تا چند سال قبل، بیشتر متخصصان و والدین بر این باور بودند که روشی که کودکان طی آن چیزی یاد میگیرند روشی شانسی و مبهم است – منظور همان فرایند کُندِ آزمون-خطایی مختصرشده است. اما واقعیت این است که نوزادان در قالب افرادی یادگیرنده با قدرت درک و شناخت طبیعی هر نوع امری از جمله اصول اخلاقی، ویژگیهای فیزیکی و زبان پا به این جهان میگذارند. به کودکتان در قالب یک نمونه یا الگوی اولیهای بیاندیشید که سرش را تکان میدهد، و با هوشمندی و مهارتها بزرگ میشود و شما و او قادرید با هم آن را شناسایی کنید. در اینجا به یکسری حقایق جالب در این باره اشاره میکنیم که کودکان چه چیزهایی را از آغاز تولد یا روزهای اول به دنیا آمدن میدانند و چطور میتوان به آنها کمک کرد تا حین بزرگ شدن، چیزهای بیشتری یاد بگیرند.
۱.نوزاد میداند: چه کسی بدذات و چه کسی خوب است
نوزادان شش ماهه هنوز چندان سرد و گرم روزگار را نچشیده و تجربه خاصی ندارند، اما به شکل جالبی میتوانند افراد دیگری را که به آنها کمک میکنند و دوستشان دارند تشخیص دهند – و از طرفی از آدمهای بدجنس هم بیزارند. طی آزمایشهایی که در این زمینه صورت گرفت بچههای شش تا ده ماهه سه جور نمایش عروسکی تماشا کردند. در هر سناریو، یکی از عروسکها به عروسک دیگر کمک کرده و عروسک دیگر با بدخویی با او تا میکرد. وقتی به نوزادان این فرصت داده شد تا بین عروسکهای خوب و بد یکی را انتخاب کنند، ۸۰ درصد آنها به دنبال عروسکی بودند که کار خوب انجام داده بودند. محققان طی این آزمایش دریافتند که نوزادان میتوانند افراد خوب را از بد تشخیص دهند. سؤال این است که چطور میتوانید نوزادانتان را تشویق کرده و کُدهای اخلاقی را در آنها بپرورانید؟ پاسخ این است که باید بگذارید ببینند که شما تا چه حد با مهربانی و عادلانه با دیگران رفتار میکنید.
۲.نوزاد یاد میگیرد: چطور میتوان تفاوتها را تشخیص داد
زمانی که نوزادتان به سن سه ماهگی میرسد، در واقع قادر خواهد بود تفاوت بین لبخند و اخم را تشخیص دهد و بگوید – حداقل زمانی که شما و همسرتان میخندید یا اخم میکنید. دو ماه بعد، او میتواند این احساسات را در ارتباط با یک فرد غریبه هم تشخیص دهد – مهم نیست که آن فرد غریبه چقدر با شما تفاوت داشته باشد. اما در حوالی ۹ ماهگی، قابلیت نوزادان در تشخیص حالتها و ویژگیهای حسیِ صورت افرادی که شبیه والدینشان هستند و یا سایر پرستارانی که به خوبی آنها را میشناسند نسبت به افرادی که اصلا ویژگیهای مشابهی ندارند (از جمله رنگ پوست) بهتر عمل میکنند. این مهارت شناسایی و تشخیص بسیار شبیه یادگیری یک زبان است: نوزادان کمسنتر نسبت به صدای هر زبانی واکنش نشان میدهند، اما وقتی بزرگ شده و تواناییشان در تشخیص زبانی که اکثر مواقع میشنوند بیشتر میشود، قابلیت خود را در شنیدن صدای سایر زبانها از دست میدهند. چطور میتوان از این مسئله اطمینان حاصل کرد که نوزاد کوچک شما با بدگمانی و شک نسبت به افراد یا صداهایی که شبیه او نیستند بزرگ نخواهد شد؟ بهتر است او را با طیف گستردهای از افراد آشنا کنید – و این اطمینان خاطر را ایجاد کنید که متوجه تفاوتها بوده و آنها را میپذیرید.
۳.نوزاد میداند: فیزیک!
شاید نوزادتان نظریه ریسمان (مبحثی در فیزیک نظری) را هنوز نداند، اما خیلی زود اطلاعات مربوط به جهان فیزیکی را یاد میگیرد. وقتی نوزادتان به سن دو ماهگی میرسد، قادر به درک قدرت جاذبه زمین است – وقتی پتوی او را پرت میکنید، روی زمین میافتد. همچنین این مسئله را هم تشخیص خواهد داد چرا که متوجه میشود وقتی خرس بازیاش میافتد دردی نمیکشد و هنوز زنده است – حتی اگر این اتفاق زیر پتو رخ دهد. وقتی به سن پنج ماهگی میرسد، میتواند تفاوت بین آب و یک چیز جامد مثل قایق اسباببازیاش را تشخیص دهد. آیا دوست دارید در یادگیری ویژگیهای فیزیکی به نوزادتان کمک کنید؟ میتوانید با او دالیموشک بازی کنید، بگذارید اسباببازیها را لمس کرده و با جنسهای مختلفی از آنها بازی کند و سعی کنید انواع اشیاء و چیزهای مختلف محیط پیرامون را به او نشان دهید – اینکه میزان بزرگی و کوچکی اشیاء چقدر است، میزان تر و خشکی، و نیز گرد یا چهارگوش بودن آنها.
منبع: parenting
قسمت دوم را اینجا بخوانید