که شما انسان بدی هستید یا اینکه کار اشتباهی انجام داده‌اید. به مادران عزیز توصیه می‌شود که صبر و تحمل خود را در این دوران کمی افزایش دهند و بدانند که افراد زیادی وضعیت مشابه آنها را دارند.

تغییرات را راحت‌تر تحمل کنید
 کسی را برای صحبت کردن بیابید و احساسات خود را با او در میان بگذارید.  از کسی که می‌تواند برای لحظاتی از نوزادتان مراقبت کند، کمک بگیرید تا وقت بیشتری برای استراحت کردن داشته باشید.  زمانی را به خودتان و انجام کاری که دوست دارید، اختصاص دهید.

حتی 15 دقیقه در روز نیز کافی است. مثلا 15 دقیقه ورزش کنید یا کتاب بخوانید.  یک دفترچه خاطرات تهیه کنید و احساسات خود را هر روز در آن بنویسید بعد از نوشتن هر بار احساس راحتی و سبکی بیشتری خواهید کرد.   نیازی نیست که یک مادر فوق‌العاده باشید.

چیزی که فرزندتان نیاز دارد، یک مادر است. در مورد خودتان و توانایی‌های‌تان صادق باشید و انتظار بیش از حد از خود نداشته باشید. برای انجام درست برخی کارها با دیگران نیز مشورت کنید.   همواره جمعی و افرادی را داشته باشید که حاضر هستند شما را حمایت کنند و احساسات خود را با آنها در میان بگذارید و از تجربیات آنها استفاده کنید.   

منبع : زندگی آنلاین 

 

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ