کسی که قهر میکند، مهارت گفتوگو و مذاکره، مهارت همدلی و مشورت، مهارت حل مساله و مهارت مدیریت هیجان را ندارد،
اصولا افرادی که این مهارتها را بلد نیستند، اعتمادبهنفس پایینی دارند.
هر رفتاری که تقویت شود، بیشتر بروز میکند و این یک اصل است. بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم، افرادی که زیاد قهر میکنند، حتما تقویت شدهاند، یعنی قهر برای آنها پیامد مثبتی داشته و آنها تصمیم گرفتهاند از این رفتار بهعنوان یک ابزار مناسب برای خودشان استفاده کنند. برای اینکه این تقویت از آنها گرفته شود، نقش دیگران در برابر این افراد بسیار پر رنگ و مهم است. در ارتباطات همسران، نقش همسر بسیار مهم است. پس فقط کافی است، رفتار قهر کردن همسرتان، به تقویت منجر نشود. یعنی همسری که قهر میکند به خواستهاش نرسد!
در این شرایط باید قاطعانه به همسر خود گفت: «من آمادهام بنشینم و با تو صحبت کنم، حرفهای همدیگر را بشنویم و مذاکره کنیم و در مورد خواستهها و انتظاراتمان صحبت و مشکلاتمان را بررسی کنیم، در این صورت من میتوانم به تو و خواستههایت توجه کنم و حرفهایت را بشنوم. اگر غیر از این باشد، من نمیتوانم کاری برایت انجام دهم. با قهر و اینگونه رفتارکردن، هیچ شانسی وجود نخواهد داشت و من هرگز نمیتوانم اینگونه به تو و انتظارات تو توجه کنم.
بدین طریق قاطعانه عنوان میشود که تنها راه شنیدهشدن و کسب توجه، مذاکره و حل مساله است و با قهر کردن نتیجهای عاید فرد نخواهد شد.
بنابراین همسران باید سعی کنند سهم خودشان را در شکلگیری رفتار نادرست، شناسایی و به همان اندازه در خود تغییراتی ایجاد کنند و مطمئن باشند تغییر مثبت در رفتارشان، نتیجهبخش خواهد بود.
نسرین ابراهیمزاده کارشناس ارشد روانشناسی و زوجدرمانگر
منبع: هفته نامه سلامت