ویدا فلاح ، روانش شناس تربیتی و مدرس مهارت های زندگی با تاکید بر اینکه :« نقش هر عضوی از خانواده در سلامت روانی خانواده موثر است، ولی نقش زن به عنوان یکی از ارکان اصلی خانواده میتواند بسیار مهم باشد.» افزود :« سلامت روان در سه بُِعد بررسی می شود، بعد فکری، بعد عاطفی و بعد رفتاری و این مهم است که یک زن در این سه بعد به عنوان همسر و به عنوان مادر چگونه عمل کند. همه ما عموما تمایل داریم به اثرگذاری و ساختن زندگی سالم، ولی تمایل به خودی خود کافی نیست. لازم است فرد درباره خودش و افراد مهم زندگیش شناخت کافی داشته باشد. اینکه در موقعیت های سخت و بحرانها و مشکلات چگونه فکر میکند، دچار چه هیجاناتی می شود و چگونه رفتارهایی نشان میدهد بر سلامت کل خانواده اثرگذار است. یک زن در نقش همسر و مادر خانواده باید این سوال را از خود بپرسد که چگونه و با کسب چه باورها و طرز فکری میتوانم با تعادل و حفظ آرامش با یک موقعیت دشوار روبهرو شوم و خانوادهام را از بحران حفظ کنم؟»
وی خاطر نشان کرد :«اگر یک زن اصول سالم زیستن را در خانواده بداند و بر اساس آنها عمل کند، اعضای خانواده هم به تبع از او این اصول را در موقعیتهای مختلف میآموزند و در زندگی خود پیش میگیرند.»
فلاح در ادامه افزود : « در اینجا بد نیست داستانی از لئوبوسکالیا، روانشناس تربیتی مشهور تعریف کنم. جریان در کودکی لئوبوسکالیا اتفاق می افتد. آنها خانواده ۸ نفری بودند و پدر تنها منبع درآمد خانواده بود. پدر او روزی با ناراحتی از سر کار به خانه بر می گردد و مادر که او را در این حال آشفته میبینید، از او می پرسد: چه شده، چرا انقدر ناراحتی؟ پدر می گوید: از کار بیکار شدم. دیگر بدبخت شدیم، حالا شکم این بچه ها را چگونه سیر کنیم؟ در آن لحظه مادر لئوبوسکالیا نفس راحتی می کشد و می گوید: خدا را شکر! فکر کردم اتفاق خیلی بدتری افتاده. آن شب مادر با همه چیزهایی که داشتند و با کمک پساندازش شام مفصلی تدارک می بیند. سپس، قبل از شروع به خوردن شام، مادر دعای قبل از شام را میخواند: خدایا شکرت از این همه موهبت که در سفره ما قرار دادی، شکر که اگر شغلمان را از دست دادیم، اما ایمانمان به تو را از دست ندادیم. می دانم از این به بعد هم موهبتهای تو در زندگی ما جاری خواهد بود. »
این روانش شناس تربیتی گفت :« در آن لحظه پدر لئو لبخندی حاکی از امید بر صورتش نقش میبندد، و بچه ها هم با امیدواری آمین میگویند. چند روز بعد از این اتفاق، پدر شغل جدیدی پیدا کرد و حقوقش هم بهتر از قبل بود. لئو بوسکالیا میگوید، من آنجا فهمیدم با اینکه پدرم نان آور خانه ما بود، مادرم نقش مهمتری داشت و آن حفظ ایمان و انسجام و احساس خوشبختی در خانواده ما بود. مادر در آن بحران به ما یاد داد که کمبودهای مالی و اقتصادی زمانی ما را از پا در می آورد که ما ایمان و امیدمان را به خداوند و بهبود اوضاع از دست دهیم و مادر ما اجازه نداد این اتفاق برای خانوادهاش بیافتد. »
وی در پایان خاطر نشان کرد :« یک زن قدرتمند در بحران ها کنترل هیجاناتش را از دست نمی دهد، بلکه فکر می کند و مصصم و با اراده عمل میکند، چون باورهای سالم و قدرتمندی دارد. البته باید به یاد داشته باشیم که در شرایط بحرانی نمیشود این توانمندی را بدست آورد، بلکه در شرایطی که اوضاع زندگی مساعد و خوب است باید خودمان را برای روزهای سخت زندگی آماده و توانمند کنیم.»
منبع : سلامت نیوز