خشونت علیه زنان واقعیت فراگیری است که به شکلهای مختلف و بسیار پیچیده رخ میدهد. شاید فکر کنید خشونت علیه زنان یعنی کتک زدن و خشونتهای فیزیکی و آسیبهای جسمی. درست است که بخش زیادی از خشونتهای خانگی علیه زنان شامل آزارهای جسمی و جنسی است اما فقط به آن محدود نیست. به همین دلیل در این مطلب به انواع رایج خشونتهای رابطه علیه زنان پرداختهایم.
خشونتهای روانی و عاطفی طیف وسیعی از رفتارهای آزاردهنده و خشونت آمیز هستند که اغلب زیر چتر خشونتهای خانگی قرار دارند. طبق تعریف سازمان جهانی حقوق بشر، خشونت خانگی «کنترل از روی اجبار» است؛ جایی که شریک و همسر دیگری را تهدید میکند، محدود نگه میدارد و در معرض خشونتهای جسمی قرار میدهد.
خیلی از مصادیق خشونت خانگی قابل پیگیری از طریق قانون نیستند. اما این به معنای آن نیست که میتوان ساده از آن گذر کرد. برای یک زندگی سالم و درست لازم است که بدانیم چگونه زندگی میکنیم و نسبت به وضع زندگی خود آگاه باشیم. دانش و آگاهی ما برای درک این مساله که آیا زیر چتر خشونت هستیم یا نه بسیار مهم است. مهمترین پرسشی که راه ما را برای درک مساله خشونت خانگی باز میکند این است که کنترل از روی اجبار یعنی چه؟
چیزی بیشتر از یک مشاجره
وقتی از خشونت خانگی حرف میزنیم منظور ما این نیست که یک مکالمه و بحث که ممکن است به تندی و تنش تبدیل شود یک نوع خشونت است. خشونت خانگی یک رابطه خشونتآمیز است که در آن فردی به شیوههای مختلف سعی میکند دیگری را تحت کنترل و اراده خودش در بیاورد و در دیگری احساس ترس و نگرانی نسبت به رابطه ایجاد کند.
یکی از رایجترین انواع خشونت خانگی خشونتهای عاطفی است که در یک بازه طولانی مدت
در رابطه اتفاق میافتد و قربانی خشونت تحت کنترل عاطفی و روحی فرد دیگر قرار دارد.
ایجاد ترس برای قربانی
در خشونتهای خانگی، آزارگر همواره با جنگیدن، تحقیر کردن، اجبار و فشار و تهدید پیش میرود و قربانی همواره از نتیجه اعمال خودش می ترسد. اگر شما از همسرتان می ترسید و دائما مراقب رفتارتان هستید که مبادا رفتارتان نتیجه دلخواه و مطلوب او را نداشته باشد، اگر هرکاری را به شیوه مطلوب او انجام میدهید ویا اگر نگران هستید که باعث ناراحتی و رنجش او شوید این یعنی در معرض خشونت خانگی قرار دارید چون قربانی همیشه از واکنش آزارگر خود وحشت دارد و همواره روی لبه تیز راه میرود.
همه چیزهای کوچک مهم هستند
یک قربانی خشونت برای سادهترین چیزها نیز مواخذه میشود. او ممکن است بخاطر اینکه پنیر را در ظرف مناسب نریخته است و آن را به موقع در یخچال قرار نداده و یا بخاطر غذای شور و لباس اتو نکرده نیز در معرض خشونت، مواخذه، تحقیر و توهین قرار بگیرد. ممکن است بخاطر این چیزها حتی کتک بخورید یا فحشی رکیک بشنوید و بسیار تحقیر شوید. یک غذای شور میتواند برای یک قربانی خشونت، تهدید بزرگی به حساب بیاید.
خیابان یک طرفه
در ارتباط سالم شما همیشه در یک راه دوطرفه قرار دارید. به همان اندازه که نیازها و خواستههای طرف مقابل مهم است نیازهای شما نیز مهم و ضروری هستند. آزارگرها به شریک زندگی خود فکر نمیکنند.
آنها به رابطه به عنوان ابزاری برای برآوردن نیازهای خود نگاه میکنند. همه چیز فقط باید برای آنها فراهم باشد و رابطه فقط به همین دلیل شکل گرفته است.
هیچ اتفاقی نیفتاده است
بسیاری از آزارگرها طوری رفتار میکنند که اصلا هیچ اتفاقی نیفتاده است و یا قربانی را متهم میکنند. این یک رفتار رایج در بسیاری از آزارگرانی است که دچارمشکلات روانی و اختلالات روحی هستند. این رفتار برای قربانی بسیار گیج کننده است و باعث میشود قربانی ( در این جا زنان) دچار مشکلات بسیاری شوند. چرا که قربانی رفتارهای خشونت آمیز را اغلب نادیده میگیرد و برای حفظ رابطه فقط به خوشرفتاریها و محبتها توجه میکند. بسیاری از زنان خیلی دیر متوجه میشوند که این رفتار محبتآمیز، انکار خشونت و
نادیده گرفتن آن نیز یک رفتار بیمارگونه است.
نارضایتی قربانی مهم نیست
در یک رابطه سالم اگر شما به شریک زندگیتان بگویید که از رفتارش ناراحت هستید او قطعا متاسف و ناراحت خواهد شد و تلاش میکند این نارضایتی را رفع کند. در یک رابطه خشونت آمیز
چنین اتفاقی نمی افتد. او حتی برایش مهم نیست که قربانی رابطه چه میگوید، نارضایتی را نمیشنود و توجهی به آن نمیکند. اگر چیزهای مهمی در این رابطه شما را ناراحت میکند، همسر و شریک زندگیتان هیچ اهمیتی به حرفتان نمیدهد و راه خودش را ادامه میدهد این مساله مصداق خشونت خانگی و قابل توجه و نگرانی است.
همه ما گاهی به شکل نادرست و اشتباهی رفتار میکنیم. اما اگر شما وحشت زده و نگران هستید، یا فکر میکنید با وجود ناراحتی باید برخی از خواستههایتان را رها کنید تا او خوب باشد و اگر او هرگز زیر بار اشتباهش نمیرود این مسالهای بسیار مهم است.
کنترل رابطه به شیوههای مختلف
کنترل و تسلط بر رابطه یکی از مصادیق بارز خشونت خانگی است و به شیوههایی مثل، ممنوعیت خروج از خانه، دیدار دوستان یا خانواده و غیره اتفاق میافتد. کنترل درآمد خانواده، ممنوعیت کار و فعالیتهای اجتماعی، محرومیت از پول، تصمیمگیریهای یک نفره همگی مصادیق کنترل هستند.
در معرض حملههای خشونت آمیز
ممکن است هرگز کسی دست روی شما بلند نکرده باشد اما همواره آماج توهینها و تحقیرها قرار گرفته باشید. آزارگر میتواند با یک اظهار نظر دردناک درباره باورها، ظاهر و اعمالتان جراحتهایی بسیار عمیق ایجاد کند. هر نوع اظهار نظر توهین آمیز، تحقیر و ایجاد کم بینی، تلاش برای از بین بردن اعتماد به نفس، مسخره کردن و متلک انداختن نشانه خشونت و آزار است. کسی که واقعا دوستتان داشته باشد هرگز به شما نمیگوید، چاق، بد ترکیب، احمق، بیعرضه یا دست و پاچلفتی.
به این مصادیق بارز خشونت توجه کنید و آنها را بشناسید و متناسب با شرایط زندگی خود به دنیال راهکارهایی برای پرهیز از خشونت باشید. روز منع خشونت علیه زنان یک یادآوری برای همه ماست تا معنای زندگی بهتر و سالم را بشناسیم. خشونت هیچ توجیهی ندارد. به نام دوست داشتن، حفظ ارزشها، از روی ترس و ناآگاهی خشونت را پذیرا نباشید چون هر انسانی حق زیستن دارد و خشونت زندگی کردن نیست.
چرا خشونت علیه زنان صورت می گیرد؟