مصطفی داننده- سیاست، معماری و پزشکی سه مسئلهای است که ما ایرانیها به شدت احساس میکنیم در آن تخصص داریم. معمولا اکثر ما ایرانیها در این سه مورد اظهار نظرهای کارشناسی میدهیم و حتی گاهی مشاهده شده است که نظر کارشناسان این حوزهها را هم نمیپذیریم.
در میان این سه حوزه، به نظر می رسد گزینه سوم که پزشکی است میتواند برای ما خطرناک تر باشد. خود درمانی واقعا یکی از مشکلات امروز جامعه ماست. بسیاری از ما وقتی بیماری میشویم از سرماخوردگی و سردرد گرفته تا شدیدترین دردها، اولین کاری که انجام میدهیم خود درمانی است.
«من هم اینجوری بودم این قرص را خوردم و خوب شدم» جمله آشنایی برای ما ایرانیهاست. واقعا باید بدانیم خود درمانی خطر بزرگی است که جامعه ما را تهدید میکند. بدون اینکه علم پزشکی داشته باشیم تنها با اتکا مشاهدهها و تجربههای خود ابتدا سعی میکنیم خود و بعد دیگران را درمان کنیم. این عادت ما بسیار خطرناک است.
فوت دختر 7 ساله بابلی به خاطر خود درمانی مادرش نمونه بارز این رفتار ماست. مادر این کودک که ساکن یکی از روستاهای بخش بندپی شرقی بابل است، هنگامی که متوجه وجود شپش در سر دخترش “ضحی” و برادرش “هانی” میشود، از سم کشاورزی برای از بین بردن آن استفاده میکند و همین کار باعث میشود این دو کودک به کما بروند. ضحی 7 ساله پس از چهار روز مبارزه با مرگ صبح دوشنبه درگذشت و هانی 10 سال خوشبختانه از کما خارج و از بیمارستان مرخص شد.
ضحی دختر 7 سالهای که به خاطر استفاده از سم برای درمان شپش جان خود را از دست داد
مشاهده میکنید به همین سادگی دختری که تاره هفت بهار را دیده بود اینچنین به خاطر خود درمانی به خزان زندگیاش رسید. قطعا اگر خانواده این دو کودک معصوم برای درمان شپش به درمانگاه و یا خانههای بهداشت مراجعه میکردند امروز ضحی در حال لذت بردن از بازی با همبازیانش بود.
بیاییم از امروز تصمیم بگیریم وقتی بیماری به سراغ ما آمد بدون اینکه از کسی راه کاری بخواهیم و یا خودمان اقدام کنیم به پزشک مراجعه کنیم. وقتی فرزندمان بیمار شد به جای اینکه یخچال را باز کنیم و در جستجوی قرص باشیم، در مطب دکتر را بزنیم و با او در مورد بیماری فرزندمان مشورت کنیم.
بیاییم فرهنگ خود درمانی را برای همیشه فراموش کنیم و اجازه بدهیم پزشکان و متخصصان تشخیص بدهند مشکل ما چیست و برای آن راه حلی پیدا کنند.
دارو یا نقل و نبات، خوددرمانی یا عارضه؟