با کودکان عزادار چگونه رفتار کنیم؟

a.mahammadi
بعد از اینکه کودک، عزیزی را از دست داد، مطمئنا سوالات زیادی در ذهنش شکل می‌گیرد. آمادگی پاسخ دادن به این سوالات را داشته باشید و از جواب‌های کوتاه به او پرهیز کنید.

به صورت کلی تحمل مرگ عزیزان برای همه بسیار سخت و طاقت‌فرساست اما وقتی در این مسئله پای یک کودک در میان است موضوع پیچیده‌تر نیز می‌شود. حال باید با این شرایط پیچیده چطور برخورد کنیم؟ چگونه برای کودک عزادار این مسئله را بیان کنیم؟ سوالاتی که در این یادداشت به آن پاسخ خواهیم داد.

کودکان یک تا دو ساله
در سنین یک تا دو سالگی هر چیزی که در میدان دید کودک وجود داشته باشد برایش وجود خارجی دارد و به محض خروج از این میدان دیگر برایش وجود نخواهد داشت. در این مورد بازی‌هایی مثل قایم باشک به کودک برای درک این مفهوم کمک خواهد کرد. کودک در نیمه دوم از سن دو سالگی با مفهوم بقای شیء آشنا می‌شود. یعنی تصویری در ذهنش از چیزی که وجود ندارد شکل می‌گیرد. البته مادر در این باره حسابش جداست و نبود مادر در این سن برای او قابل تشخیص است. در مورد مرگ والدین کودکانی در این سن اولین واکنششان به این مسئله گریه است. آنها با گریه اعتراض خود را نسبت به نبود والدین نشان می‌دهند. پس از این مرحله کودک وارد مرحله ناامیدی می‌شود. او از بازگشت والدینی که از دست داده ناامید شده. ظاهری غمگین دارد و زود گریه می‌کند. در مرحله آخر نیز کودک منزوی می‌شود. او توانایی به زبان آوردن اندوهش را ندارد و بسیار غمگین و در خود فرو رفته است.
کودکان دو تا هفت ساله
در این سنین کودکان تصور می‌کنند مرگ یک پدیده گذرا و قابل برگشت است. مثل مسافری که بالاخره از سفر برمی‌گردد. در این سن بعضی کودکان تصور می‌کنند که خودشان باعث مرگ عزیزشان شده‌اند و تفکر و اعمال‌شان را مسبب این مرگ می‌داند. مثلا اگر کودک طی یک مشاجره به پدرش گفته باشد که «او را دوست ندارد» و به صورت اتفاقی این واقعه رخ داده باشد، کودک خودش را مقصر آن می‌داند. بعضی کودکان هم در این سن مرگ را مساوی خواب قرار می‌دهند و این باعث ترس کودکان از خواب و تاریکی می‌شود. در این سن کودکان ماهیت مرگ را درک نمی‌کنند و گمان می‌کنند که هر انسان نامحدود و تا ابد عمر می‌کند.
کودکان خود را از مرگ عزیزان‌شان مطلع کنید
بعد از بررسی نگاه کودکان به مسئله مرگ، حال به توضیحاتی درباره وظایف خودمان در قبال کودکان داغ‌دار می‌پردازیم. در ابتدا ذکر این نکته ضروری است که شما وظیفه دارید کودک را از مرگ عزیزانش با خبر کنید و به او بگویید که دیگر آن شخص نزد او بازنخواهد گشت. اما چگونه؟ باید به گونه‌ای این اطلاعات را به او بدهید که در حد فهم کودک باشد. می‌توانید این مسئله را از نظر پزشکی و یا اعتقادی به او توضیح دهید. به هیچ وجه به کودک دروغ نگویید و برای او داستان سرایی نکنید. کودک را چشم به راه نگذارید و به او وعده‌های واهی ندهید که شخصی که از دنیا رفته یک روزی نزد او برمی‌گردد.
کودکان را سر مزار عزیزان‌شان ببریم یا نه؟
این مسئله به دو چیز بستگی دارد. اول سن کودک و دوم نسبت فرد فوت شده با وی. به صورت کلی بهتر است که تا ۹ سالگی کودک صبر کنیم. چون قبل از آن کودک تصور درستی از مرگ ندارد. از سن ۹ سالگی به بعد می‌توانیم او را بر سر مزار عزیزانش ببریم و برای او توضیح دهیم فردی که اینجا دفن شده دیگر نفس نمی‌کشد.
شرکت در مراسم سوگواری
کودک نیز مانند بزرگسالان می‌تواند در مراسم ترحیم عزیزی که از دست داده شرکت کند. بهتر است درباره این مراسم به کودک توضیحاتی داده شود. به این ترتیب کودک متوجه می‌شود تحمل مرگ عزیز تازه از دست رفته، برای دیگران نیز دشوار است. اگر کودک خواست در این مراسم مثل دیگران گریه کند، نباید مانعش شویم. بلکه لازم است که در محیطی امن و با حمایت از او فضایی آرام را فراهم کنیم. البته شرکت در مراسمی که بعضی افراد ناراحتی خود را با شیون و زخمی کردن خود نشان می‌دهند به دلیل اینکه باعث وحشت کودک می‌شود، توصیه نمی‌شود.
کودک را در آغوش بگیرید
برای هم‌دردی با کودک داغ‌دار، او را در سکوت و در موقعیت‌های مناسب در آغوش بگیرید. این کار باعث آرامش او خواهد شد. همچنین نقاشی کردن نیز برای کودکان داغ‌دار بسیار توصیه می‌شود. او به این وسیله می‌تواند احساسات خود را در قالب تصویر برای شخص از دست رفته بیان کند. حتی می‌توانید او را تشویق کنید که درباره بهشت هم نقاشی بکشد و به این وسیله احساساتش را به نمایش بگذارد.
از او نخواهید عزیز از دست رفته‌اش را فراموش کند
همراه با کودک به تماشای آلبوم خانوادگی و عکس‌های فرد از دست رفته بنشینید. این کار باعث می‌شود او به مرور بیشتر با این ماجرا کنار بیاید. از کودک عزادار نخواهید که عزیز از دست رفته‌اش را فراموش کند، ممکن است این خواسته باعث ایجاد حس گناه در او شود.
به سوال‌هایش پاسخ مناسب دهید
بعد از اینکه کودک، عزیزی را از دست داد، مطمئنا سوالات زیادی در ذهنش شکل می‌گیرد. آمادگی پاسخ دادن به این سوالات را داشته باشید و از جواب‌های کوتاه به او پرهیز کنید. کامل و مفصل توضیح دهید و سعی کنید خود کودک هم در آن گفتگو شریک باشد.
از جملات درست استفاده کنید
برای صحبت با کودک داغ‌دار از جملات درست استفاده کنید. به عنوان مثال نگویید:«خدا همیشه آدم‌های خوب را کنار خودش می‌برد» با شنیدن این جمله کودک دچار اضطراب می‌شود که یعنی کسانی که الان زنده‌اند آدم‌های خوبی نیستند؟ و یا اینکه به زودی قرار است افرادی را که بسیار دوست دارد از دست بدهد؟ و یا گفتن این جمله که:«خدا مادرت را پیش خودش برده» کاملا اشتباه است. چرا که کودک تصور می‌کند خدا عزیزانش را به ناحق از او می‌گیرد.
به کودک اطمینان خاطر بدهید
بعد از اینکه کودک یکی از عزیزان خود را از دست داد ممکن است نگرانی خود را با سوالات تکراری، مراقبت بیش از حد از بازماندگان و چسبیدن به عزیزانش نشان دهد. در این مواقع بهتر است به او اطمینان خاطر بدهید که سالم و سرحال هستید و هر زمان او نیاز به حمایت شما داشت می‌تواند روی کمک‌تان حساب کند.
کلام آخر
در هر صورت مرگ برای کودکان مسئله‌ای پیچیده است و باید به آنها فرصت دهیم تا با زیاد شدن سن‌شان به حقایق این موضوع پی ببرند. اما قبل از آن هم نباید آنها را با سوالات بیشمارشان تنها گذاشت. توجه داشته باشید که فرآیند قبول کردن مرگ عزیزان در کودکان بین ۶ ماه تا ۲ سال زمان می‌برد و اگر در این مدت رفتارهای کودک غیرقابل کنترل شد، حتما به یک روانشناس کودک مراجعه کنید. 

چرا کودکان افسرده می شوند؟

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ