آیا زمان آن نرسیده است که تغییراتی را در زندگی خود اعمال کنید؟ عمر بسیار کوتاه است بنابراین باید تا جایی که میشود آن را زیست و تجربه کرد. در زیر ۶ نشانهای میآید که خبر از لزوم تغییر در زندگی میدهد:
هر روز هفته را در انتظار پنجشنبهها میگذرانید. اگرچه پنجشنبهها روزهای شادی هستند اما هر روز میتواند به همان اندازه مفرح و شادیآور باشد. اگر تمام تلاش شما بر این است که زندگی را به آخر هفتهها واگذار کنید، زمان آن است که درباره سبک زندی خود و ایجاد تغییرات فکر کنید. اشتباه برداشت نکنید، همه ما میدانیم برنامهریزی کردن برای آخرهفتهها کاری بسیار خوب است اما آیا بدنیست که این احساس را در طول هفته هم داشته باشید؟ شاید به تعمق و دروننگری زیادی نیاز داشته باشد اما ممکن است بشود برای نمونه دوشنبهها هم به همان اندازه پنجشنبهها لذت برد.
به امید تعطیلات و مرخصی زنده هستید. همه ما عاشق تعطیلات هستیم اما چقدر بهتر بود اگر میشد زندگی داشت که در آن به تعطیلات نیازی نبود. چقدر خوب بود که ما میتوانستیم زندگی داشته باشیم که در آن به فرار و تعطیلات نیازی نداشتیم. روزهای تعطیلات و مسافرت، روزهایی خوش و هیجانانگیز هستند اما ساختن یک زندگی که قابلیت روزهای خوش تعطیلات را داشته باشد، به مراتب سختتر و زیباتر است.
تمرکز و یافتن اولویتهایتان را دشوار مییابید. سه تا از مهمترین اولویتهای خودتان را بنویسید. سپس سه کاری که بیشترین توجه را در زندگی شما به خود اختصاص دادهاند، پیدا کنید. صرف زمان روی کاری که بیشترین اهمیت را برای شما دارد، یکی از مهمترین کلیدهایی است که احساس رضایت را به شما میبخشد. اگر شما در حال حاضر روی کارهایی متمرکز هستید که مهمترین کارهای شما نیستند، زمان تغییر فرا رسیده است.
نمیدانید علاقه اصلی زندگیتان چیست؟ اگر شما هم هنوز علاقه اصلی زندگی خود را کشف نکردهاید، دلیلی ندارد که تا آخر عمر این علاقه را کشف نکنید به شرطی که به زندگی یکنواخت خود برای سالها ادامه ندهید.
اولین کار برای شناخت بهتر شور وعشق زندگی، این است که فضایی برای جستجوی آن باز کنید. به خودتان زمان بدهید و دریابید که چه کسی هستید، نقاط قوت شما چیست و چه چیزهایی تجلی علایق شما است. یادگیری و دست زدن به تجربیات جدید را در برنامه خود بگنجانید، زمانتان را با افراد خلاق سپری کنید. کارهایی را انجام دهید که شما را به هیجان میآورد و کمتر کارهایی را انجام دهید که انرژی شما را میدزدد.
شما دائما در حال حسادت هستید. اگر شما دائما با احساس حسادت روبهرو هستید، سه تغییر را باید در زندگی به وجود بیاورید:
به جای آنکه به زندگی و سرگذشت دیگران بپردازید، نقطهای را در مسیر زندگی خود در نظر بگیرید که باید به آن توجه داشته باشید. گاهی وقتها این کار به معنای بریدن از رسانههای اجتماعی است.
از فردی که نسبت به آن حسادت میورزید، الهام بگیرید و به سوی همان هدف مشابه در زندگیتان حرکت کنید.
تصمیم بگیرید به دنبال آن چیزی نباشید که فردی دیگر دارد، شما آن فرد را تحسین میکنید اما دیگر به آن حسادت نخواهید نکرد.
نسبت به زمانهایی که احساس حسادت دارید، آگاه باشید و بدانید که چرا چیزی را میخواهید که دیگری دارد. زندگی شما به خود شما، اولویتها، علایق و نقاط قوت شما تعلق دارد و منحصربه شماست بنابراین بازی کردن نقش خودتان به شما احساس رضایت بسیار بیشتری خواهد داد.
به یاد ندارید چه زمانی از منطقه امن خود پا فراتر گذاشتهاید. زندگی در نقطه پایان منطقه امن آغاز میشود. زندگی شما میتواند بسیار متفاوتتر از زمانی باشد که امنیت را به همه چیز ترجیح میدهید و بیش از آن گسترده شود.
زندگی بسیار کوتاه است بنابراین زندگی را با همه وسعتی که دارد تجربه کنید. اگر آماده تغییر هستید از قدمهای کوچک شروع کنید و به این حرکتهای کوچک ادامه دهید.
منبع: روزنامه سپید
برای کاهش احساس پوچی در زندگی چکار کنیم؟