هیچکس تا به حال نگفته که بزرگ کردن بچه کار سادهای است. بخشی از تجربههای یادگیری آنها توأم با علت و معلولی (اگر این کار را بکنم چه میشود؟) و تکرار است (گذاشتن لوگوهای اسباببازی روی هم فقط به خاطر خراب کردن آنها در انتها). ضربه زدن به وسایل میتواند بخشی از بازی و تأثیر متقابل او روی اشیاء و یا برعکس باشد. اما وقتی پای ضربه زدن به میان میآید، یا سیلی و ضربات محکم به سایر بچهها باید او را آگاه کرد که اصلا کار خوشایندی نکرده است.
کودکان به طور خودکار این مسئله را نمیدانند که ضربه زدن به بقیه ممکن است به آنها صدمه بزند. سوای اینها، شما نوزاد خود را تشویق میکنید تا توپ را پرتاب کند، با راکت ضربه بزند و یا دستش را بزند به دست شما. و هر بچهای دوست دارد تا دو دستش را محکم به هم بزند، برقصد یا با شعر آواز بخواند. بنابراین یک کودک نمیتواند این مسئله را به خوبی درک کند و تشخیص دهد که زدن چنین ضرباتی به کودکان همسن خود کار درستی نیست.
اغلب والدین وقتی میبینند که کودکشان مثلا همبازی یا همکلاسی خود را میزند، بیدرنگ مبهوت و متحیر میشوند. شاید هیچ علتی هم نداشته باشد و یا این خود بچه است که زیادی تحریک شده یا هیجان زیادی برای انجام چنین کارهایی دارد. در هر شرایطی، این وظیفه پدر و مادر است که جلوی چنین رفتارهایی را بگیرند و برای کاهش بروز آن، اصول مناسبی را اعمال کنند.
نکات اصولی برای پیشگری از بچهها جهت زدن دیگران:
-سعی کنید پیش از آنکه برای بازی به سایر بچهها ملحق شود، با او درباره روشهای مناسب بازی و فعالیت بین آنها صحبت کنید. خیلی ساده به فرزندتان بگویید که انتظاراتتان چیست. زمانی که فرزندتان آنقدر بزرگ شده که بتواند واقعا درک کند که چه میگویید، در واقع زمانی است که میتواند بد و خوب را از هم تشخیص دهد.
-ناظر اخلاق و رفتار و عملکرد او بوده و آمادگی آن را داشته باشید که سریعا واکنش نشان دهید. اغلب مواقع والدین زیاد حواسشان به بچهها حین بازی نیست چرا که آنقدر گرم صحبت کردن با سایر والدین یا دوستان هستند که متوجه نمیشوند ممکن است رفتار آسیبزنندهای از آنها سر بزند. اصلا به کس دیگری اعتماد نکنید که حواسش به بچهتان باشد. فرزند شما و رفتار او، جزو مسئولیتهای شماست.
-سعی کنید هر رفتاری را که ممکن است منجر به ضربه زدن فرزندتان به بقیه شود، در مسیر و جهت دیگری هدایت کنید. در بسیاری از موارد، چیزی که در قالب بازی و تفنن آغاز میشود ممکن است با صدمه دیدن یکی از طرفین به پایان برسد. اصلا از این مسئله نترسید که بخواهید چیزی را که مسبب بروز آسیب میشود از رابطه خارج سازید. این چیز میتواند وسیلهای قابل باد کردن باشد که هیچ صدمهای به بچه نمیزند اما میتواند منجر به تقویت رفتارهای منفی در جهت زدنِ کس دیگری شود و نباید بچه را به بازی با چنین ابزارهایی تشویق کرد.
-هر وقت دیدید فرزندتان در موقعیتی قرار گرفته که سایر بچهها را عامدانه میزند، او را از بازی خارج کنید. باید سعی کنید به او یاد بدهید آسیب یا ضربه زدن به سایر بچهها، امکان فعالیت را برایش از بین میبرد. البته موقعیتهایی هم هست که در آن صادقانه نمیتوانید پای خود را کنار بکشید. در این موارد باید بچهتان را از دیگران جدا کنید و نگذارید با بقیه بازی کند. بعد از گذشت یک زمان مناسب و معقول که همه آرام گرفتند، میتوانید درباره اتفاقی که افتاده با او صحبت کنید و بار دیگر او را به فضای معاشرتی بازی هدایت کنید. اما سعی کنید حواستان خیلی زیاد به کارهایش باشد. هیچکس دوست ندارد که به فرزندش آسیب و صدمهای وارد شود، و در شرایطی که برخی از این رفتارها طبیعی است، باید تحت نظارت زیادی باشد و مانع از وقوع آن شد. از طرفی بهتر است نگذارید که فرزندتان را به نام بچه قلدر بشناسند یا بچهای که شاید هیچکس دوست ندارد با او بازی کند.
-آرامش خود را حفظ کنید و نگذارید کودکتان ببیند ناامید شدهاید. باید سعی کنید در چهرهتان آرامش داشته باشید تا او متوجه شود با اینکه دوستش دارید، کارهای بدش قابل چشمپوشی نیست و زدن دیگران تحت هیچ شرایطی درست نیست. از واکنش بیش از حد هم نسبت به کارهای او خودداری کنید. زمانی که دارید فرد خطاکار را از بازی خارج میکنید، از کلاماتی مانند «زدن نداریم!» استفاده کنید و رفتار و حرکاتش را به مسیر و انجام کار دیگری هدایت کنید.
منبع: parenting
اشتباهات رایج والدین در تربیت فرزندان