مطابق با یک آمار ارائه شده از سوی آقای دکتر شمشیری، روانشناس، منتشره در خبرگزاری ایسنا میتوان ادعا کرد از هر دو ازدواج یک ازدواج در مرحله طلاق عاطفی است. یکی از مهمترین دلایل این امر، صحبت نکردن درباره این آسیب و نبود ریشهیابی است یا میتوان مدعی بود راهکارها ارائه نمیشوند و کم کم از درون، جامعه را میپوسانند.
در گذشته ما از هر 15 و 16 ازدواج یک طلاق داشتیم، اما در حال حاضر این رتبه در تهران به یک رسیده است.
آقای دکتر باهر، جامعه شناس، با انتشار آماری جالب توجه به این موضوع اشاره کرده است. آمار نشان میدهد که حدود 50 درصد طلاقها در چهار سال نخست زندگی زوجهای جوان اتفاق می افتد که تهاجم مدرنیته افسارگسیخته در کشورهای توسعه یافته روند رشد طلاق را شتاب میدهد. در حال حاضر بالاترین میزان طلاق در کشورهای سوئد، آمریکا و انگلیس مشاهده شده است.
همچنین میزان طلاقهای عاطفی در کشور دو برابر طلاقهای رسمی است. در ارتباط با این نوع طلاق در داخل و خارج از کشور اقدامی صورت نگرفته و به طور معمول بیشتر اقدامات بر محور فشارهای روحی و عاطفی زوجها بعد ازطلاق بوده است.
این نوع طلاق تک عاملی نیست و نادیده گرفته شدن نیازها، نظرات و انتظارات زوجهای جوان، فشارها و مشکلات روحی همسر و فرزندان از جمله پیامدهای طلاق عاطفی است و از سوی دیگر روابط خارج از چارچوب خانواده با شکستن تعهدها از دیگر پیامدهای این نوع طلاق خواهد بود. آمارها نشان میدهند که استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان و فارس به ترتیب بیشترین آمار طلاق در کشور را دارند و در استان یزد کمترین طلاق به ثبت رسیده است. اکنون میزان ازدواجهای کشور به نسبت رشد جمعیت رو به کاهش است و در این راستا دستگاههای قضایی و قانونگذار و مسوولان تشکیل نهادهای اجتماعی باید بر بهینهسازی کنترل اجتماعی در شرایط جدید توجه بیشتری داشته باشند.
به بیان بهتر، جوانی جمعیت عامل رشد ازدواج است. اکنون طبق آمارها بیشترین میزان ازدواج در میان زنان در بازه سنی 19-15 سال و 24-20 سال و در میان مردان 24-20 و 29-25 سال بوده و میانگین اختلاف سنی زوجهای جوان 5 سال است. در یک آمار قابل توجه 84 درصد طلاقها در کشور، در نقاط شهری اتفاق می افتند که 30 درصد از این طلاقها در تهران اتفاق میافتد در حالی که تهران فقط20 درصد از جمعیت کل کشور را دارد. این موضوع نشان میدهد که تغییرات سبک زندگی در کشور روی جمعیت تهران اثرات بیشتر گذاشته و در واقع سیل این تغییرات تهرانیها را با خود همراه کرده است.
در همین رابطه خانم دکتر رفیعی، روانشناس و کارشناس مسائل خانواده، با اشاره به دلایل پیش آمدن این موضوع گفت: «این موضوع زمانی شکل میگیرد که قلبها از هم دور میشوند. بحث توقعات بیش از حد و همچنین دور شدن از هم باعث رخداد این موضوع است.»
وی افزود: «به تبع این موضوع ریشه بعضی از فسادهای اجتماعی و اخلاقی و این مسائل جامعه در همین بحث نیز است. در واقع باید گفت که این خلأهایی که در خانه و توسط همسر پر نشده است و تأمین عاطفی که در خانه صورت نگرفته است در جامعه مثل یک زخم کهنه سرباز میکند و صرف نظر از موضوع خانواده به جامعه نیز ضرر میزند.»
خانم دکتر رفیعی در ادامه ضمن بیان اینکه خیلی مواقع راهحل جایگزینی برای پر کردن این خلأ در خانوادهها وجود ندارد یا اگر هم باشد سطحی است و درمان قطعی و کامل نیست، ادامه داد: «باید دید که عمق این شکست عاطفی بین دو نفر چه مقدار است. اگر عمق آن کم باشد میتوان درمان کرد ولی در غیر این صورت هر جایگزینی اگر پیدا شود، حکم یک نوع مسکن را دارد که بیماری را در حد چند ساعت تسکین میدهد اما درمان نمیکند. باید گفت خیلی وقتها اگر به این موضوع ریشهای پرداخته نشود هر قدر زمان بیشتری بگذرد بیماری عمیقتر شده و راه درمان آن سختتر و مشکلتر میشود.»
وی با تشبیه زندگی زناشویی به ماشین دارای نقص و خلأ عاطفی به عنوان نقص آن در زندگی زناشویی، گفت:«یک وقتی است ماشینی آینهاش شکسته است اما هنوز راه میرود. یعنی اینکه مشکل جزئی است و با تعویض آینه مسأله حل میشود؛ اما یک وقت ترمز ماشین بریده یا موتور سوخته است. باید گفت این ماشین در فرض نخست به دره سقوط میکند و در فرض دوم از حرکت باز میایستد. خیلی از اوقات این خلأ عمقی است و درمان سخت و در واقع نشدنی است.»
اما مهم این است که بتوان از این شکل گیری این پدیده در خانوادهها جلوگیری کرد. خانم دکتر رفیعی با بیان حاکم شدن روحیه داشتن توقعات بیجا توسط زوجین از همدیگر به عنوان یک آسیب، ضمن توصیه به جلوگیری از آلوده شدن به تجملات بیجا در زندگی خاطر نشان کرد: «زوجین بپذیرند که طرف مقابل آنها هم انسان است با یک سری نقاط مثبت و منفی. وقتی این دید حاکم شد میتوانند توقعات کمتری از هم داشته باشند.»
وی همچنین افزود: «نکته بعدی اینکه وقتی زوجین حس میکنند این موضوع برایشان در حال رقم خوردن است به مشاور خوب مراجعه و مشکل را در بدو شکلگیری حل کنند. خیلی وقتها موقعی به مشاور مراجعه میشود که در واقع کار از کار گذشته یا اینکه درمان سخت شده است.»
در یک جمع بندی کلی مسأله طلاق در منابع قرآنی و روایی ما نیز مسألهای مذموم است. زیرا که قرآن سفارش میکند که اگر زنان خویش را دوست ندارید باز هم آنها را طلاق مگویید زیرا ممکن است از چیزی کراهت داشته باشید و خداوند در آن نیکویی و خیر فراوانی برای شما قرار داده باشد. «فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ یجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیراً کَثیراً» (( 19 نساء)) ملاحظه میشود که به نظر اسلام اقدام به امر طلاق بیآنکه ضرورت و الزام در کار باشد، بسیار ناپسند است و تا حدی که میسر است باید از طریق بردباری و متانت و از روی کمال عقل و عاقبتاندیشی با هر گونه سختی و خلاف طبع سازگاری کرد و همواره طرفدار صلح و آشتی و حسن و سلوک بود.
منبع: سلامت نیوز